صحابه
یکی از انحرافات بنیانگذار وهابیت محمد بن عبدالوهاب این میباشد که وی به نکوهش یاران امیرمؤمنان میپردازد. که در پاسخ باید گفت این ده یا یازده نفری که محمد بن عبدالوهاب نام برده است، یاران مخلص و حواریون حضرت علی (علیهالسّلام) بودند. البته در میان آنها دو نفر از اصحاب رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) نیز وجود دارد.
محدثین و فقهای بزرگی مانند سلیمان بن مهران اعمش، نعیمان بن ثابت، شعبه بن حجاج، عبدالرزاق صنعانی، عبیدالله بن موسی، عبدالرحمن بن ابیحاتم، و سفیان ثوری نیز از دوستداران حضرت علی (علیه السلام) به شمار رفته و آن حضرت را از عثمان برتر و افضل میدانستند.
اهلسنت معتقدند آنچه صحابه نقل کردهاند اگر با قیاس (مقایسه با کتاب و سنت) موافق بود، این اجتهاد صحابه محسوب میشود. اما باید گفت که گاهی صحابه در مقابل کتاب و سنت گام برداشته و نظر دادهاند که این نیز از سوی برادران اهلسنت اجتهاد خوانده شده است!!!
تاویل از جمله کلماتی است که در پشت آن افرادی همچون خالد بن ولید، در ماجرای قتل مالک بن نویره، مخفی شدند. با عمیق شدن مباحث اسلامی، روی واقعیِ تاویل آشکار گشت و به این خاطر، اهل سنت در راستای توجیه عملکرد بزرگان خود از کلمهی اجتهاد به جای تاویل بهره بردند.
کسانیکه خود را منتسب به اهل سنت پیامبر میدانند، سالها علی بن ابیطالب (علیهالسلام) را مورد سب و دشنام قرار دادند و به راحتی از کنار آن گذشتند. ایشان نسبت به قاتلان عثمان بنعفان که اکثرشان صحابی بودند بغض و کینه داشته و آنان را سبّ و شتم میکنند.
بر خلاف وهابیت بسیاری از علمای اهلسنت معتقد به جواز بلکه استحباب لمس کردن و بوسیدن قبور اولیای الهی و در رأس آنها پیامبر اسلام هستند. سمهودی میگوید: «هنگامیکه بلال از شام برای زیارت پیامبر مشرّف شد، نزد قبر پیامبر آمد و نزد قبر گریه میکرد و صورتش را بر آن میمالید. سندهای این روایت خوب است»
عبدالله بن بریده میگوید: «روزی با پدرم نزد معاویه رفتیم. معاویه ما را بر روی فرش نهاد، سپس غذا برایمان آوردند. پس از آن به دستور معاویه شراب آوردند. معاویه از آن خورد و به پدرم نیز تعارف کرد. پدرم از خوردن آن امتناع کرد و گفت: بعد از تحریم شراب توسط پیامبر، از آن نخوردم.»
در اعتقادات شیعه، امامان معصوم منتخب از سوی خداوند هستند که طبق برخی از آیات و روایات متواتر در کتب فریقین به آن اشاره شده است، چرا که خلفای بعد از پیامبر باید یکسری ویژگی داشته باشند، تا به وسیله آن بتوانند مردم را راهنمایی کنند و مشکلاتشان را برطرف سازند؛ فلذا باید داناترین مردم باشند.
یکی از اصول اعتقادی وهابیت حجیت فهم سلف است. توجه به سلف تا حدی است که مفتی اسبق عربستان، علم ابوجهل را از علم عالمان اسلامی برتر و بالاتر میداند.
صحابه پیامبر که او را از نزدیک دیده بودند، مهاجر یا انصار و یا کسانی بودند که بعدها به آنها ملحق شده بودند، البته صحابه بودن فضیلت نیست، چرا که برخی از ایشان متخلف بودند که در کتب فریقین نام ایشان و اعمال و کردارشان نوشته شده است و از طرف دیگر بودند صحابهای که رفتار خوب داشتند.
وجود نازنین پیامبر اکرم در همه حال برای مردم مسلمان و حتی غیر مسلمان سراسر برکت و رحمت بوده است. ایشان در همه حال متذکر اوامر الهی و نواهی آن به مردم خصوصاً به اصحاب خود میشد. یکی از این موارد پیشگویی ایشان به وعده عذاب الهی برای برخی اصحاب است. این تذکرات را که از آینده ایشان خبر میداد برخی نپذیرفته و مرتد شدند.
از حقانیت دین اسلام و شخص پیامبر معجزات شگفت انگیز آن پیامبر رحمت است. یکی از سخنان غیبی ایشان، برتری داشتن مردمان مومنی است که در زمانهای بعد آمده و اسلام اختیار میکنند. مومنانی که نه پیامبر را دیدند و نه صدای او را شنیدند و فقط اکتفاء به قرآن و احادیثی کردند که از پیامبر نقل شده و به آنها رسیده است.
روایت افتراق امت از سه قسمت تفرقه امت، گمراه بودن همه فرق و تعیین گروه ناجیه تشکیل شده است. اهلسنت با توجه به این حدیث، نجات را در تبعیت از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و اصحاب آن میدانند؛ اما بحث این است که با توجه به اختلاف میان اصحاب، از کدام گروه از اصحاب باید پیروی کرد؟
به عقیده اهلسنت، فرقه ناجیه تنها ایشان هستند و تکیه ایشان بر اثبات این کلام، روایت ناجیه است. بنا به ادعای اهلسنت پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) در انتهای این روایت از فراز "ما انا و اصحابی" بهره برده است که این کلام تنها قابل تطبیق بر اهلسنت است. این در حالی است که این ملاک بر دیگر گروهها نیز صدق میکند.