پیشگویی ارتداد برخی از اصحاب توسط پیامبر
.
پیامبر بزرگ اسلام در طول حیات حکومت خود یعنی آن زمانی که آن را در مدینه بنا نهاد، در همه حال به اصحاب خود هشدار میداد که بعد از او به انحراف کشیده نشوند و خطر ارتداد را به جان نخرند. چرا که در میان یاران پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) منافقان، رفاه طلبان، دنیا پرستان، بهانه جویان و ... بودند و با توجه به تهدید شدن آنان از سوی خداوند به آتش دردناک دوزخ که وعده داده شدند، اما این هشدار حضرت را جدّی نگرفتند و به بیراهه رفتند. لذا اگر نگاهی به کتب بزرگان اهل سنت داشته باشیم، در جای جای سخنان حضرت این نگرانی در وجود پیامبر اکرم موج میزد و پیامبر در مناسبتهای مختلف آن را متذکر میشد، اما کجاست گوش شنوا و کجایند اصحابی که به آن عمل کنند.
مثلاً مالک بن انس از ابوالنظر غلام عمر بن عبدالله نقل میکند که گفت: به ابوبکر خبر رسید که پیامبر خدا به شهدای احد فرمود: هولاء اشهد علیهم؛ یعنی من برای آنان بهشت را گواهی میدهم، ابوبکر گفت ای رسول خدا مگر ما برادران آنان نبودیم؟ ما اسلام آوردیم همانطور که آنان اسلام آوردند، ما جهاد کردیم آنگونه که آنان جهاد کردند. پیامبر فرمود: «بلی ولکن لاأدری ما تحدثون بعدی.[1] آری ولی نمیدانم پس از من چه پدید میآورید.» و یا به این عبارت آمده: «... ولاأدری ما تحدثون بعدی.[2]... و من نمیدانم شما پس از من چه خواهید کرد.» و یا مثلاً فرمود: «... انّکم اترکبون سنن من کان قبلکم.[3] شما به زودی روش کسانی را خواهید پیمود که پیش از شما بودند.»
و یا مثلاً اینچنین فرمودند: «لا ترجعوا بعدی کفاراً یضرب بعضکم رقاب بعض.[4] پس از من کافر نگردید که برخی از شما گردن برخی دیگر را بزند.» و یا مثلاً فرمودند: «همانا بر امتم من از رهبران گمراهگر میترسم.» ابوعیسی گفت این حدیث حسن صحیح است.[5] و یا مثلاً به کعب بن عجره فرمود: «اعاذک من اماره الفهاء، امراء یکونون بعدی لایهتدون بهدیی و لایستنّون بسنّتی.[6] از زمانداری سفیهان به تو هشدار میدهم. –کعب پرسید زمامداری سفیهان چیست؟- فرمود، زمامدارانی که پس از من خواهند آمد، از هدایت من پیروی نمیکنند و بر سنّت من نیستند.» و یا ابوهریره از پیامبر نقل میکند که: «یرد علّی یوم القیامه رهط من اصحابی... فاقول ای ربّ اصحابی، اصحابی، فیقول انّک لاعلم لک بما احدثوا بعدک و انّهم ارتدوا بعدک علی ادبارهم القهقرا.[7] در روز قیامت گروهی از اصحاب من بر من وارد و از کنار حوض کوثر دور رانده میشوند، من میگویم ای پروردگار من! اینان اصحاب من هستند، اصحاب من هستند. پروردگار میگوید: تو نمیدانی آنان پس از تو چه پدید آوردهاند.»
در نتیجه آیا قدر متیقن مخاطبین تمام این احادیث از پیامبر که هشدار میداد، اصحاب او نبودند؟ آیا سنتهای پیش از آنان، سنتهای مشرکان جاهلیت نبود؟ و آیا پیشگویی پیامبر در مورد ارتداد اصحابش درست نبود؟ برخی از بزرگان اهل سنت در مقام توجیه و بدون هیچ قرینه و شاهدی گفتهاند: مقصود از مرتدین، مرتدّان زمان ابوبکر یا منافقان و اصحاب کبائر میباشند.[8] که در جواب ایشان باید گفت: که اگر به احادیث دقت شود کلماتی مثل (مِن) تبعیضیه –بعضی از اصحاب من- و یا کلمه (رهط) –من نمیبینم از آنان کسانی رهایی پیدا کنند- وجود دارد و اگر از روی انصاف و بدون غرض به تاریخ رجوع کنیم، اصحاب سقیفه، فتنهگران جنگ جمل، صفین و ... را یقیناً جزء مرتدّان خواهیم یافت که در کتب فریقین نامشان آمده است.
پینوشت:
[1]. الموطاء، مالک بن انس، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، (1406ق)، ج2 ص462 حدیث 32.
[2]. کتاب المغازی، واقدی، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت، لبنان، (1409ق)، ج1 ص310.
[3]. مسند، ابی داود طیالسی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، (1425ق)، ج2 ص130 حدیث1443.
[4]. صحیح بخاری، بخاری، دارالفکر، بیروت، لبنان، (1411ق)، ج2 ص231-233، حدیث1739-1742.
[5]. سنن ترمذی، ترمذی، دارالفکر، بیروت، لبنان، (1422ق)، ص649 حدیث 2236.
[6]. الخصائص الکبری، سیوطی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، (1405ق)، ج2 ص194.
[7]. کنزالعمال، متقی هندی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، (1413ق)، ج14 ص417 حدیث 39124.
نظیر این حدیث با اندکی تفاوت در متن را در مسند احمد بن حنبل ج6ص33 حدیث19981، صحیح مسلم به شرح نووی ج15 ص63 حدیث2304، صحیح بخاری ج5 ص328 حدیث4625، معجم کبیر ج23 ص297 حدیث 661، سبل الهدی و الرشاد ج12 ص216، مسند ابی یعلی ج3 ص276 حدیث3942، سنن نسایی ج4 ص119 حدیث 2083، و... میتوان دید.
[8]. فصل الخطاب فی مواقف الاصحاب، غرسی، دارالقلم، دمشق، سوریه، ص37.
افزودن نظر جدید