2ـ زهد و بى اعتنایى به دنی
از موضوعات دیگر که ممکن است به وسیله آن فرضیّه استعمارى مذهب (عوامل اقتصادى)، توجیه شود، مسأله زهد و بى اعتنایى به دنیاست، که در منابع دینى بارها روى آن تکیه شده است، و زندگى بسیارى از پیشوایان دینى نمونه اى از آن بوده است، زیرا در سایه این گونه تعلیمات، توده ها نسبت به زندگى مادّى بى علاقه شده و میدان را براى طبقه استعمارکننده، باز مى گذارند.
در این جا براى روشن شدن ارزش این استدلال، ناگزیر باید به ریشه اصلى زهد و از جمله برداشت و تفسیرى که اسلام براى زهد دارد و سپس به فلسفه زهد توجّه کرده و ببینیم زهد چه نقشى در سازمان اجتماع مى تواند داشته باشد.