عکس
عبید بن شریک میگوید: «شخصی مُخنَّث از دنیا رفت. پس از مدتی او را در خواب دیدند.
درباره «یحیی بن معین» آوردهاند: «وی در سفرهای حج خود، ابتدا به مدینه میرفت و پس از انجام حج نیز در مسیر برگشت، دوباره به مدینه میآمد. در آخرین سفر، ... در یکی از توقفگاههای بین راه، پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) به خواب یحیی بن معین آمد و فرمود: ای ابا زکریا! چرا از کنار من میروی؟
این سند با هدف اثبات علم غیب برای غیر خداوند ترتیب داده شده است. «حذیفه انه قال: اخبرنی رسول الله (صلی الله علیه و آله) بما هو کائن الی ان تقوم الساعه.» حذیفه نقل میکند که پیامبر (صلی الله علیه و آله) خبر از هر آنچه که قرار است تا روز قیامت به وقوع بپیوندد به او داده است.
درباره «یحیی بن معین» آوردهاند: «وی در سفرهای حج خود، ابتدا به مدینه میرفت و پس از انجام حج نیز در مسیر برگشت، دوباره به مدینه میآمد. در آخرین سفر، ... در یکی از توقفگاههای بین راه، پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) به خواب یحیی بن معین آمد و فرمود: ای ابا زکریا! چرا از کنار من میروی؟
پیروان برخی مذاهب، برای فضیلت تراشی بزرگان خود، از دیدن خواب و رؤیا استفاده میکنند؛ به عنوان مثال نقل میکنند: حبیش بن مبشّر، یحیی بن معین را در خواب دیده و از وضعیت وی سئوال میکند. یحیی بن معین میگوید: خداوند مرا به خانه خودش برد و سیصد حوری را به ازدواج من درآورد.
این سند در راستای جبرگرایی اشاعره که اینبار در کلام عالم بزرگ اشعری یعنی فخر رازی نمود پیدا کرده است، تنظیم شده است.
ابنتیمیه روایاتی را که مخالف عقاید و آرای اوست بدون آنکه سندش را بررسی کند، نسبت جعل یا وضع به آنها میدهد. اینک به یک مورد از آنها اشاره میکنیم: او میگوید :«همچنین است حدیث: (هو ولیّ کلّ مؤمن بعدی)؛ او ـ حضرت علی (علیهالسّلام) ـ سرپرست هر مؤمنی بعد از من است.
نسبت دروغ بر مخالفان توسط ابنتیمیه به تبع مشایخ حنبلی خود؛ وی نسبت دروغ به مخالفان خود را تجویز کرده و به آن نیز عمل کرده است.
ابنتیمیه به تبع مشایخ حنبلی خود، نسبت دروغ به مخالفان خود را تجویز کرده و به آن نیز عمل کرده است.
جرجانی: امام رازی معتقد است که علم ازلی خداوند با اختیار انسان ناسازگار است، مگر اینکه بگوییم که خداوند از اشیاء، قبل از وقوع آن خبر ندارد.
نویسنده کتاب المواقف با دلیل پیشرو بر جبر تاکید دارد: «ان ما علم الله عدمه فهو ممتنع الصدور عن العبد، و ما علم الله وجوده فهود واجب الصدور عن العبد و لا مخرج عنهما، و انه یبطل الاختیار.» آنچه که خدا به آن علم ندارد، صدور آن از عبد ممتنع است و آنچه که خداوند به وجود آن علم دارد، واجب است که از
ابنتیمیه حرّانی هرگونه نوآوری در دین و استفاده کردن از اسلوبهای جدید در دین را بدعت دانسته و آن را به ضلالت نسبت میدهد: او میگوید: «مشاهدی که بر روی قبر صالحین و انبیا از اهلبیت و عامه بنا شده، همه از بدعتهای حرامی است که در دین اسلام وارد شده است.» «فَالْمَشَاهِدُ الْمَبْنِيَّةُ عَلَى قُبُ
ابنتیمیه تفسیر طبری و ابن ابی حاتم و بغوی را به جهت نقل روایاتی که موافق با آراء و نظرات او است، تمجید کرده، ولی در مواردی که شیعه دوازده امامی به روایات آنان استدلال میکند، میگوید: «به مجرد نقل یکی از این افراد دلیل بر صحّت روایت نمیشود...
ابنتیمیه به روایات حاکم نیشابوری در «المستدرک علی الصحیحین» زیاد استدلال میکند، ولی همین که شیعه دوازده امامی به یک حدیث این کتاب که درباره آن، حاکم تصریح به صحت بنابر شرط شیخین کرده و ذهبی نیز در «تلخیص المستدرک» با او موافقت کرده، و استدلال میکند، میگوید: «سند آن ضعیف است.» «وَالْحَدِيثُ ال