پرسش و پاسخ
پيش از آيين زرتشت، ايرانيان آتش را به عنوان تجلّي آلهه ستايش ميكردند و فروزندگان آتش را كه به منزله روحانيون بودند، آذر بانان ميخواندند و همچنين خورشيد و ماه و ديگر اجرام نوراني سماوي يا ستارگان و چشمهها و ديگر مظاهر طبيعت را ستايش مينمودند و حتّي به عقيده برخي از دانشمندان، پندار نيك و گفتار نيك و كردار نيك از جمله احكام آن دين بود...
آئين مهر از كهنترين آئينهاي ايران باستان است. پيروان اين دين در جايگاهي به نام مهرابه به نيايش با خدايانشان ميپرداختند. خدايان يا ايزد بانوان در اين آئين نامهاي گوناگوني داشتند كه «آناهيتا» از شناختهترين آنها بود. در آن زمان ايرانيان خداي ديگري به نام سروش داشتند كه خداي عدالت بود و برابر گفته اوستا داراي هزار چشم و ده هزارگوش داشت و خواهر اين خدا، آشي...
يکي از افرادي که در فاصله ميان مسيحيت و ظهور اسلام ادعاي پيامبري کرد ماني «پسر پاتک» يا «فاتک» بود و فاتک از مردم همدان بود که به بابل رفت و در مدائن که تيسفون ناميده مي شد به قوم صائبيان پيوست و آيين آنها را پذيرفت. ماني در سال 215 يا 216م در دهي به نام «مردنيو» در ناحيه شهر کوت در شمال بابل متولد شد و در سيزده سالگي حدود 228 ميلادي ادعاي پيامبري کرد...
در متون پهلوي آمده است كه زرتشت به جمعي پيوسته بود كه به هنگام «ميديو ـ زرمي» ميخواستند اين عيد بهاري را جشن بگيرند. سحرگاه (بنا به رسم كهن) به رودخانه ميرود تا براي مراسم تهية نوشابة هوم، آب بياورد. به دنبال تهية پاكترين آب در ژرفترين جاي رود به آب ميزند. هنگام بازگشت به كرانة رود سرشار از صفاي عنصر آب پاك و تازه شده...
زرتشت واژهاي است آريايي كه در اصل «زراتشتر» بوده كه گويند جزء اخير آن «اشترا» به معناي شتر است. براي اين تسميه وجوه مختلف ذكر كردهاند كه از آن جمله «داراي زرد اشتران»يا «صاحب كهن اشتران» ميباشد. تاريخ تولد زرتشت بسيار مجهول است برخي از محققين تولد وي را حدود 660 سال قبل از ميلاد ميدانند و برخي ديگر با قراين و دلايل موجه، برآنند كه...
همواره نزد محققان و پژوهشگران اين سؤال مطرح بوده است كه آيا زرتشت يگانه پرست بوده است يا خير؟ آنچه ميان مورخان و محققان و ايران شناسان معروف است اينكه زرتشت ثنوي مذهب بوده و آئين او مبتني بر دوگانه پرستي است. اين نسبت را بدين جهت به زرتشت دادهاند كه به طور كلي اشياء در اين آئين به دو نوع تقسيم ميشوند: نوع خوب و نوع بد...
دوست گرامي، از اين كه مشكل خود را صادقانه با ما در ميان گذاشتهايد متشكريم. ابتدا شما را به سفارشي از رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ ميهمان ميكنيم. پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمودند: همانا در زندگي شما نسيمهاي رحمتي از جانب پروردگارتان خواهد بود، آگاه باشيد كه از آنها روي برمگردانيد. ممكن است اين فرصتي كه براي شما دربارة بازنگري عقايدتان پيش آمده مصداق همان...
ايرانيان قبل از زرتشت ديني داشتند كه از آن تعبير به آيين مجوس ميشد و بعدها شخصي به نام «زرتشت» در ميان مجوس قيام كرده و به اصلاح آيين مجوس پرداخت مؤلف تاج العروس ميگويد: «مجوس بر وزن صبور مردي بود با گوشهاي كوچك كه براي ملت مجوس ديني وضع كرد و مردم را به آن فرا خواند. به طوري كه بعضيها گمان كردهاند آن «زردشت» فارسي نيست...
از سوالات مهمی که پیرامون آن اقوال زیادی وجود دارد، مساله خاستگاه عرفان است و سوال دیگر رابطه عرفان و فلسفه است. این دو سوال از سوالات مهمی است که در زمینه عرفان و فلسفه وجود دارد. از این روست که افراد زیادی در این زمینه اظهار نظر کردهاند. در این نوشتار نظر استاد حسین انصاریان را در این رابطه از نظر میگذرانیم.
حقیقت این است که مجوس غیر از زرتشت است و این انطباق اشتباه است. درست است که مسلمانان به هنگام فتح ایران با زرتشتیان معامله اهل کتاب کردند ولی این معامله از روی تسامح اسلامی بود که لفظ اهل کتاب را تعمیم دادند و با تمام ایرانیان معامله اهل کتاب کردند و حتی بعدها بت پرستان اروپا و هند و تبت نیز توانستند به عنوان مجوس در قلمرو اسلام با پرداخت جزیه در صلح و آزادی بسر برند.
در دین اسلام خالق مرگ خداست و سرما و زمستان نیز حادثه سودمند و مفیدی میباشد. آن چه حاصل شده این است که آئین زرتشت یکی از فِرَق چهارگانه مجوس است، مردم ایران قبل از این آئین بر دین مجوس بودهاند و آئین زرتشت به خاطر خرافاتی که در آن راه یافته با فطرت بشری ناسازگار است، در عین حال امروزه پیروان اندکی دارد.
ایرانیان قبل از زرتشت پیرو دینی بودند که از آن تعبیر به آیین مجوس میشد. بعدها شخصی به نام «زرتشت» در میان مجوس قیام کرده و به اصلاح آیین مجوس پرداخت. مؤلف تاج العروس میگوید: «مجوس بر وزن صبور مردی بود با گوشهای کوچک که برای ملت مجوس دینی وضع کرد و مردم را به آن فرا خواند. به طوری که بعضیها گمان کردهاند، او «زردشت» فارسی نیست.
عوامل مختلف و گوناگون سبب شدهاند که تصوف در میان اهل سنت نفوذ کند و اهلسنت نیز بستر مناسبی جهت رشد و توسعه فرهنگ تصوف در جهان اسلامی فراهم کنند که به برخی از این عوامل به طور خلاصه اشاره میگردد: دوری از خاندان وحی، تساهل و تسامح، روایات همسو با عقاید صوفیه، استفاده از فتاوی مذاهب اربعه و مواردي مشابه...
از آنجا که خاستگاه صوفیه اهلتسنن است نه شیعه، زیرا سر سلسله تصوّف از سفیان ثوری گرفته تا ابوهاشم کوفی و یا حسن بصری همگی غیرشیعه و از مخالفان اهلبیت (ع) بودند، بنابراین نمیتوان درمیان سلسله پیشین صوفیه غیر از افراد سنّی مذهب، فرد موثق و معروفی از شیعه پیدا کرد. اما در میان سلسله متأخر صوفیه برخی از شیعیان یافت میشوند که آنان تعالیم و آموزههای صوفیانه خود را از مشایخ غیرشیعی گرفتهاند.