اسناد
ابن حجر هیتمی، به نقل از ابنعباس نقل کرده که او گفت: خداوند متعال، هیچ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا» را نازل نکرده، مگر اینکه علی (علیهالسلام) امیر و اشرف آنهاست ....
همچنین ابن عباس گفته است که: در حق هیچ کسی، نازل نشد از کتاب خدا، آنچه که در حق علی نازل شده است.
دمیجی در اثبات وجوب امامت، در ابتدا به آیه 59 سوره نساء، (آیه اولی الامر)، 48 و 49 سوره مائده، و 25 سوره حدید استدلال کرده و پس از آن نگاشته است که: همچنین از ادله قرآنی (در وجوب امامت) تمام آیات حدود و قصاص و امثال آنها که لازم است، بهوسیله امام اجرا شوند و آیات وجوب امر به معروف و نهی از منک
ابن حبان در زندگینامه امام رضا (علیهالسلام) نگاشته: حضرت علی بن موسی الرضا در طوس، بهوسیله نوشیدنی (زهرآلود) که مأمون به ایشان داد، در همان ساعت به شهادت رسیدند.
الثقات، ابن حبان، ج8، ص456.
امام کاظم (علیهالسلام) در روزی از آن روزها، نامهای به هارون الرشید فرستاد و در آن نوشته بودند که: هیچ روزی از روزهای سختی و بلا، از من نمیگذرد مگر اینکه به همراه آن روزی از روزهای خوشی تو میگذرد، تا اینکه هر کدام از ما به روزی برسیم که تمام شدنی نیست و اهل باطل در آنجا زیانکارند.
هارون الرشید هنگامیکه از عمره ماه رمضان به سوی بغداد برمیگشت، امام کاظم (علیهالسلام) را با خود به آنجا برد و ایشان را تا آخر عمر مبارک امام کاظم (علیهالسلام) زندانی کرد.
تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، ج15، ص14.
در روایت صحیحی آمده است: «اگر کسی از جماعت خارج شود، یعنی بیعت خود را بشکند و یا اینکه بر امام خود خارج شود، از اسلام خارج شده است، حتی اگر نماز بخواند و روزه بگیرد. (از اسلام خارج شده و از او پذیرفته نمیشود)»
مسند احمد، احمد بن حنبل، ج37، ص543.
ابن حجر هیتمی نقل میکند: همانا مثل اهل بیت من در میان شما، مثل باب حطه در بنی اسرائیل است، هرکس از آن وارد شود، بخشوده میشود.
الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة، ابن حجر هیتمی، ص437.
فخر رازی میگوید: امت اسلام اتفاق نظر دارند که برای پیامبر، در روز قیامت، حق شفاعت وجود دارد.
تفسیر الکبیر، فخر رازی، ج3، ص59.
مقاله: «پاسخ به تشبیه شیعه به مسیحیت»
نسفی که کتابش در مدارس اهل سنت تدریس میشود، میگوید: بر اساس اخبار و روایات، شفاعت پیامبران و صالحان در حق اهل گناهان کبیره ثابت شده است.
شرح العقاید النسفیه، تفتازانی، ص109.
مقاله: «پاسخ به تشبیه شیعه به مسیحیت»
طبق کلام رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله)، معاویه و اهل شام باغی هستند و حکم باغی بر اساس قرآن و عقل، پایان دادن به بغی خود و رجوع به حق است؛ اما معاویه به جای آن، به فریبکاری و عوام فریبی خود ادامه داد و توجیه بسیار زیبایی کرد که قاتل عمار، علی (علیهالسلام) است، چون او عمار را به میدان جنگ آورد!
«عکرمه میگوید: روزی ابنعباس به من و به پسرش علی، گفت: نزد ابوسعید بروید و از او حدیث بشنوید؛ ما نزد ابوسعید رفتیم و دیدیم که او در حال تعمیر دیوار خانهای است؛ پس عبایش را جمع کرد و گوشهای نشست و شروع کرد به نقل روایت، تا اینکه رسید به روایت ساختن مسجد، گفت: ما در ساخت مسجد خشتها را یکی یکی
ابن عبدالبر روایت نبوی در مدح عمار که «وای بر عمار! گروهی طغیانگر او را میکشند، در حالیکه عمار آنها را به بهشت میخواند و آنها او را به سوی آتش جهنم میخوانند» را متواتر و از صحیحترین احادیث دانسته است.
الاستیعاب فی معرفه الاصحاب، ابن عبدالبر، 1415ق، ج3، ص1140.
مناوی نیز همچون سایر بزرگان اهل تسنن تصريح میکند که معاویه فئه باغیه است.
فيض القدیر، مناوی، ج4، ص359.
مقاله: «معاویه مصداق فئه باغیه، به اعتراف بزرگان اهل سنت»
ابن حجر عسقلانی ابایی ندارد که در شرح حدیث: «تقتل عمارا الفئه الباغیه»، تصریح کند به اینکه امیرالمومنین (علیهالسلام) بر حق بودند و معاویه فئه باغیه است.
فتح الباری، ابن حجر عسقلانی، ج6، ص619.