سلفیت و وهابیت
ابن تیمیه در راستای پیروی از سیره بنیامیه، مبنی بر کاستن از جایگاه والای اهلبیت (علیهمالسّلام) و اهانت به آن حضرات، در یاوهای دیگر به حزن و اندوه حضرت زهرا در فراق پدر بزرگوارش اعتراض و آن را مورد نکوهش قرار داده است. همچنین وی در بسیاری از موارد، فضایل آن حضرت که مورد اتفاق شیعه و سنّی است را انکار نموده است.
وهابیت با یکی قرار دادن اسلام و ایمان، تنها زمانی شخصی را مسلمان میدانند که مومن نیز باشد. این دیدگاه مخالف آیات قرآن است و از سوی دیگر نیز بدون ملاک و میزان بیان شده است. چرا که ایمان امری باطنی است و از سوی وهابیت باید برای شناخت آن، ملاک معرفی گردد.
آیات قرآن از سوی سلفیان تکفیری در راستای اهداف استکباری، مورد سوء استفاده قرار گرفته است. یکی از این آیات، آیه 44 سوره مائده است که بنا بر تفسیر ایشان، دلالت بر کفر تمام ملل اسلامی و در نتیجه هرج و مرج و جنگ در کشورهای اسلامی دارد. بینش آنان در این آیه با مخالفت دیگر آیات، طرد میگردد.
در جایی که وظیفه و تکلیف مسلمانان ایجاب کند مسلمانان موظف به جهاد و در مواردی که اقتضای سازش و صلح باشد، باید به تکلیف سازگاری با کفار اقدام کنند. اما اگر در جایی شک کردیم که باید با غیر مسلمانان چگونه باید رفتار کنیم، باید به اصل مراجعه کنیم. اهل تکفیر اصل را در مبارزه با کفار میدانند ولی ظواهر بسیاری از آیات بر اصل صلح و سازش تاکید میکند.
در روایتی، مطلبی از زبان عمر بن خطّاب آمده که گویای اعتراف به بزرگی امام حسین میباشد در آن روایت آمده: «... عمر به امام حسین عرض کرد: آنچه بالای سر ما وجود دارد (و ما زیر سایه عزتّش هستیم) نخست از آن خداست، سپس به برکت وجود شما خاندان رسول خداست.» که به راستی اگر این سخن بر زبان یکی از شیعیان بیان شود وهّابیها چه میکنند؟
محمد بن عبدالوهاب نجدی حنبلی در قرن دوازدهم هجری قمری در منطقه نجد جزیرة العرب از زاویه انزوا و گمنامی بیرون آمده و با شکل جدیدی از ابنتیمیه خودنمایی کرد. مهمترین انحرافات محمد بن عبدالوهاب، مخالفتهای او با پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) است که مواردی از آن را زینی دحلان شافعی نقل کرده است.
وهابیت معتقد هستند که همکاری با کفار شرک است و هر کس با کفار ارتباط داشته باشد، کافر است، ولی با اینکه حاکمان سعودی با کفار ارتباط صمیمانهای دارند، فتوا به کفرآنان نمیدهند!
رفاعی خطاب به علمای عربستان نوشت: زادگاه رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) را ویران و به محل خرید و فروش حیوانات تبدیل کردید که با تلاش افراد صالح و خیّر، از چنگال وهابیها در آمد و به کتابخانه مکه مکرمه مبدّل گردید.
قرآن کریم به عنوان محور اساسی در نزد مسلمانان شناخته شده که پایه افکار ایشان را تشکیل داده است. وهابیت با زیرکی خاص از همین منبع الهام بخش استفاده کرده (به عنوان مثال آیه 73 سوره حج که در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است) و مسلمانان را علی رغم مخالفت عالمان جهان اسلام به شرک متهم میکند.
اعتقادات وهابیت در موضوع توحید اعتقاداتی سست و بیپایه است. اعتقادی که منشاء آن، برگرفته از روایات کتابهایی مشهور به صحاح ستّه اهلسنت است. از باب نمونه یکی از معتقدات ابنتیمیه، بنیانگذار فرقه وهّابیت، اعتقاد به جسمانیت خداوند سبحان و اثبات لوازم آن همچون داشتن صورت، دست، پا و کارهایی چون راه رفتن، خندیدنش و مانند اینهاست.
از جمله راهکارهای ضد شیعی در خدشه و شبههسازی برای عزاداران حسینی (علیه السّلام) رفع اتهام از جنایتکار پلیدی همچون یزید بن معاویه و وجهه بخشیدن به اوست؛ به همین منظور از دیرباز برخی کوشیدهاند تا با وجود روشنی و آشکاری جنایات وی، قدری از لکهی ننگ ابدی وی بکاهند؛ در همین راستا با شبههافکنیهای گوناگون به تبرئه یزید پرداختند.
از جمله راهکارهای ضد شیعی در خدشه و شبههسازی برای عزاداران حسینی (علیه السّلام) رفع اتهام از جنایتکار پلیدی همچون یزید بن معاویه و وجهه بخشیدن به اوست؛ به همین منظور از دیرباز برخی کوشیدهاند تا با وجود روشنی و آشکاری جنایات وی، قدری از لکهی ننگ ابدی وی بکاهند؛ در همین راستا با شبههافکنیهای گوناگون به تبرئه یزید پرداختند.
از جمله راهکارهای ضد شیعی در خدشه و شبههسازی برای عزاداران حسینی (علیه السّلام) رفع اتهام از جنایتکار پلیدی همچون یزید بن معاویه و وجهه بخشیدن به اوست؛ به همین منظور از دیرباز برخی کوشیدهاند تا با وجود روشنی و آشکاری جنایات وی، قدری از لکهی ننگ ابدی وی بکاهند؛ در همین راستا با شبههافکنیهای گوناگون به تبرئه یزید پرداختند.
حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرموند: سرزمین نجد، سرزمین زلزلهها (ویرانیها) و فتنههاست و از همان جا شاخ شیطان ظهور خواهد کرد؛ شاید منظور از ویرانیها تزلزل و فروپاشی عقیدهها در میان مردم این سرزمین باشد.