سلفیت و وهابیت
شعراوی: حدیث صحیحی در معجم طبرانی، دلیل بر جواز توسل به ارواح انبیاء و اولیاء است؛ پس توسل به انبیاء و اولیاء در هر حال جایز است؛ وی میگوید: توسل عمر به عموی پیامبر است نه به عباس یعنی جواز توسل به همه نزدیکان پیامبر؛
محمد بن عبدالوهاب اگرچه در ظاهر به محبت اهلبیت (علیهمالسلام) اقرار میکند، ولی درواقع همان سیره و روش ابن تیمیه حرانی را ادامه میدهد، او هرچند به خاطر وجود آیات و روایات در فضیلت اهلبیت، علناً بغض خود نسبت به اهلبیت را نشان نمیدهد ولی در مواردی با اقتدا به ابن تیمیه فضایل اهلبیت را مورد توجیه و تأویل قرار میدهد.
ابن عبدالوهاب پس از روایت جعلی «الصحابه کلهم عدول.» مینویسد: «از پیامبر احادیثی به تواتر رسیده و راویان کسانی هستند که محال است بر کذب و دروغ، همدستی کنند.» جواب: عدالت صحابه به طور مطلق منتفی است، بهخاطر اینکه برخی عادلند و بعضی عادل نیستند و عدهای مرتد و جماعتی منافق و این سخنی نیست که شیعه آن را جعل کرده باشد، بلکه پیامبر اکرم به آن خبر داده و خداوند آیاتی در این زمینه نازل فرموده است.
اکثر اهل سنت پذیرفتهاند که ممکن است یکی از مصادیق آیه ولایت حضرت علی (علیهالسلام) باشد، ولی ابنتیمیه با رد این سخن میگوید زکات دادن در نماز، فعل کثیر است و نماز را باطل میکند.
عموم مفسرين و محدثين اهل سنت مانند فخر رازی، طبری، آلوسی، ابن ابیحاتم، زمخشری و ديگران و تمام علمای شیعه معتقدند که آیه ولایت در قرآن کریم در شأن امیرالمومنین (عليه السلام) نازل شده و داستان از این قرار بوده است: «روزی سائلی در مسجد از مردم سؤال نمود و کسی چيزی به او نداد، امیرالمومنین (عليه السلام) که مشغول نماز و در حال رکوع بود...
محمد بر سر دو راهی انتخاب ادامه تحصیل یا وارد شدن به بازار کار قرار گرفته بود او بعد از برخورد با شبهاتی از طرف دشمنان تشیع و ناتوانی در پاسخ به آنها مصمم به ادامه تحصیل در حوزه علمیه شد. یکی از این شبهات، شبهه جعل روایت غدیر توسط شیعیان بود. اما امام جمعه شهر آنها اثبات نمود که روایت غدیر یک روایت متواتر در کتب اهلسنت است.
وهابیت بر خلاف آنچه ادعا دارد که مجری سنت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) است، یکی از شاخصههای آن مخالفت با سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میباشد. تا آنجا که معتقدند برای مرزبندی بین خود و سایر مسلمانان، سنتهای پیامبر که شیعه به آنها عمل میکند را باید کنار گذاشت. ابن تیمیه در این باره مینویسد: «و از اینجا گروهی از فقها...
وهابیت همواره شعار پیروی از سنت رسول اکرم (ص) را سر می دهند و معتقدند که تنها مسلمانان واقعی پیروان وهابیتند . ایشان دیگر مسلمانان را مشرک یا غیر مسلمان معرفی می کنند حال آن که با مراجعه به کتب تاریخی و فقهی ایشان ثابت می شود که حقا و انصافا یکی از شاخصه های مهم این فرقه ، مخالفت با سنت های پیامبر اکرم است.
حامد حفنی داود از اندیشمندان مصری معتقد به تقریب مذاهب اسلامی است، وی در کتاب «نظرات فی کتب الخالده» آورده است که تقیدی به یک مذهب ندارد و همه مذاهب را به شرط اعتدال، اهل نجات مینامد. او میگوید برای تحقیق باید دست از تعصب برداشت و اگر بدون تعصب، به کنجکاوی بپردازیم، به همان مقدار که ممکن است از سایر مذاهب استفاده شود، میتوان از فقه شیعه هم بهرهمند شد؛ متاسفانه احمد امین و عدهای با تعصب با شیعه برخورد کردهاند.
وهابیان در حالی از افکار ابن تیمیه در منع از زیارت قبر اولیاء الهی تبعیت میکنند و بناهای قبور بزرگانی که در سرزمین حجاز وجود داشته را تخریب نموده و از زیارت این قبور جلوگیری میکنند که بزرگانی چون ابنخزیمه که اهل سنت او را امام اهل حدیث میخوانند، به زیارت قبر امام رضا (علیه السلام) رفته و اصحابش نیز به همراه او بودند.
برخی از دانشمندان اهلسنت درباره تأييد حدیث ردالشمس و پاسخ به اشكالهايی كه به سند يا متن این روايت شده، كتابی مستقل تأليف كردهاند، و در بین عالمانی که این حدیث را معتبر دانستهاند، افرادی هستند که وهابیت نمیتوانند بهراحتی، آنان را زیر سؤال برده و قبول نکنند، ازجمله: ابن أبیشيبه، طحاوی، طبرانی، حاكم نيشابوری، خطیب بغدادی.
مطابق روايات فراوان، معجزه بازگشت خورشيد براى حضرت على (عليه السلام) دوبار اتّفاق افتاده است؛ اما ابن تیمیه که با فضائل امیرالمؤمنین به شدت مخالف است، میگوید: «درست است افرادی مثل قاضی عیاض و طحاوی این روایت را تصحیح کردهاند، اما هیچیک از محققان و علمای حدیث، این روایت را صحیح ندانسته و بر جعلی بودن آن عقیده دارند.»
طحاوی یکی از عالمان اهل سنت است که حدیث ردالشمس را صحیح دانسته است، و به همین جهت ابن تیمیه نظر از را بیاعتبار دانسته و گفته هیچیک از محققان و علمای حدیث، این روایت را صحیح ندانسته، و این حدیث را جعلی میدانند؛ عدهای از عالمان اهل سنت، ازجمله برخی شارحان صحیح بخاری، بیتوجه به نظر ابن تیمیه، عدم اعتبار طحاوی را نپذیرفتهاند.
امام خمینی(ره) فرمودند: این وهابیهای پست بيخبر از خدا، بسان خنجرند كه هميشه از پشت در قلب مسلمانان فرو رفتهاند، مگر مسلمانان نمیبينند كه امروز مراكز وهابيت در جهان به كانونهاى فتنه و جاسوسى مبدل شدهاند، كه از يك طرف «اسلام امريكايى» را ترويج مىكنند؛ و از طرف ديگر، سر بر آستان سرور خويش، امريكاى جهانخوار، مىگذارند.