نظرات اندیشمند مصری «حامد حفنی داود» در تقریب مذاهب
یکی از اندیشمندان مصری که از معتقدین به تقریب مذاهب اسلامی است، حامد حفنی داود است که از علمای زبانشناس و استاد دانشگاه عین شمس قاهره بود؛ وی با اینکه از اهل سنت است ولی در مقالاتی با انصاف برخورد کرده و در مقابل اتهاماتی که به شیعه زده شده، از شیعه دفاع کرده است و برای برخی کتابهای شیعی مقدمه نوشته است که در کتاب «نظرات فی کتب الخالده» آمده است.
او در این کتاب نشان داده است که تقیدی به یک مذهب ندارد و همه مذاهب را به شرط اعتدال، اهل نجات مینامد و روایت 73 فرقه را به یک فرقه منتسب نمیکند.[1]
در یکی از آثارش با نام «مع احمد امین» به نقد دیدگاههای نادرستِ احمد امین درباره شیعه پرداخته است؛ وی در نامهای که به منظور تقدیر از کتاب «عبدالله بن سبأ» نوشته علامه عسکری، نوشته است آورده: «خلال سیزده قرنی که از حیات تاریخ اسلام میگذرد، جمعی از دانشمندان ما علیه (شیعه)، مطالبی مشون و مقرون به هوا و هوس خویش انتشار دادند؛ این روش باطل و نادرست سبب شد که شکاف وسیعی بین فرق اسلامی ایجاد گردد و از این رهگذر خسارت بسیاری بهعالَم علم وارد آمد و خیلی از معارف شیعه و آثار فکری و تراوشات قرائح اعلام بزرگ آنها از دست ما رفت؛ دشمنان شیعه، یک مشت خرافات و ترهات، بهناحق بهاین جمعیت، بسته و عقایدی که راستی ساحت این فرقه از آنها پاک و مبرا بود، بهآنان نسبت داده (و آنها را از عامه و عامه را از آنها دور کردند) و نتیجتاً نگذاشتند علوم مربوط به شیعه مورد استفاده ما قرار گیرد.»[2]
وی میگوید: «بدون تردید کسیکه بخواهد راستی چیزی را بفهمد و درصدد بهدست آوردن حقیقت باشد، و بافکری خالی از تعصب، به کنجکاوی و بررسی مطالب بپردازد، به همان مقدار که ممکن است از سایر مذاهب استفاده کند، میتواند از فقه شیعه بهرهمند گردد و اگر بخواهد منصفانه مشی کند، ناچار باید همدوش مذاهب فقهی اهل سنت، فقه شیعه را هم بررسی و مطالعه کند. ...»[3]
در ادامه میگوید: «با نهایت تأسف، استاد ما «احمد امین» در سلک جمعیتی است (که با پرده ضخیم تعصبی که روی افکار خود کشیدهاند) قلوب خود را از تابش انوار معرفت محروم کرده؛ این روش، لکه ننگی است که تاریخ اسلامی بر دامن استاد احمد امین و جمعی از اساتید دانشگاه که با تعصب کورکورانه دست از آزادی فکر و عقیده برداشته و جمود بر یک مذهب معینی که به آنان ارث رسیده، دارند؛ اصولاً تحجر و تجمد در عقیده، مناسب با شخص محقق نبوده و از رویه تحقیق و بررسی که باید منصفانه انجام گیرد، جدا است.»[4]
پینوشت:
[1]. «المذاهب الفقهية المعتمدة هي : المالكية والحنفية والامامية والشافعية والحنابلة والاباضية والزيدية والظاهرية
ويكاد الاختلاف في إستمداد الاصول يتعدد بتعدد المذاهب الفقهية فهناك العقيدة الاشعرية المنسوبة لابي الحسن الاشعري، والعقيدة الماتوريدية المنسوبة إلى أبى منصور الماتوريدى، وهناك العقيدة الاعتزالية والكلابية والعقيدة الواسطية المنسوبة إلى أتباع بن تيمية وأتباع محمد بن عبد الوهاب، وهناك العقيدة الزيدية، والعقيدة الامامية المنسوبة إلى الامام جعفر بن محمد الصادق سلام الله عليه، وكلهم جميعا من أهل النجاة إلا إذا إستثنينا المكفرة الذين كفروا عليا المؤلهة الذين الهوه وهذا الاختلاف في إستمداد أصول العقيدة لا يضير جوهر العقيدة في شئ لان المنطلق العام الذى يشمل هذه المذاهب واحد في جوهرة وهو : التوحيد الخالص وتنزيه الله سبحانه عن الاتصاف بصفات الحوادث، وأنهم جميعا ينفقون في نسبة الكمال المطلق إليه سبحانه فإن حاججنا محتج أو عارضنا معترض قائلا كيف بك تدعى السلامة لهذه المذاهب جميعها والرسول صلوات الله عليه يقول: افترقت اليهود إلى إحدىوسبعين فرقة وافترقت النصارى إلى اثنين وسبعين فرقة وتفترق أمتى إلى ثلاث وسبعين فرقة، كلها في النار إلا فرقة واحدة ونحن في ذلك لا نقول بما قاله عامة العلماء من أن الفرقة الناجية هي الشيعة وحدها أو أهل السنة وحدهم، بل الذى نراه مقصودا من عبارة الفرقة الناجية هو: (اهل الاعتدال)» نظرات في الکتب الخالده، حامد حفنی داود، ص57.
[2]. مقاله «ارزش علمی کتاب عبدالله بن سبا تالیف استاد مرتضی عسکری؛ حامد حفنی داوود»، فصلنامه مکتب تشیع، ش9.
[3]. همان.
[4]. همان.
افزودن نظر جدید