وهابیت
بر همه ثابت است که پیامبر اکرم چقدر برای هدایت افراد دلسوزانه تلاش میکرد تا جایی که خداوند فرمود:«گويى مىخواهى جان خود را به خاطر اينكه آنها ايمان نمىآورند از شدت غم اندوه هلاک کنی[شعراء/3]» وهمچنین نبی مکرم اسلام مامور به دعوت بودند و کسی را مجبور نمیکرد به تبعیت. قطعا در هدایت انسانها، همه هدایت نمیشوند و مختارند.
اگر کمی ژرف اندیشانه بیاندیشیم، متوجه خواهیم شد که علاوه بر دو مکتب صحابه و اهل بیت، مکتب سومی به نام مکتب اموی نیز وجود دارد که در طول تاریخ سعی کرده افکار انحرافیش را از طریق مکتب صحابه به گوش جهانیان برساند. معاویه سردمدار و پایه ریز مکتب فکری اموی است. وی بر خلاف مکتب صحابه، با حضرت علی و خاندانش دشمنی عمیقی دارد.
آيين اسلام، آيين فطرى است و دستورهاى آن، با آفرينش انسان، هماهنگ و همسوست؛ اين آيين، از هر نوع تشريع خلاف فطرت، پيراسته است. قرآن مجيد مىفرمايد: «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها.[روم/30] پس رو به آيين حقگرا و توحيد خالص كن، كه خداوند در نهاد انسانها جاى داده است.»
لفظ شیعه از زمان پیامبر شروع و رواج پیدا کرد، نه از زمان صفویه؛ احمد امین مصری میگوید: «پیدایش و شروع تشیع در میان گروهی از صحابه پیامبر بود که در محبت به حضرت علی بسیار مخلص بوده و ایشان را بهخاطر صفات و فضائلی که راجع به او رسیده سزاوارتر به امامت میدانستند، و مشهورترین آنان سلمان و ابوذر و مقداد بود.»
تنها به صرف ادعای مسلمانی یا دینداری توسط شخص یا اشخاصی، نمیتوان آنان را دیندار و مسلمان واقعی نامید، بلکه کسانی را میتوان دیندار واقعی نامید که تایع دستورات خداوند متعال و رسول گرامیش در همه زمینهها باشند و اگر نبودند مسلمانند ولی ایمان واقعی ندارند. یکی از دستورات مهر و محبت به دیگران و پرهیز از خشونت است.
وهابیت اتهام میزند که شیعیان به سند اهمیت نمیدهند؛ اگر آنان خود را جزء اهل سنت میدانند، بدانند که عالمان اهل سنت نیز عمل علما موافق یک حدیث را، سبب صحیح دانستن آن حدیث میدانند؛ از مالک بن انس نقل میکنند که اگر حدیثی نزد عالمان مدینه مشهور باشد، برای عمل کردن به آن لازم نیست سند صحیحی داشته باشد.
روزی ام سلمه به عبدالله جدلی گفت: شنیدهام که تو در منابر به رسول الله ناسزا میگویی! عبدالله جدلی گفت: پناه میبرم به خدا از اینکه به رسول الله ناسزا بگویم. ام سلمه گفت: مگر شما به علی بن ابیطالب در منابر ناسزا نمیگویید! به خدا قسم که رسول خدا، علی را دوست میداشت و ناسزا گفتن به علی یعنی ناسزا گفتن به پیامبر.
گروههای تکفیری و وهابیت خود را پیرو سلف صالح میدانند و در اعمال، رفتار و اعتقادات خود، ادعای تابعیت از پیامبر اسلام (ص)، صحابه و تابعین دارند. در واقع ریشههای تاریخی و نظری جریان سلفی- تکفیری عمدتاً به گونهی خاصی در قالب اهل حدیث و مذهب حنبلی بازمیگردد. اما آیا امام احمد بن حنبل همه را تکفیر میکند؟ قطعاً اینطور نیست.
مفتی وهابی احمد بن سعید القرنی در توجیه درخواستش که فلسطینیها مسجدالاقصی را رها کنند نوشت: یهودیان از مسجد الاقصی دست نخواهند کشید، زیرا آنان همانند روباهی هستند که ملخی به دست آورده، از آن گذشته، اعراب، برای آزادی قدس، لشکری نخواهند فرستاد و به این ترتیب کاری که حماس میکند، هلاکت محض است و خدا دستوری در این زمینه نداده است.
نخستين مخالفان بنيانگذار وهابيت، پدر و برادرش بودهاند، برادرش «شيخ سليمان» در رد افكار «محمدبن عبدالوهاب» و بدعتهاىش مىگويد: در اين مدت هشتصد سال (فاصله ميان قرن سوم تا قرن دوازدهم) كه از زمان ائمه چهارگانه اهل سنت مىگذرد از هيچ عالمى از علماء اسلام روايت نشده است كه اين امور را (شفاعت، توسل و زیارت) كفر دانسته باشد.
وهابیون قسم خوردن به غیر خدا را شرک میدانند، ولی در صحيح مسلم آمده که پيامبر در مورد شخصی فرمود: «سوگند به پدرش که رستگار شد، اگر راست بگويد.» از اين روايت مشخص میشود که پيامبر به غير خدا قسم خورده است، پس نمیتوان ادعا کرد که قسم خوردن به غير خدا شرک است، و اگر شرک بدانند به پيامبر اتهام شرک زدهاند.
جریان منحرف احمد الحسن فرقهای ضاله است که خود را به شیعه منتسب میسازد و جریان وهابیت و سلفیت ضد شیعی نیز از این جریان منحرف، حمایت فراگیر میکند و این حمایت به معنای مُهر تایید بر عقاید و عملکرد جریان یمانی نیست، بلکه فقط این جریان را ابزاری برای وصول هدفشان در ایجاد تفرقه میان شیعیان و منحرف نشان دادن اصل تشیع قرار دادند.
جریان یمانی از جریاناتی است که وهابیتِ ضد شیعه از آنان حمایت میکند؛ نه از آنرو که این فرقه منحرف، مورد تایید و پسندیدهی وهابیت باشد، بلکه از آنرو که وهابیت میخواهد در جماعت تشیع ایجاد تفرقه، و در مهدویت ایجاد انحراف نماید و با تبلیغات وسیع بر روی انحرافات این فرقه، در میان جمعیت اهل سنت، رویکرد آنان را ضد شیعی سازد.
یکی از نمادها و جلوههای دشمنی وهابیت با حضرت علی (علیه السّلام)، اعتقاد به نظریه تثلیث خلفا، تبایغ و انتشار آن در میان جامعه اسلامی و مسلمانان است. ابنتیمیه حرانی در راستای تنقیص حضرت علی (علیه السّلام) نظریه تثلیث خلفا را تبلیغ کرده است. این در حالی است علمای بزرگ اهلسنت نظریه تثلیث خلفا را نپذیرفتهاند.