قسم خوردن به غیر خدا شرک یا سنت نبوی؟
یکی از ایرادات وهابيون به شیعه، قسم خوردن به غير خدا است که شرک میدانند؛ اما در صحيح مسلم آمده شخصی نزد پيامبر آمد و بعد از اينکه احکام بعضی از اعمال را از پيامبر میپرسد، قسم میخورد که اين اعمال را انجام دهد؛ پيامبر میفرمايد: «سوگند به پدرش که رستگار شد، اگر راست بگويد يا سوگند به پدرش که وارد بهشت شد، اگر راست بگويد.»(صحیح مسلم، ج1، ص41) از اين روايت مشخص میشود قسم خوردن به غير خدا شرک نیست، و اگر شرک بدانند پيامبر را مشرک دانستهاند. نووی در شرح خود بر این حدیث میگوید: «اگر کسی سؤال کند که چرا پیامبر که امر کرده اگر کسی قسم میخورد به خدا قسم بخورد، خود به غیر خدا قسم خورده، میگوییم ایشان بر اساس عادت، چنین قسمی خوردهاند؛ همچنین پیامبر قصد قسم خوردن نداشته و نهی در مورد کسانیاست که قصد قسم خوردن داشته باشند که در این صورت غیر خدا به خدا تشبیه میشود.»(شرح صحیح مسلم، ج1، ص168)
مشکل این توجیهات این است که پیامبران آمدهاند تا عادات اشتباه و شرکآميز بندگان را اصلاح کنند، چهطور خود پيامبر از روی عادات همان رفتار شرکآميز را انجام میدهد؟ همچنین وهابیون از کجا میفهمند کسیکه به غیر خدا قسم میخورد چه قصدی دارد که این فرد را مشرک مینامند، و چگونه میتوان در مورد این قبیل اعمال که قصد مؤمنین معلوم نیست، حکم صادر کرد؟
پینوشت:
صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، دار إحياء التراث العربي، بيروت، ج1، ص40 و41. «عَنِ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِهَذَا الْحَدِيثِ نَحْوَ حَدِيثِ مَالِكٍ، غَيْرَ أَنَّهُ قَالَ: فَقَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «أَفْلَحَ، وَأَبِيهِ إِنْ صَدَقَ، أَوْ دَخَلَ الْجَنَّةَ وَأَبِيهِ إِنْ صَدَقَ».»
شرح النووي على مسلم، نووي، دار إحياء التراث العربي، بيروت، 1392ق، ج1، ص168. «هَذَا مِمَّا جَرَتْ عَادَتُهُمْ أَنْ يَسْأَلُوا عَنِ الْجَوَابِ عَنْهُ مَعَ قَوْلُهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مَنْ كَانَ حَالِفًا فَلْيَحْلِفْ بِاللَّهِ وَقَوْلِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِنَّ اللَّهَ يَنْهَاكُمْ أَنْ تَحْلِفُوا بِآبَائِكُمْ وَجَوَابُهُ أَنَّ قَوْلَهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَفْلَحَ وَأَبِيهِ لَيْسَ هُوَ حَلِفًا إِنَّمَا هُوَ كَلِمَةٌ جَرَتْ عَادَةُ الْعَرَبِ أَنْ تُدْخِلَهَا فِي كَلَامِهَا غَيْرَ قَاصِدَةٍ بِهَا حَقِيقَةَ الْحَلِفِ وَالنَّهْيُ إِنَّمَا وَرَدَ فِيمَنْ قَصَدَ حَقِيقَةَ الْحَلِفِ لِمَا فِيهِ مِنْ إِعْظَامِ الْمَحْلُوفِ بِهِ وَمُضَاهَاتِهِ بِهِ اللَّهَ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى فَهَذَا هُوَ الْجَوَابُ الْمُرْضِي وَقِيلَ يُحْتَمَلُ أَنْ يَكُونَ هَذَا قَبْلَ النَّهْيِ عَنِ الْحَلِفِ بِغَيْرِ اللَّهِ تَعَالَى وَاللَّهُ أَعْلَمُ.»
افزودن نظر جدید