بهائیت
امام دوازدهم شیعیان یعنی همان موعود دارای علامات و خصوصیاتی است که شیعیان با توجه به این خصوصیات امام خود را می شناسند. رهبران بهائی هم قبل از اینکه علی محمد باب را به عنوان امام زمان علم کنند به این مطلب اذعان داشته و به دنبال امام زمانی با علامات مخصوصه بودند.
به عقیده ی بهائیان علی محمد باب فرزند رضا بزاز امام دوازدهم ما شیعیان می باشد و با کشته شدن او پرونده ی اسلام بسته شده و دین جدیدی به نام بهائیت به جهان عرضه شده است. بهائیان دین اسلام و معصومین را قبول داشته و آنان را فرستاده ی خدا می دانند. ما با آوردن چند روایت از همین معصومین ثابت خواهیم کرد که امام دوازدهم ما شیعیان فرزند بلا فصل امام حسن عسکری علیه السلام است، نه فرزند رصا بزاز. باشد تا با اثبات این قضیه بهائیان در آیین خود تاملی داشته باشند.
بهائیان بر این آمده تا هم قرآن را به رأی خود تفسیر کرده و اینکه ثابت کنند که این اعجاز در قرآن وجود ندارد و می توانیم مانند آن بیاوریم.آنان به مردم القا می کنند که قرآن یک کتاب معمولی است اما اگر هم معمولی نباشد بعلت تحریف از اعتبار ساقط است. اما تا بحالا قرآن بدنبال مبارز می گردد و همه ی ادیان و مذاهب از جمله بهائیان از آوردن آیه ای مانند آیات قرآن عاجز هستند.
بهائیت که یک آیین دست ساز و کاملاً مرتبط با استعمارگرانی از قبیل انگلستان و آمریکاست، در آغاز فعالیت خود را در ایران آغاز کرد
امروز شروع ایام هاء در تقویم بهاییست هر سال در مسلک بهائیت نوزده ماه است که هر ماه نوزده روز است ، گذشته از اینکه در خارج، نوزده روز مصداق و عنوانی ندارد، نوزده ماه نیز که سیصد و شصت و یک روز می شود با هیچ قانون طبیعی وفق نمی دهد؛ این است که این طائفه مجبور شده اند برای توافق با جریان طبیعت و کامل کردن ایّام سال در آن پنج روز که در وسط ماه هیجدهم و نوزدهم است (ایّام الهاء) را، مخصوص احسان و مهمانی قرار بدهند
و اَذِّنْ فی الناس بالحج یَأتوكَ رِجالاً و علی كُلِّ ضامِرٍ یَأتینَ من كُلِ فَجٍّ عمیق. لِیَشهدوا منافِعَ لَهُمْ یَذْكُروا اسْمَ اللهِ فی ایّامٍ معلومات علی ما رَزَقَهُمْ مِنْ بهیمة الانعام فكلوا مِنها و اَطْعِموا البائِسَ الفقیر»(آیه 27 و 28 سوره مبارکه حج)
«اعلام كن كه مردم با پای پیاده به حج بیایند و بر شتران سوار شوند و از راههای دور بیایند تا منافعی كه برای جامعة اسلامی در حج است مشاهده كنند و به ذكر خدا و یاد خدا مشغول باشند.»
در آیه 41 سوره فصلت این مورد ثابت می شود که قرآن آخرین مجموعه قوانین از طرف خداوند است و بعد از آن کتاب و دین دیگری نازل نمی شود. و اگر اندکی تامل کنیم متوجه می شویم که چون اسلام آخرین دین الهی است پس پیامبر اسلام هم آخرین فرستاده ی خداست.
قرآن کتاب آسمانی و کتاب قانون است. بوسیله این کتاب ما می توانیم راه حق را از باطل تشخیص داده و وظیفه خود را بفهیم.
قرآن پیامبر گرامی اسلام را بعنوان آخرین فرستاده معرفی کرده که یک به یک دلائل قرآنی را برای اثبات اینکه پیامبر اسلام آخرین پیامبر الهیست را ذکر می کنیم.
عبدالبهابرای جانشینان بعد خود پيش بيني نموده و براي شوقي نيز جانشيناني معرفي مي نمايد:
در هر دوري اوصيا و اصفيا دوازده نفر بودند در ايّام حضرت يعقوب دوازده پسر بودند و در ايّام حضرت موسي دوازده نقيب رؤساي اسباط بودند و در ايّام حضرت مسيح دوازده حواري بودندو در ايّام حضرت محمّد دوازده امام بودند . و لکن در اين ظهور اعظم بيست و چهار نفر هستند دو برابر جميع زيرا عظمت اين ظهورچنين اقتضا نمايد
اما این پیشگویی ابتر مانده و نسل او در اولین فرزند منقرض میشود .
خداوند متعال در آیه 106 سوره بقره فرموده است که: آیتی از آیات الهی منسوخ یا فراموش شده و متروک نمی شود مگر این که میاوریم آیتی را که بهتر از اولی یا نظیر آن باشد. پس اگر قرار باشد بعد از قرآن کتابی دیگر از طرف خداوند متعال نازل شود باید بهتر از قرآن باشد که با توجه به کتاب بیان و ایقان چنین چیزی به نظر هیچ کس نمی رسد.
در آیات و مخصوصا در روایات بارها و بارها ادعا شده که اسلام دینی است که می تواند نیاز روحی و جسمی انسان را تا روز قیامت تامین کند و عمل به اسلام تا روز قیامت برای انسان ها کفایت می کند. این ادعا را در ادیان الهی دیگر نخواهیم دید و پیامبران پیشین همواره بشارت پیامبر آخرالزمان را داده اند. تامین تیاز های انسان تا روز قیامت توسط دین الهی خود اشاره بر این دارد که دیگر نیازی به دین و پیامبر جدید نیست.
بهائیان که پیامبر گرامی اسلام و ائمه ی اطهار را قبول دارند و عقیده دارند که آنان از روی هوای نفس سخن نمی گویند،باید به سخنان آنان گوش فرا دهند و ببینند که چهارده معصوم چه کسی را آخرین فرستاده ی الهی می دانند.
همکاري صميمانه شوقي افندی و يارانش با صهيونيسم جهاني براي ايجاد دولتي يهودي در قلب جامعه اسلامي موجب آن شد تا اين مسلک در آنجا رسميت يافته و املاک و اموال بهائيان تحت حمايت واقع و از ماليات و عوارض معاف گردد.
شوقي افندي که نخستين ولي امر سلسله ولايت امرالله بود پس از او بايد در نسل ذکور وي ادامه مي يافت. اما عقيم بودن شوقي و نبود وصيت نامه از سوي وي در اين مورد سلسله ولايت امر را عقيم نهاد