حضرت ولی عصر علیه السلام امام دوازدهم
شیعه معتقد به ظهور امام دوازدهم است.
این اعتقاد از کجا آمده است؟
آیا این عقیده متکی به دلائل و براهین است؟
خصوصیات این اعتقاد چیست؟
نخستین راهی که سید باب از آن راه مقاصد خود را انجام داده، و دعاوی خود را پا بر جا و بر قرار نموده، و از حسن اعتقاد و سادگی عوام مسلمانان استفاده نمود، اعتقاد به ظهور امام دوازدهم بود.
و بسی مناسب است که ما هم از آن راهی که سید باب وارد شده، و دعوی باطل خود را بر مردم عوام تحمیل نموده و جمعی ساده لوح را اغواء کرده است، وارد شده و گمراهی و اشتباه عمدی و حیله گری او را روشن و واضح کنیم.
موضوع وصایت و امامت روی مصالح و جهاتی که در اینجا مقتضی ذکر آنها نیست در قرآن مجید به صراحت و تفصیل مورد بحث واقع نشده است، ولی از ابتدای ظهور اسلام پیوسته در میان مسلمین و محدثین و علمای اسلام مورد مذاکره بوده و از رسول اکرم صل الله علیه و آله و از هر یکی از یازده امام علیه السلام در این قسمت روایات و اخباری در کتب معتبره عامه و خاصه نقل شده است.
اگر چه این موضوع جهت فارق در میان عامه و خاصه قرار گرفته و عامه با موضوع وصایت خاصه مخالفت می کنند ولی با این حال خود ایشان در کتاب های معتبر و صحاح خود روایات زیادی را نقل کرده و بلکه در این باب کتاب های مستقلی نیز نوشته اند.
مخصوصا موضوع امام دوازدهم علیه السلام که غایت شده و پس از زمانی دراز و طولانی ظهور خواهد کرد، از همان زمان پیغمبر اسلام مورد بحث و مذاکره بوده و در تمام کتاب های معتبر و صحیح درج شده است.
و در نتیجه ی اخبار متواتره واحادیث کثیره جماعت شیعه از همان روز اول معتقد شدند که پس از رسول اکرم صل الله علیه و آله دوازده نفر به مقام وصایت آن حضرت نائل خواهند شد، وضمنا همه می دانستند که وصی دوازدهم غیبت مفصلی نموده وسپس بعد از طول زمان ظهور خواهد فرمود.
و این عقیده درخصوص شخص معین (یعنی امام دوازدهم که پسر بلافصل امام یازدهم است و در سال 255 هجری متولد شده و اوصاف معینی دارد) می باشد.
این است که شیعه پیوسته در انتظار ظهور آن حضرت بوده و در تالیفات خودشان علائم مخصوصی برای این ظهور ذکر کرده اند، و حتی جمعی از اشخاص پرهیز کار و صالح و برجسته نیز به محضر مبارک آن حضرت به طور غیر رسمی مشرف شده اند، و تفصیل این قسمت ها در کتب مفصله ( اکمال الدین صدوق، غیبت نعمانی، غیبت شیخ طوسی، اصول کافی، سیزدهم بحار، و غیر آنها) مندرج و مضبوط است، و ما به قصد تیمن چند حدیث از صدها روایات معتبره که در کتاب های حدیث ضبط شده است نقل می کنیم:
صدوق در کتاب اکمال الدین (باب 38) از حضرت امام عسکری علیه السلام نقل می کند که: فقال یا احمد بن اسحق لولا کرامتک علی الله عز و جل و علی حججه ما عرضت علیک ابنی هذا انه سمی برسول الله صل الله علیه و آله و کنیته الذی یملا الارض قسطا و عدلا کما ملئت جورا و ظلما- پس از اینکه فرزند خود را نشان داد فرمود: ای احمد بن اسحق اگر برای تو مقام و محبوبیتی در نزد خدا و حجت های او نبود این بچه را به تو نشان نمی دادم این فرزند من است و نامیده ام او را به اسم رسول اکرم و به کنیه او که جهان را با عدل و داد پر خواهد کرد پس از اینکه از ستم وجور پر شود.
باز در باب (23) از حضرت رسول اکرم صل الله علیه و آله نقل می کند که: ثم الزکی الحسن بن علی ثم ابنه القائم بالحق مهدی امتی الذی بملا الارض قسطا وعدلا کما ملئت جورا و ظلما هولاء یا جابر خلفائی و اوصیائی و اولادی- پس از اینکه اسامی و اوصیای خود را ذکر نمود، می فرماید: پس از امام دهم پسر او حضرت حسن بن علی و بعد از او پسرش قائم به حق و مهدی امت من است که پر خواهد کرد روی زمین را با داد و عدل هنگامیکه ظلم و ستم زمین را فراگیرد و این دوازده نفر اوصیاء و اولاد و خلفای من هستند.
باز در باب (34) از حضرت موسی بن جعفر علیه السلام نقل می کند که: فقلت له یا ابن رسول الله انت القائم بالحق فقال انا القائم بالحق ولکن القائم الذی یطهر الارض من اعداء الله عز و جل و یملأها عدلا کما ملئت جورا و ظلما هو الخامس من ولدی له غیبة یطول امدها- یونس بن عبد الرحمن که از بزرگان و دانشمندان شیعه است می گوید:عرض کردم به حضرت موسی بن جعفر علیه السلام که آیا شما قائم به حق هستید؟ فرمود: من قائم به حق هستم ولی آن قائم به حقی که (شخصی نه وصفی) روی زمین را از دشمنان خدا پاک کرده و از عدل و داد پر می کند پس از پر شدن آن از جور و ظلم، پسر پنجم من است که برای او غیبت طولانی خواهد بود.
و در مجلد سیزدهم بحار الانوار (باب ما روی عن الجواد علیه السلام) از حضرت عبدالعظیم حسنی نقل می کند که وارد شدم به خدمت مولایم امام جواد علیه السلام و می خواستم بپرسم از اینکه آیا قائم همان مهدی است یا غیر او است؟ و پیش از سوال من فرمود: ای اباالقاسم قائم ما همان مهدی است که واجب است انتظار در غیبت او و اطاعت و تسلیم هنگام ظهور او، و او پسر سوم من خواهد بود از نسل من و سوگند به خداوند اگر از مدت دنیا باقی نباشد مگر یک روز هر آینه خداوند آن یک روز را طولانی می کند تا مهدی ما خروج کرده و روی زمین را پر از داد و عدل کند پس از آنکه پر از ظلم و جور شده باشد. (1)
با روایاتی که از معصومین علیهم السلام در اینجا آورده شد، واضح و مبرهن است که امام دوازدهم فرزند بلافصل امام حسن عسکری است نه علی محمد باب فرزند رضا بزاز که در اول خود را باب امام دوازدهم نامید، سپس ادعای امام زمانی کرد.
1- محاکمه و بررسی باب و بهاء صفحه ی26 تا 29
افزودن نظر جدید