بهائیت
با توجه به اینکه بهائیان ادعای عصمت سران خود را دارند، اظهارات متناقض عباس افندی و شوقی درمورد صبحی، معصومیت یکی از آنان را خدشه دار میکند و چنین امامی لایق پیشوایی نیست. عبدالبهاء دربارهی صبحی چنین میگوید: «شکر کن خدا را که چنين پسر روح پروري به تو داد، جناب صبحي به خدمات مرجوعه مشغول و هذا من فضل ربنا الرحمن الرحيم !
افرادی در تاریخ هستند که پا را فراتر از تقلب روزمره گذاشته و به فکر تقلب کلام الهی و ساخت دین قلابی و مرید پروری بودند، میرزا حسینعلی نوری از جملهی این افراد بوده و در یکی از ادعاهای خود از این قاعده نادرست استفاده نموده و کلام الهی را به طور دیگری برای فریب خوردگان فرقهی ضالهی خود استفاده نموده است.
بهائیان (که ادعا میکنند، پیرو یک دین آسمانی هستند) وجود قیامت را به عنوان عالمی غیر از عالم دنیا نفی میکنند و بر این عقیدهاند که منظور از قیامت، قیام و بعثت پیامبران در همین دنیاست. حسینعلیبهاء، قیامت را به عنوان عالمی دیگر غیر از این عالم که از معتقدات ادیان الهی است، به باد مسخره گرفته و اینچنین آن را امری موهوم و خرافی قلمداد کرده است!
آنچه در ادعای امیّ بودن پیامبران مهم و مورد استناد است، درس ناخواندگی فرستادگان الهی است و اینکه علوم ایشان باید لدنی باشد. بنابر اسناد و شواهد تاریخی خود بهائیان، ادعای امّی بودن باب، ادعایی باطل و دروغین میباشد و لذا وی چون دارای علم الهی نبوده و علم اکتسابی بشری داشت؛ لذا نمیتوانند فرستادهی الهی باشند.
عبدالبهاء، فرزند حسینعلی نوری، پس از مرگ پدر خویش سعی کرد با توجیهاتی بر سر ادعای خدایی پدرش سرپوش گذارد و تا حدودی ادعاهای پدر را معقول جلوه دهد. او با متوسل شدن به استدلالهای بیپایه و اساس در انجام این کار موفق نشد؛ زیرا به قدری ادعاهای حسینعلی نوری صراحت دارد که با هیچ بیانی قابل توجیه نیست.
از ادلّهای که بهائیان بر حقانیت علی محمد شیرازی اقامه میکنند، استقامت او در راه هدف است و معتقدند که این استقامت دلیل بر حقانیت اوست. در پاسخ به این ادعا، تنها به چند گزارش تاریخی از توبههای علی محمد شیرازی اشاره میکنیم. و در پایان میگوییم، آئینی که سرکردگانش خود را تکذیب میکنند و کمترین استقامتی در راه خود ندارند، آیین باطل است!
حسینعلیبهاء، در تهمتی آشکار به ساحت مقدس انبیای الهی، مدعی شده است که آن منادیان توحید الهی برای خود چنین مقاماتی ارائه نمودهاند. چنانکه در کتاب ایقان میگوید: «این است که از آن جواهر وجود در مقام استغراق در بحار قدس صمدی و ارتقاء به معراج، معنای سلطان حقیقی، اذکار ربوبیت و الوهیت ظاهر شد».
رهبران و مبلّغان فرقهی ضاله بهائیت در شیطنتی آشکار تلاش گستردهای نمودند تا بتوانند در میان تودهی مردم جایگاهی پیدا نمایند. در تعقیب این هدف و توجیه خلأهای علمی، اعتقادی و فکری خود سعی کردند با سوء استفاده از متون اسلامی (آیات قرآن و روایات معصومين) پشتوانهای برای سخنان خود دست و پا کنند، اما در این راه موفق نشدند.
علی محمد شیرازی به ظاهر از ادعاهای خود دست برداشت و نوشت: «به من تهمت زدهاند که ادعای وحی، امامت، پیامبری و بابیت نمودهام. لعنت خدا بر ایشان و خدا آنها را به خاطر این تهمتها بکشد، بدانید که بعد از حضرت محمد (صلوات الله علیه و آله و سلم) پیامبری نخواهد آمد و امام دوازدهم نیز محمد بن الحسن العسکری بود و غیر از چهار نایب خاص هیچ فرد...
یکی از تعالیمی که بهاییان بسیار روی آن تبلیغ میکنند، تساوی حقوق زنان و مردان است؛ اما با کمی دقت خلاف این ادعا را مشاهده میکنیم. از جمله میتوان به این موارد اشاره کرد که در بهاییت زنان حق ندارند عضو بیت العدل باشند. زنان و مردان در سهم الارث متفاوت هستند. مهریه زن روستایی نوزده مثقال نقره هست در حالی که مهریه زن شهری نوزده مثقال طلا میباشد!
ساختار مشرق الأذکار و مراکز اینچنینی، بنایی برای مخالفت با اسلام است. طبق ادعای میرزا حسینعلی، این مراکز برای عبادت و ذکر پروردگار است، ولی اینکه در هر قارهای فقط یک یا چند مشرق الأذکار بیشتر وجود ندارد، شاهد بر این است که نه تنها این مراکز منسوب به بهائیت، موقعیت معنوی نداشته بلکه سیاسی و تشکیلاتیاند.
حسینعلیبهاء، کسی که بهائیان او را پیامبر خود میپندارند، ابتدا مدعی نوکری صبح ازل بود و رفته رفته پا را فراتر گذاشت و به تدریج ادعای پیامبری و سپس ادعای خدایی به سرش زد. وی توحید را در ایمان پیروانش به خود و قبول افکار و عقائدش خلاصه میکند و گفته است هرکس که خدایی او را قبول نداشته باشد در زمرهی مشرکین و کافران است...
حسینعلی نوری، معروف به بهاء الله، ادعاهای پوچ زیادی داشت؛ من جمله اینکه خود را پیامبر خدا میدانست و برای ادعاهای خود دلایلی بیپایه و اساس آورده است. طبق آیات قرآن، محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله) خاتم انبیا و رسولان است و بعد از وی پیامبری مبعوث نخواهد شد. خداوند متعال میفرماید: « محمد... فرستادهی خدا و خاتم پيامبران است...
در تشکیلات اداری بهائیت، بعد از بیتالعدل اعظم، محافلی وجود دارند که به آنها محافل روحانی ملّی میگویند و در پایتخت کشورها تشکیل میشوند. اعضای این محفلها از میان اعضای محفلهای محلی انتخاب میشوند به این صورت که در هر کشوری سالی یک بار (اول عید رضوان مصادف با دوم اردیبهشت) بهائیان برای انتخاب نمایندگان خود در محفلهای محلی در انتخابات شرکت مینمایند.