صحیح مسلم
از جمله شبهات وهّابیت در موضوع مهدویت شبههی «عدم امکان طول عمر آن حضرت» است؛ ابنتیمیه، در این شبهه به روایتی از پیامبر استناد کرده: «پیامبر آخرین نماز عشای عمرش را با ما خواند، پس از سلام نماز، ایستاد و فرمود: امشب را به خاطر بسپارید؛ زیرا پس از گذشت 100 سال از این تاریخ، هیچیک از افراد موجود روی زمین، زنده نخواهند ماند.»
روایات فراوانی در کتب صحاح اهلسنت نقل شده که گروه بیشماری از مردم از سوی پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) مورد لعن و نفرینهای نابهجا قرار میگرفتهاند که هدف از جعل اینگونه روایات، بیاثر و نامفهوم جلوه دادن روایاتی است که در لعن پیامبر اکرم نسبت به افرادی همچون معاویه و دیگر بزرگان اهلسنت است.
اهل سنت با بیان بعضی مطالب دنبال توجیه کردن برخی از جنایاتی هستند که در صدر اسلام رخ داده است. مطالبی همچون مودت و الفت بین اهل بیت رسول خدا و خلفا. در حالی که همه به شهادت تاریخ می دانیم هیچ مودتی بین این دو گروه نبوده است وحتی بالاتر اینکه کینه بسیار زیادی نسبت به اهل بیت در دل برخی از اصحاب وجود داشت.
ابن تیمه حرانی، حدیث «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتة جاهلیة» را که علامه حلی آن را در حقانیت عقیده شیعه آورده بود حدیث جعلی و ساختگی و بی اصل میداند. ما در این جستار به خوبی به طرح سخن ابن تیمیه و پاسخهای مختلف به اشکالات او میپردازیم.
ارتباط میان اموات و احیاء از جمله مباحثی است که همواره از سوی مسلمانان مورد بررسی بوده است. مسلمانان به عمل انسانها پس از مرگ معتقدند اما در این میان وهابیت منکر آن است و با این رویکرد خود روایات را به باد نقد کشانده است.
در سیره رسول خدا و برخی از صحابه و در آداب و رسوم اسلامی آمده است که اموات بعد از مرگشان همچنان نیازمند توجه هستند و مرگ باعث نمی شود که رشته آنها با عالم مادی به طور کلی قطع گردد. لذا به ما دستور دادند که همیشه اموات خود را یاد کنید و با تبرعات و نذورات آنها را خشنود نمایید. رفتار عملی رسول خدا نیز موید این نکته است.
آنچه که مسلم است این است که راویان بخاری و مسلم دست چین شده هستند و از هرکس در این کتاب نقل روایت نشده است. با اینکه در این کتابها از ابوهریره بسیار نقل روایت شده است، ولی حتی یک روایت ازامام مجتبی که عزیز پیامبر بود در این کتابها یافت نمی شود. یا به اعتراف خود اهل سنت روایات نقل شده از حضرت زهرا به تعداد انگشتان دست می باشد.
از شاخصههای فرقهی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، ابنتیمیه حرّانی به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانتآمیز نسبت به اهلبیت و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظز مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. او و پیروانش در موضوع عزاداری سیدالشهداء نیز تعبیرات زشت و زنندهای به کار بردهاند.
کتاب قرآن پر است از پندها و حکمتها، آگاهیهایی که اگر انسانها به آن عمل کنند هیچگاه گمراه نمیشوند و به راه مستقیم رهنمون میشوند، از جمله یاد آوریهای قرآن عبارت شجره ملعونه در قرآن است که پیامبر مستقیماً آن را به خاندان پلید بنی امیه سرایت میدهد و جالب آنکه میفرماید خلافت بر آل ابی سفیان حرام است. حال خود معاویه از طرف خلفای غاصب به حکومت رسید که آنها را قبول نداشت
گر وهابیت بپذیرند که حضرت زهرا از شیخین (ابوبکر و عمر خشمگین شده و با همین حال از دنیا رفته، اصل و اساس مشروعیت خلافت آنها را زیر سؤال برده، چرا که این موضوع ثابت میکند تنها یادگار پیامبر اکرم برترین بانوی دو عالم، سرور زنان اهل بهشت با خلافت آنان مخالف بوده که طبق روایات رضایت و خشم حضرت زهرا، رضایت و خشم رسول خدا میباشد.
عدالت صحابه از سوی اهل سنت به عنوان یک اصل اساسی پذیرفته شده است اما این اصل با روایات خود اهل سنت در تناقض است.
صحیح مسلم از کتب صحیح اهل سنت است که در نزد آنان اهمیت زیادی دارد. مسلم در ضمن یک روایت سه فضیلت امام علی (علیه السلام) را نقل کرده است. فضایلی که مختص به امام علی (ع) است و احدی در این فضایل با او شریک نیست.
عمر بن خطاب دستور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مبنی بر آوردن قلم و دوات را نادیده گرفته و در کلامی نسنجیده آن را «هذیان گویی» خواند.
وهابیت و ایادی آن در مباحث علمی و روایی راه هر گونه نقد بر کتب صحیحین را بسته و از این رو مجبورند چشم و گوش بسته مطالب آن را حتی اگر غیر عقلایی باشد را بپذیرند.