شیوه رفتاری و دستورات امام صادق در تقریب مذاهب
پایگاه جامع فرق، ادیان ومذاهب_ تقریب مذاهب و مقوله وحدت در دین مبین اسلام، اهمیت به سزایی دارد و از همینرو در قرآن کریم و سیره معصومین (علیهمالسلام) از جمله امام صادق (علیهالسلام) بر آن تأکید شده است.
برخی گمان میکنند که موضوع وحدت میان شیعه و اهل سنت، امری صوری و به صورت تقیه است و ما نمیتوانیم با آنان تعامل دوستانه داشـته بـاشیم؛ در حالی که همه مسلمانان باید توجه داشته باشند که اختلاف در پارهای از مسائل، مانع اخوت اسلامی و وحدت مسلمانان نمیشود. وقتی اسلام به مسلمانان سفارش میکند که با پیروان ادیان آسمانی و مکتب های دیگر بشری با عدل و مسالمت رفتار شود و آنان را به مشترکات توجه میدهد؛ پس، تکلیف ما در برابر برادران دینی مشخص است.
خداوند در قرآن کریم میفرماید: «قُلْ یَا أَهْلَ الْکتَابِ تَعَالَوْا إِلَی کلِمَةٍ سَوَاءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِک بِهِ شَیْئًا وَلَا یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْباباً منْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ؛[آلعمران/۶۴] بگو: ای اهل کتاب! بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است، که جز خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم و بعضی از ما بعضی دیگر را غیر از خدای یگانه به خدایی نپذیرد. هرگاه سرباز زنند، بگویید: گواه باشید که ما مسلمانیم.»
در روزگار کنونی، که جهان اسلام آماج توطئههای شوم استکبار جهانی است و روز به روز فتنه افکنی دشمنان، ضد اسلام و مسلمانان بـیشتر میشود، یکی از مهمترین حربههای دشمنان در این زمینه، ایجاد اختلاف و تفرقه است و تنها راه رهایی از این توطئه، حفظ وحدت و برادری است. رفتار امام صادق (علیهالسلام) در برخورد با گروههای مخالف عقیدتی، از جمله اهل سنت، همراه با احترام و به صورت نصیحت، ارشاد، احتجاج، شرکت در جلسات مناظره و ارائه پاسخهای محترمانه به پرسشهای آنان بوده است.
امام صادق (علیهالسلام) را میتوان بهترین شاخصۀ تـقریب مذاهب اسلامی در شـیعه بـه شمار آورد که به لحاظ ارتباط فکری و فرهنگی کامل و ممتاز خود با فرقههای اهل سنت، بسیار مورد تأیید و توجه آنان بوده است. بسیاری از شاگردان امام صادق (علیهالسلام) در مدینه از اهل سنت بودند. مجلس درس ایشان، نمونه بارزی از جلوۀ تـقریب مذاهب و رعایت الگوی آزاداندیشی در فضای علمی تمدن اسلامی بوده است.
قراین و شواهد، حاکی است که امام صادق (علیهالسلام) در طول حیات مبارک خود، به عنوان رهبری شایسته، با بینشی برگرفته از قرآن کریم و سنّت نبوی، در عرصه بیان، نظر و نیز در عمل، بر تقریب مذاهب و وحدت اسلامی اهتمام ورزیده است. امام صادق (علیهالسلام) در آن عصر، به وحدت مسلمین بیش از همه چیز توجه میکرد و تعامل بسیار مناسبی با برادران اهل سنت داشت. در نتیجه، با این برخورد خوب و محترمانه، بزرگان دینی و فقهی اهل سنت نیز همواره توجه ویژهای به امام (علیهالسلام) داشتهاند و مقام علمی و اخلاقی ایشان را ستودهاند.
لذا در همین زمینه روایاتی که مشتمل بر شیوهی رفتاری شیعیان با سایر فرق و مذاهب است، از این امام نقل شده است:
«معاشر الشیعه! کونوا لنا زینا و لا تکونوا علینا شینا، قولوا للناس حسنا، و احفظوا السنتکم و کفوها عن الفضول و قبح القول؛[1] ای شیعیان ما! آبرو و زینت ما باشید و باعث ننگ و بیآبرویی ما نباشید، با مردم خوب صحبت کنید، زبانتان را حفظ کنید و از حرفهای اضافی و زشت بپرهیزید.»
شیعه باید از نظر فضایل فردی و اخلاقی در اوج باشد و در مکارم اخلاقی سرمشق شود. امام صادق (علیهالسلام) فرمود: «إنّا نُحِبُّ مِنْ شیعَتِنا مَنْ کانَ عاقِلاً، فَهِما، فَقیها، حَلیما، مُداریا، صَبُورا، صَدُوقا، وَفیّا؛[2] ما شیعهای را که عاقل و فهیم و دانا و بردبار و مدارا کننده و شکیبا و راستگو و وفادار باشد، به یقین دوست داریم.»
از ویژگیهای شیعه در برخورد اجتماعی میتوان به خوشرویی و خوشرفتاری و مصالحهگری و مانند آن اشاره کرد. امام صادق (علیهالسلام) فرمود: «ای شیعه آل محمد! همانا، کسی که هنگام غضب، مالک نفسش نباشد و با همنشین، خوش رفتاری نکند و با رفیق، خوش رفتار نباشد و با آشتی کنندگان مصالحه خوب نکند و با مخالف، مخالفت درستی نداشته باشد، از ما نیست.»[3]
امام صادق (علیهالسلام) در شیوه برخورد با سایر فرق و مذاهب میفرماید: «هر کسی را دیدی که از من اطاعت میکند، سلام مرا به او برسان.» سپس سفارشهایی میکنند و بعد درباره مخالفان توصیه میکنند که با آنها رفتار خوب داشته باشید: «در میان این ها نماز بخوانید، در تشییع جنازههایشان شرکت کنید، مریضهایشان را عیادت کنید و حقوقشان را ادا کنید.» در آخر حدیث هم میفرمایند: «به گونهای رفتار کنید که وقتی این افراد شما را با این رفتار پسندیده میبینند، بگویند او شیعه و پیرو امام صادق (علیهالسلام) است.»[4]
پینوشت:
[1]. بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج68، ص151.
[2]. الأمالی، شيخ مفید، ج1، ص192.
[3]. تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ج1، ص38.
[4]. وسائل الشيعة، شيخ حرّ عاملی، ج12، ص5.
إضافة تعليق جديد