ملی گرایی
تضعیف جایگاه روحانیت توسط حکومت رضاشاه و عوامل وابسته به ایشان و همچنین روشنفکران و چپها، علتهای مختلفی داشت که در این قسمت از نوشته، به نظرات امام خمینی (ره) در مورد این اقدامات میپردازیم. از نظر امام، تضعیف جایگاه روحانیت علل مختلفی دارد، ولی مهمترین مسئله از نظر ایشان، مقاومت روحانیت در مقابل غربگرایی و سیاست تجددخواهی...
این سخن، تنها بیان ما نیست. بلکه گفتار سعدی، حکیم شیرین سخن ایرانزمین است. در کتاب گلستان که در نگاه ادیبان و ایرانشناسان، والاترین و مؤثرترین نثر در ادبیات پارسی است. سعدی شیرازی در این کتاب میگوید چه بسا حکیمان عرب، آموزگار بزرگان ایرانی بودند و ایرانیانی از مردمانی از عرب تعلیم حکمت یافتند. سعدی میگوید: «در سیرت اردشیر بابکان آمده است...
در بررسیهای تاریخی، درمییابیم که برهنگی برخی زنان در نقشنگارهها و مجسمههای اشکانی و ساسانی، نشانگر اصالت فرهنگی ایرانی نیست، بلکه تحت تأثیر فرهنگ یونانی و رومی به وجود آمده است. توضیح اینکه پس از عصر هخامنشیان، یونانیان تا حد زیادی بر فرهنگ ایران مسلط شدند. در عصر سلوکیان و اشکانیان در ایالتهای مختلف، هنر هلنیستی (یونانی)...
مسئله دین و دینداری قومیت و ملیت و نژاد و کشور و امثال این امور را بر نمیتابد. انسان به حکم عقل باید از دینی پیروی کند که مایه سعادت دنیوی و اخروی بشر را تأمین میکند. به عبارت دیگر انسان موظف است از دین حق که از طرف خداوند برای هدایت انسانها فرستاده شده است، پیروی کند و ملتزم به آموزههای اعتقادی و عملی آن گردد هر چند این دین از...
«علامه مطهری» معتقد بودند «ملیتگرایی» از آنجا که موجب اختلاف میان مسلمین میشود، به وحدت مسلمین و کلیت جامعهیاسلامی آسیب وارد میسازد: «گذشته از اینکه فکر ملیت پرستی بر خلاف اصول تعلیماتی اسلامی است زیرا از نظر اسلام همهی عنصرها علی السواء هستند، این فکر مانع بزرگی است برای وحدت مسلمانان». تا پیش از ظهور و بسط مدرنیته...
آیا ابوریحان بیرونی گفته است که کورش همان کیخسرو است؟! آیا ابو ریحان معتقد بود که کورش از شاهان ایرانی است؟ در پاسخ باید بگوییم ک خیر! به هیچ وجه! ابوریحان به صراحت میگوید که کورش جزو شاهان ایران نبود. به صراحت میگوید که کورش تنها و تنها دت نشانده بهمن اردشیر بود. میگوید ادعای یونانیان -درباره اینکه کورش شاه ایران بوده- دقیق نیست. بلکه ناشی از خلط مبحث است.
کسروی دچار خودبزرگبینی شده بود و ادعاهایی در مورد برانگیختگی خود مطرح میکرده است، و دشمنی خود با عقاید شیعه را به حدی رساند که دست به کتابسوزی زد یعنی کتابهایی از قبیل مفاتیح الجنان و کتب عرفانی را به آتش کشید. امام خمينی (ره) در این زمینه میفرمایند: «با این که کسروی نویسنده زبردستی بود ولی در اواخر دیوانه شده بود...
قابل توجه اینکه انتساب این مقبره به کورش، امری ثابت شده نیست، بلکه نقدهایی جدی و مهم بر آن وارد است، که بیان آن مجالی دیگر میطلبد. لیکن همین امر (که این مقبره از دیرباز زیارتگاه اختصاصی زنان بوده و مردان اذن ورود به آن را نداشتند)، به روشنی میتواند دلیلی باشد بر این نکته که بومیان منطقه، قاطعانه و با یقین کامل بر اینکه این مقبره مربوط به یک زن است، اصرار میورزیدند...
حکیم ابوالقاسم فردوسی در شاهنامه، با اینکه زندگی شاهان ایران باستان را به نظم درآورد، اما هیچ نامی از کورش نمیآورد. حتی منابع ساسانی هیچ نامی از کورش (به عنوان شاهِ شاهان) و تاریخ هخامنشیان نیاوردند. اما طبری و بلعمی، درباره کورش سخنانی گفته اند. از دید آنان، کورش نه تنها شاهِ شاهان نبود، بلکه تنها یک فرمانده نظامی و یک حاکم دستنشانده بود...
نقد موهومات و پرداختن به حقایق تاریخی، رفتاری روشنگرانه است که منافاتی با وطندوستی ندارد. بلکه این روشنگری، موجب نگاه حقگرایانه و عبرتآموزی از تاریخ میگردد و از سویی نقشههای استعمارگران را ناکارآمد میکند (و سبب تقویت اسلامِ شیعیِ جهادی در ایران میشود). میتوان ایرانی بود، میتوان وطندوست بود، ولی به توهمات، تخیلات و دروغهای باستانگرایانِ افراطی...
اگر اسلام برای ايرانی بيگانه باشد، مسيحيت نيز برای اروپايی و آمريكايی بيگانه است. علت روشن است، آنها احساس كرده اند كه در سرزمينهای شرقی و اسلامی فقط اسلام است كه به صورت يك فلسفه مستقل زندگی، به مردم آنجا روح استقلال و مقاومت میدهد، اگر اسلام نباشد چيز ديگرش كه بتواند با انديشههای استعماری سياه و سرخ مبارزه كند وجود ندارد. برای همین، غرب میکوشد...
از دوران هخامنشی تا امروز آنقدر اقوام مختلف از پارسی و سکایی و تورانی و یونانی و عرب و تاتار در این سرزمین بهم آمیخته اند که تصور خون و نژاد خالص، کودکانه است. استعمار، پس از ایجاد یك ناسیونالیسم نژادی غلط، فرضیههای نژادی را مطرح كرد. در حالیکه اولاً از نظر زیست شناسی تنها یك نژاد انسانی وجود دارد و در ثانی قومی به نام آریایی وجود داشتند، اما نژادی به نام آریا...
کمیل گماردۀ حضرت علی (علیه السلام) در فیروزآباد یا دیگر نقاط فارس نبود. از سویی مقبرهای که امروزه به نام کورش مشهور شده، در عصر ساسانیان و پس از آن زیارتگاه مردم نبود (و ساسانیان اصولاً نامی از هخامنشیان نمیآوردند). همچنین تخریب معابد و مقدسات اهلکتاب در فقه اسلامی جایز نیست. کمیل نیز ابداً رابطه خوبی با معاویه نداشت. این نوشتار، پاسخی است به یاوهگوییهای...
در عصر حکومت ساسانیان، چند گروه از ایرانیان به یمن رفتند و آن سرزمین را فتح نمودند. از آن زمان سرزمین یمن، جزوی از قلمرو حکومت ساسانیان گشت و حاکمان آن نیز ایرانی بودند. آن ایرانیان در اثر حوادثی شگفتانگیز و در اثر ارتباط با پیامبر اسلام، از روی اختیار مسلمان شدند و به نشر اسلام در یمن پرداختند و اکثر اهل یَمَن به واسطهی آن ایرانیان، مسلمان شدند...