اعتقادات
مكاشفه يوحنا كه بخش از انجيل است، گفته است كه زنی تاجی از دوازده ستاره بر سر داشت و فرزندی دارد كه عالم را نجات میدهد، مسيحيان میگويند اين زن حضرت مريم (س) و دوازده ستاره هم حواريون هستند، درحالیکه يكي از اين حواريون خائن بود و نمیتواند ستاره باشد، پس مقصود از زن، حضرت زهرا (س) و آن دوازده ستاره هم ائمه شيعيان هستند.
مكتب پوچگرایی تمام زندگي را بیمعنا و بیهدف میداند، بخشي از كتاب مقدس مسيحيان بهشدت از همين مكتب طرفداری كرده است و نتيجه تلاشهای انسان را بيهوده دانسته و اعتقاد به مجازات و پاداشهای عالم آخرت را بهصراحت انكار میکند، درحالیکه در قرآن كريم و روايات اسلامی، با اين مكتب خرافی مبارزه میکنند و خلقت دنيا را دارای هدفی والا میداند.
کتاب مقدس بهشت را جایی میداند که در آن باغ و درختان فراوانی وجود دارد. از بین درختانش رودهایی روان است که همهی آنها از یک رود بزرگ نشأت میگیرند. در آن خوردنی و نوشیدنی موجود است و مؤمنان بر کرسی داوری خواهند نشست. وجود شراب تازه نیز چنانکه عیسی مسیح به آن اشاره میکند یقینی است. بهراستی چرا مسیحیان به چنین بهشتی و کتاب مقدسی که بهشت را اینگونه توصیف میکند، اشکال نمیگیرند؟
پیامبران با توجه به ماموریتی که دارند، گسترهی تبلیغی متفاوتی نسبت به هم دارند. برخی فقط برای هدایت خانوادهی خود برانگیخته شده و برخی برای هدایت قوم خود مبعوث میشود. از این میان پیامبرانی نیز هستند که محدودهی تبلیغی آنها منحصر به یک سرزمین و ملیت خاص نیست بلکه همهی عالمیان را شامل میشود. اما اینکه گسترهی تبلیغی عیسی مسیح کدام یک از این موارد میباشد، مورد اختلاف است.
مسلمانان و مسیحیان تعریفی متفاوت از حضرت عیسی (علیهالسلام) در کتاب آسمانی خود دارند. قرآن حضرت عیسی (علیهالسلام) را به عنوان پیامبر الهی میشناسند ولی مسیحیان و کتاب مقدسشان تعریفی بسیار زننده و لااقل گنگ و نامفهوم از عیسی مسیح عرضه میکنند. قرآن کریم حضرت عیسی (علیهالسلام) را به عنوان پیامبری بزرگ و محترم که به آسمان برده شده و در پوشش عزت خداوند، آرام گرفته است، مطرح میکند.
از نظر مسلمانان خداوند تمام صفات کمالی را دارا بوده و از هر گونه صفتی که نشانگر نقصان در وجود خدا باشد مبرا میباشد؛ در مقابل این اعتقاد صحیح مسلمانان، مسیحیت و کتاب مقدسِ آنان، انواع و اقسام صفاتی که حاکی از نقص صاحب آن صفت است، به خدا نسبت میدهند. از جمله پشیمان شدن خدا از آفرینش جهان!
کتاب مقدس و پیروان آن از نسبت دادن هیچ صفتی به خدا ابا نکرده و بدترین صفات را که شایستهی انسان عادی نیز نیست، به خدا نسبت دادهاند. این صفات به گونهای است که وجود آن در خداوند، چه بسا خدا بودنش را زیر سوال ببرد. یکی از این صفاتی که کتاب مقدس به خدا نسبت داده است، فراموشی است. خدايی كه عهد خود را فراموش میكند!
در مسیحیت صهیونیست تشکیل دولت یهودی فلسطین موجب ظهور مسیح میشود، شاه ایران نیز بهعنوان یکی از کارگزاران صهیونیست بود، اولین کسی که با این تفکر بهصورت علنی مخالفت کرد امام خمینی (رحمهالله) بود، در سخنرانیهای زیادی خواستار عدم دخالت آمریکا و اسرائیل (که طرفدار نظریه مسیحیت صهیونیزم بودند) در مسائل ایران شد.
در كتاب تورات در بحث خلقت آدم، اشاراتی شده است كه خداوند در چند مورد به مطلبی آگاهی نداشته و از خود آدم (علیهالسلام) كمك گرفته است، مثلاً در انتخاب همسر برای آدم، خداي يهوديان بلاتکلیف بود و نيز جای مخفی شدن آدم (علیهالسلام) در بهشت را نمیدانست، اما از نظر قرآن كريم خداوند به تمام بود و نبود جهان آگاهی كامل دارد.
نهتنها پیامبران عهد عتیق بلکه خود عیسی مسیح نیز تقیه میکرده است. حضرت عیسی (علیهالسلام) امر به پنهان کردن معجزه خود میکند. کتاب مقدس دراینباره چنین میگوید: «در ساعت چشمان ایشان را لمس کرده، گفت، بر وفق ایمانتان به شما بشود در حال چشمانشان باز شد و عیسی ایشان را به تأکید فرمود که زنهار کسی اطّلاع نیابد.»
از نظر مسلمانان داشتن عصمت لازمهی همهی انبیاء الهی است. مسیحیان از یک طرف چون می خواهند به اسلام ضربه بزنند و از طرف دیگر تهمتهای ناروای کتاب مقدس به انبیاء الهی را قابل قبول کنند، در پی اشکال تراشی بر قرآناند. یکی از اشکالات ایشان این است که قرآن قائل به عصمت حضرت یوسف(ع) نیست. در حالیکه در فهم قرآن دچار خطا شده اند.
تثلیث یکی از انحرافاتی بزرگی است که برخی از مسیحیان وارد مسیحیت کرده و همگان را به قبول آن مجبور کردند. اما باید دید که تثلیث در اندیشهی عیسی مسیح چه جایگاهی داشته و آیا خود مسیح قائل به تثلیث بوده یا اینکه موحد بوده است؟ جواب به این پرسش حقایقی روشنی را در معرض نظر قرار خواهد داد و حق جویان میتوانند شناخت واقعی از مسیحیت کنونی داشته باشند.
افسانهی صلیب یکی از بنیادیترین اعتقادات مسیحیت کنونی است. زیر سؤال رفتن این آموزه در واقع به معنای زیر سؤال رفتن کل عقاید مسیحیت کنونی است. عهد عتیق که بخشی از کتاب مقدس مسیحیان و مورد قبول اربابان کلیسا است نیز افسانهی صلیب را به صراحت نپذیرفته و آن را زیر سؤال میبرد و از ناکامی دشمنان در قتل مسیح (ع) سخن میگوید.
در باور مسیحیان کنونی به صلیب کشیده شدن و کشته شدن مسیح (علیهالسلام) چنان حک گشته و تلقین شده که انگار مسیحیت منهای مسئله صلیب، مسیحیت نمیتواند باشد. این باور غلط به این خاطر در ذهن آنان نقش بسته است که مسیحیان فرسنگها از مسیحیت حقیقی و حتی کتاب مقدس تحریفشدهی خود دور شدهاند. بهگونهای که مطیع بیچون و چرای اربابان کلیسای...