تاریخ شیخیه
شیخیه به شکل مکتوب، ادعای مقام خاصّ برای احسایی و رشتی کردهاند و این مقام مسلماً مقام نیابت عام نبوده است؛ زیرا این نوع نیابت، قبلاً نیز برای مردم روشن بود و به وظیفهی خود در برابر آن عمل کردهاند، بلکه مقامی است که ابتدا شیخ و سید، آن را تحقق بخشیدهاند و احتمالاً از آن پس [در فرقه شیخیه] دوام مییابد.
فرقهی ضالهی شیخیه برای اعلام جدایی و انشعاب از شیعهی دوازده امامی، اسامی متعددی را برای خود قائل شده است که به آنها افتخار میکند. هر چه علمای شیعه از ایشان خواستند تا به این عمل فرقهگرایانهی خود پایان دهند، لیکن آنان عملاً موافقت نکردند. پیروان احسایی به «شیخیه، کشفیه، پائینسری، احسائیه و رکنیه و...» مشهور هستند.
آیتالله بروجردی اعتقادات شیخیهی کرمان را بر طبق روش امام صادق (علیه السلام) نمیدانستند و علامه قاضی شرک را یکی از انحرافات اعتقادی شیخ احمد احسایی میداند که وی خدا را مفهومی پوچ و بدون اثر معرفی کرده است. علامه تهرانی، احسایی را مخالف عرفا و فاقد استاد اخلاق و تربیت دانسته که به همین سبب به انحراف رفته است.
یکی از سنتهای دیرین در میان فرقههای گمراه، جهت نگهداشتن خود در صحنه، این بوده است که برای رؤسای خویش جایگاه والایی را قائل شوند تا کسی نتواند متعرض ایشان شود و در پناه آن به اهداف شوم خود دست یابد. فرقهی شیخیه نیز از این ترفند استفاده کرده است و سرکردگان خویش، من جمله رشتی، را تا سرحد جایگاه امام، بلکه پیغمبر بالا برده است.
منابع شیخی و حامیان ایشان ادعا میکنند سید کاظم از وفات خویش خبر داشته است و پیامبر اکرم خبر وفات او را از طریق یک چوپان به وی رسانده است. اما این ادعا در حق وی قابل اثبات نیست؛ چرا که سید فرد مجهولی بوده است که عدهای از ردیهنویسان او را جاسوس روس میدانند که در کسوت روحانیت و برای ضربه زدن به اسلام وارد عراق شده تا به اربابان خویش خدمت کند.
بزرگان شیخیه معتقدند که سیدکاظم رشتی به دست نماینده عثمانی به وسیله سم کشته شد. ولی به نظر میرسد وفات سید کاظم در اثر بیماری بوده است و والی بغداد در این حادثه نقشی نداشته است و در نقد نظر ابراهیمی باید گفت: ظاهر امر این است که منابع شیخی برای سرپوش گذاشتن بر روی رفتارهای زشت سید کاظم رشتی، چنین صحبتهایی را اظهار میکنند...
آشنایی سید کاظم رشتی با شیخ احمد احسایی زمینهی انحرافی بزرگ را در عالم تشیع به دنبال داشت. آنطور که منابع شیخی نقل میکنند، آشنایی ایشان با احسایی ابتدا در عالم خواب و از طریق اهل بیت (علیهم السلام) صورت گرفته است. مسلک خوابگرایی، که شیوهی همیشگی شیخیه بوده است، و بیشتر جنبهی عوامفریبی داشته است تا واقعیتگرایی...
سید کاظم رشتی دومین سرکردهی فرقهی شیخیه است که مورد تأیید کامل استاد خود، یعنی شیخ احمد احسایی، قرار گرفت و پس از شیخ در کربلا ماند و به گسترش افکار او پرداخت. شاید بتوان مسألهی رکن رابع را از مهمترین اعتقاداتی برشمرد که سید به ترویج آن بعد از شیخ پرداخت. اگرچه در کلام شیخ احمد احسایی عباراتی وجود دارد که دال بر اظهار رکنیت او است...
حاج محمدخان کرمانی، فرزند حاج محمدکریم خان کرمانی است که در سال ۱۲۶۳ ه.ق. به دنیا آمد و بعد از وفات پدر به عنوان دومین سرپرست فرقهی شیخیهی کرمان، امور فرقه را بر عهده گرفت. بنابر نقل هانری کربن، محمدخان در اواخر عمر که مورد انتقاد مخالفین قرار میگیرد، تصمیم میگیرد عازم تهران شود و در آنجا متوطن شود؛ اما وقتی به منطقهی باغین رسیدند...
کریمخان کرمانی، اولین سرکردهی شیخیهی کرمان و بنیانگذار شیخیهی «کریمخانیه» بوده است. پدر وی «ابراهیمخان ظهیر الدوله» داماد فتحعلیشاه قاجار، حاکم کرمان و بلوچستان، بود. ابوالقاسم ابراهیمی در خصوص تولد و وفات وی مینویسد: «تولد ایشان در شب پنجشنبه هيجدهم محرم الحرام سال 1225 ه.ق و وفاتش در روز دوشنبه ٢٢ شهر شعبان سال...
از حکایتهایی که علیه شیخاحمد نگاشته شده است، ماجرای شیخ با مرحوم صاحب جواهر است. شیخاحمد احسائی ادعا میکرد که من قطع به احادیث دارم و از نفس حدیث برای من قطع میشود که کلام امام است و نیازی به علم رجال و عنوان ندارم... در وقتی از اوقات، شیخاحمد به نجف رفت. شیخ محمدحسن صاحبجواهر، خواست شیخاحمد احسائی را امتحان کند که...
ابعاد شخصیت علمی شیخ احمد احسایی نیاز به تحقیق و بررسی بسیار دارد. یکی از زمینههایی که شیخیه بر روی آن تأکید بسیار دارند، مهارت شیخ در مباحث فلسفی و حکمت الهیه بوده است و از وی آثار بسیاری در این زمینه منتشر کردهاند. ابوالقاسم ابراهیمی آثار فلسفی و حکمی شیخ را در جلد دوم کتاب خود آورده است. در این مقاله سعی داریم نظر حکیم الهی ملا علی نوری...
سید کاظم رشتی،[۱] جانشین بلافصل احسایی، در سال ۱۲۶۰ ه.ق. بدون اینکه برای بعد از خود جانشینی انتخاب کند از دنیا رفت؛ لذا بین شاگردانش در مسألهی جانشینی اختلاف صورت گرفت. علیمحمد شیرازی توانست با حمایتهای همه جانبهی حروف حی [2] که در واقع همان شاگردان مکتب شیخیه بودند، فرقهی بابیت را تأسیس کند. در این مقاله سعی داریم به خواست خداوند متعال...
فرقهی شیخیه در قرن سیزدهم هجری قمری به سرکردگی شیخ احمد احسایی و با تکیه بر مسائل اعتقادی تأسیس شد و تاکنون آثار سوئی به دنبال داشته است. یکی از اعتقاداتی که بارها منجر به تکفیر پیروان شیخیه گردید، اعتقاد ایشان به خالقیت ائمهی اطهار (علیهم السلام) بوده است. شیخ احمد احسایی، سید کاظم رشتی، کریمخان کرمانی و دیگر مشایخ شیخیه در آثار خود بارها به این...