بررسی انتقادی نامهای فرقهی ضالهی شیخیه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از فِرَق ضالهای که در دو قرن اخیر شکل گرفته است، فرقهی شیخیه است. این فرقه به نامهای دیگری نیز شهرت دارد که در این مقاله به خواست خداوند متعال به نقد و بررسی آنها میپردازیم.
1- فرقهشیخیه: وجه نامگذاری این فرقه به شیخیه آن است که این فرقه، منسوب به «شیخ احمد احسایی» است و پیروان آن را هم شیخی میگویند.[1] به نظر میرسد سرکردگان این فرقه، جهت اهداف فرقهگرایانه خود، اعلام جدایی و انشعاب از شیعه دوازده امامی، این اسم را برای خود انتخاب کردند و علمای شیعه هم هر چه خواستند تا شیخیه از این حرکت خود دست بردارد، موفق نشدند. ماجرای تقاضای مرحوم فلسفی، خطیب مشهور، از ابوالقاسم خان ابراهیمی مشهور است.[2] وقتی که مرحوم فلسفی از ابوالقاسم ابراهیمی، چهارمین سرکردهی فرقهی شیخیه در کرمان، میخواهد تا دیگر، پیروان آنها به شیخیه خوانده نشوند، عملاً موافقت نکردند. مرحوم فلسفی مینویسد: «تقاضا دارم موافقت نمائید که دیگر شما و دوستان شما به کلمهی شیخیه خوانده نشوند و این سخن که موهم جدایی و بوی اختلاف میدهد، از میان فرقهی ناجیه اثنی عشری برداشته شود».[3]
ابراهیمی در جواب اینگونه پاسخ میدهد: «امّا در مورد تقاضايي كه فرمودهايد كه موافقت نمايم بعد از اين ما را بكلمهی شيخيه نخوانند، سابقاً در همين رساله عرض كردم كه اين اسامی به وضع خاصی از طرف ما نيست و بر زبان عام و خاص اينطور جاری شده و خداوند اينطور خواسته و به اختيار دعاگو يا ديگری نيست و از اين قبيل اسامی و شهرتها هر كدام كه بدون مناسبت باشد، مثل لقبها كه اشخاص در شناسنامهها بر خودشان وضع میكنند و شهرت میدهند، ممكن است همين كه تغيير دادند تدريجاً فراموش شود يا اگر بواسطهی صفت و عادت خاصی شهرتی پيدا كردهاند، همين كه آن صفت را ترك كردند تدريجاً آن شهرت هم تمام میشود؛ ولی بعضی نسبتها و القابی كه از روی مناسبت و حقيقت و طبيعت خداوند بر زبانها جاری كرده، اينها از ميان نمیرود و فراموش نمیشود، مثل نسبت شيخی كه تا دنيا دنياست، هر جا كه مردم كسی را ببينند كه اظهار اخلاص نسبت به آن شيخ جليل القدر بزرگوار میكند، ميگويند شيخی است.» [4] دیگر مشایخ شیخی نیز بر نامگذاری خود بر این اسم، اصرار داشتند.[5]
2- فرقهی کشفیه: در وجه نامگذاری این فرقه به کشفیه باید گفت: پیروان شیخی به این جهت خود را کشفی مینامیدند که اعتقاد داشتند خداوند حجاب ظلمت و جهالت را از روی چشمان آنها برداشته و کشف کرده است. سيد كاظم رشتی، جانشين شيخ احمد احسایی، مينويسد: «مراد از شيخی يا كشفي، اصحاب شيخ بزرگوار الشيخ احمد بن زين العابدين احسايی میباشند و منسوبين به آن، به كشفيه موسومند؛ چرا كه خداوند سبحان، حجاب جهل و كوری در دين را از بصيرتها و چشمهای ايشان برداشته و ظلمت شك و ريب را از قلوب و ضماير آنها برطرف كرده است و اين اسم، يعنی كشفيه، اگر چه اصولاً شايستهی همان كسانی است كه چنين شأنی دارند، چه قبل از شيخ و چه بعد از ايشان كه از آن جناب نگرفتهاند، ليكن غالباً در شيخيه استعمال میشود.»[6]
در نقد این وجه تسمیه باید گفت: عملکرد فرقهی شیخیه، انحرافات بزرگ ایشان، میل به فرقهگرایی، زمینهسازی برای تشکیل بابیت و بهائیت، ابداع رکن رابع و... نشان میدهد نه تنها از چشمان این افراد، پردههای جهالت و ظلالت کنار نرفته است، بلکه روز به روز بر گمراهی و ظلالت آنها افزوده شده است. [7]
3- فرقهی پائینسری: در وجه نامگذاری این فرقه به پایینسری باید گفت: از آن جهت که شیخ احمد احسایی در پائین سر امام جهت نماز میایستاد، پیروان آن به پائینسری مشهور شدند و در مقابل، مخالفان شیخیه که مساوی با امام میایستادند، به بالاسری مشهور شدند. کریمخان کرمانی در این خصوص مینویسد: «سببش آن است که چون شيخ مرحوم مادام كه در كربلا بودند، نماز را به جهت حرمت امام (علیه السلام) پشت سر امام میكردند... و مخالفان ايشان مساوی با امام ايستادن را تجويز كردند، بلكه پيش روی قبر امام نماز كردن را تجويز كردند...».[8]
4- فرقهی احسائیه: در وجه نامگذاری این فرقه به احسائیه باید گفت: به دلیل انتساب پیروان این فرقه به شیخ احمد احسایی، به آنها احسائیه هم اطلاق میشده است.
5- فرقهی رکنیه: در وجه نامگذاری این فرقه به رکنیه هم باید گفت: به دلیل مطرح کردن اعتقاد «رکن رابع» توسط این فرقه، به پیروان آن «رکنیه» هم اطلاق میشود.[9]
به نظر میرسد فرقهی شیخیه، برای اعلام انشعاب و جدایی از شیعه و هویت مستقل برای خود قائل شدن، به این اسامی متعدد روی آورده است تا برای همگان واضح شود که شیخیه، جدای از شیعه دوازده امامی است.
پینوشت:
[1]. کریمخان کرمانی، هدایة الطالبین، ص 79.
[2]. جهت مطالعهی بیشتر بنگرید به مقالهی: سوء استفاده شیخیه کرمان از مکاتبه با آیت الله بروجردی
[3]. مرحوم فلسفی این نامه را در تاریخ 27/11/1328 برای ابراهیمی نوشته است.
[4]. ابوالقاسم ابراهیمی، فلسفیه، صص 269-270.
[5]. کریمخان کرمانی، هدایة الطالبین، ص 66.
[6]. سید کاظم رشتی، دلیل المتحیرین، صص 10-11.
[7]. جهت مطالعهی بیشتر میتوانید مقالات این سایت را در خصوص فرقهی شیخیه ملاحظه فرمائید.
[8]. کریمخان کرمانی، هدایة الطالبین، صص 79-81.
[9]. جهت مطالعهی بیشتر بنگرید به مقالهی: رکن رابع در نظر شیخیه
افزودن نظر جدید