ابن عربی
ابن عربی، شیعیان امامیه را به خاطر اعتقاد داشتن به خلافت ظاهری اهلبیت علیهمالسلام، غالی دانسته، این در حالی است که حضرت زهرا سلاماللهعلیها این چنین اعتقادی در مورد اهلبیت علیهمالسلام داشته است. پس طبق دیدگاه ابن عربی، حضرت زهرا سلاماللهعلیها غالی بودهاند!!
طبق آموزه ابن عربی، عذاب بعد از مدتی برای اهل جهنم شیرین و گوارا میشود و در جهنم گیاهی به نام «جرجیر» روئیده میشود، در صورتی که اینگونه مطالب معارض با روایت صحیحالسند امام صادق علیهالسلام است.
تأویلگرایی افراطی از جمله انحرافاتی است که متوجه جریان تصوف بوده و این شیوه تفسیری متصوفه باعث تحریف معنوی قرآن شده و باعث شده مفاهیم و پیام حقیقی آیات الهی برای مخاطبین آنها روشن نشود.
در زمان معاصر ما بعضی از طرفداران ابنعربی، برای اثبات تشیع او به کتابی به نام «المناقب» استناد کردهاند؛ در صورتی که تاکنون نتوانستهاند انتساب این کتاب به ابنعربی را اثبات کنند.
بعضی از طرفداران ابن عربی برای اثبات تشیع او به کتاب «المناقب» استناد کردهاند؛ در صورتی که از حیث کتابشناسی انتساب این کتاب به ابنعربی ثابت نیست، بدین خاطر نمیتوان برای اثبات تشیع او به این کتاب استناد کرد.
خاتمیت نبوت توسط رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، یکی از مهمترین اعتقادات اسلامی است که بین شیعه و اهلسنت هیچگونه اختلافی در این مسئله وجود ندارد؛ در صورتی که جریانهای انحرافی؛ همچون متصوفه و جریان مدعی یمانی این امر را نپذیرفتهاند.
آیه تطهیر در شأن اصحاب کسا (حضرت فاطمه، امام علی، امام حسن و امام حسین علیهمالسلام) نازل شده، در صورتی که ابن عربی همه سادات را مصداق این آیه شریفه میداند.
«ابنعربی» به خاطر اینکه تحت تأثیر آموزههای اهل سنت بوده، در کتاب خویش، قائل به کفر حضرت ابوطالب علیهالسلام شده است؛ در حالی که روایات معصومین علیهالسلام، دلالت بر ایمان حضرت ابوطالب علیهالسلام داشته و سخن «ابنعربی» با آموزههای معصومین علیهالسلام در این مسئله، معارض است.
«ابنعربی»، عدالت صحابه را که یکی از مهمترین آموزههای اهلسنت است، در کتاب «الفتوحات المکیه» خویش پذیرفته است؛ این در حالی است که وقایع تاریخی، معارض با چنین آموزهای است.
«ابنعربی» در کتاب «فتوحات» خویش، طبق مکاشفهای که از گروهی به نام «رجبیون» نقل کرده، اینچنین برداشت میشود که شیعیان را باطناًَ خوک دانسته؛ در حالی که اینچنین قضاوتهایی، با مکتب اهلبیت (ع) سنخیت ندارد.
علامه طباطبایی یکی از عالمان آزاداندیش بود که معیار قضاوت او در مورد اشخاص یا مطالب علمی، استنباطهای علمی او از متون دینی بوده است؛ نقدهای علامه طباطبایی بر ابن عربی و جریان انحرافی تصوف، حاکی از روحیه عالمانه و اسلام مدارانه ایشان است.
یکی از مبلغین جریان احمداسماعیل بصری، با نقل کلام ابن عربی تلاش دارد نشان دهد که عالمان شیعه در هنگام ظهور امام زمان(عج) فتوا به قتل حضرت خواهند داد؛ اما این ادعا فقط تراوشات ابن عربی بوده و از هیچ کدام از معصومین(ع) چین مطلبی نقل نشده است.
ابن عربی یکی از شخصیت هایی است که قضاوت های متفاوتی در مورد او شده است. بهترین راه، بررسی اندیشه های او است. یکی از اندیشه های او این است که از بین زنان فقط دو تن به کمال رسیده اند و آنها عبارت هستند از حضرت مریم(س) و آسیه و نامی از حضرت فاطمه زهرا(س) نمی آورد. این اندیشه او برخلاف روایات معتبر موجود در کتاب های اهل سنت و شیعه می باشد.
صوفیه معتقد است؛ عارف کسی است که خدا را در اشیاء و بلکه در هر شیئ میبیند. در و دیوار و زمین و آسمان همه خدا هستند. گوساله پرستی هم خدا پرستی است. زیر سؤال رفتن رسالت پیامبران الهی از جمله مفاسد نظریه وحدت وجود صوفیانه ابن عربی است که علامه جعفری آن را مخالف روش انبیاء می داند.