مکاتب اهل سنت
امام حسن مجتبی (علیه السلام) در میان فرق اسلامی چنان میدرخشد که الگویی تمام عیار برای مردم بود، الگویی که راه حقیقت را برای همیشه تاریخ روشن کرده است. البته دشمنان حضرت سعی در گمرنگ جلوه دادن جایگاه او را داشتهاند، اما چون از ریشه ولایت نبوی و علوی تغذیه نمود، هیچ عیب و نقصی، آن ستاره پرنور شجره عصمت و طهارت را دچار چالش نکرد.
معاویه بن ابی سفیان یکی از افراد خبیث خاندان بنی امیه است که در فتح مکه به توسط مسلمانان، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) با رأفت و مهربانی خود آنها را بخشید و آزاد کرد، اینان در ظاهر اسلام آوردند اما در باطن هیچ اعتقادی نداشتند و منتظر فرصتی بودند تا بر گرهی دین اسلام سوار شوند، لذا خداوند در قرآن آنها را شجره ملعونه نامید، و بر همین اساس مسلمانان حتی اهل بیت پیامبر آنان را لعن میکردند
مروان به تبعیت از معاویه و ممانعت از زیارت قبر شریف رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) توهین به امام حسن مجتبی (علیهالسلام) و جلوگیری از دفن شدن آن حضرت در کنار جد گرامیشان و... دشمنی خودش را با پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و اهلبیت آن حضرت را به اثبات رساند.
حضرت علی (علیهالسلام) در خطبهای موقعیت زمان بعد از رحلت پیامبر اکرم ترسیم فرمودند؛ ایشان وضعیت فردی، اجتماعی، دینی مردم از زمان رحلت پیامبر، در اثر انحراف از خلیفه و جانشین الهی پیامبر را به زمان جاهلیت تشبیه میکنند.
معاویه در زمان خلافت امیرالمؤمنین عزل شد، اما او به بهانه خونخواهی عثمان علیه ایشان جنگ کرد و کناره نگرفت؛ او حکومت را به پادشاهی تبدیل کرد و بدعتهای فراوانی را رواج داد و در مخالفت شدید خود نسبت به امیرالمؤمنین طی چندین نامه به حاکمان بلاد اسلامی شرایط سختی برای شیعیان ایجاد کرد.
اهل بیت پیامبر به خاطر خصوصیات و جایگاه ویژهای که در میان مردم هر عصری داشتهاند ممتاز بودهاند. چون منتسب به پیامبر بوده، یاد و خاطره آن حضرت را برای مردم تداعی میکردند. این محبوبیت باعث میشد که دوست و دشمن پیشوایان و امامان شیعه را مدح و ستایش کنند.
حضرت امام سجاد (علیه السلام) در پرتو بندگی حق تعالی و اخلاص، به مقام ولایت رسید و در ظل چنین ولایتی، به اذن خداوند به فضائل و کراماتی نائل شد که در میان مردم زمان خود مثال زدنی بود، چرا که او منتسب به شجره طیبه پیامبر بود و از نظر ظاهر و باطن و اقوال و افعال و خلق و خوی به مانند جدّش حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) بود
به باور شیعیان انتخاب امام، امری انتصابی از طرف خداوند است؛ در این صورت امام قطعا باید جایگاه والایی در ساحتهای مختلف معرفتی داشته باشد. علمای اهل سنت نیز در مورد شایستگی اهل بیت و جایگاه والایشان، اعترافاتی کردهاند.
آلوسی در مورد لعن یزید میگوید: «احمد بن حنبل: چگونه لعن نکنم کسی را که خداوند او را لعن کرده است؟» میتوان فرد فاسق معین را لعن کرد و روایاتی از صحیحین در تایید آمده؛ یزید خبیث هرگز ایمان نداشته، تا آخر عمر توبه نکرده؛ پس لعنت خدا بر یزید و أنصار و أعوانش و کسیکه با این لعن مخالفت کند، گمراهیش بیش از گمراهی یزید است.
علمای اهل سنت ضمن تأیید حرکت امام حسین (ع)، به طرفداری از حقانیت واقعه کربلا پرداخته و پسر پیامبر را مظلوم معرفی کرده؛ چرا که در حق او و اهل بیتش ظلم شد و یزید را با عباراتی مانند: ظالم، هرزه، مفسد، عیاش، قاتل و... مورد نکوهش قرار دادهاند، اینان گناه یزید را در حادثه کربلا نابخشودنی و هرگونه توجیه و عذری را بیمورد دانستهاند.
جنایت یزید بن معاویه در کربلا آنچنان است که حتی در بین علمای اهلسنت نیز بسیاری را شاهدیم که برای بزرگ، اقامه عزا میکنند. از باب نمونه ابن جوزی با وجود تعصبّش، وقتی که جنایات یزیدیان را دید نتوانست سکوت کند؛ به همینرو، در مقابل جنایات یزید، سر ندامت فرو آورده و در دو کتاب خود از حریم حسینی (علیه السّلام) دفاع جانانهای نمود.
بزرگان اهل سنت معتقدند که لعن یزید به خاطر فسق و فجورش جایز است، چرا که به اعتقاد علمای اهل سنت طبق اشعار کفر آمیزی که یزید سروده، از دایره مسلمانی او را خارج میدانند. اما برخی ار افراد مانند ابن تیمیه و ابن کثیر و فرقه ضاله وهابیت از یزید حمایت می کنند و در سخنان خود صراحتاً فسق او را به طوری که لعن او جایز باشد را ثابت نمیدانند.
در گفتگوی دوستانه با یکی از دوستانم در فضای مجازی، متوجه شدم که او اصل عزاداری را نپذیرفته و با توجه به روایات، آن را زیر سوال میبرد. اما باید گفت که مساله گریه و عزاداری به مثابه امری فطری، از سوی قرآن در داستان حضرت یعقوب نیز آمده است و افزون بر آن روایاتی در تایید آن نیز وارد شده است.
یکی از آیاتی که در فضیلت اهلبیت اطهار (علیهم السلام) نازل شده است و در منابع متعدد فریقین آمده است، آیه 33 سوره مبارکه احزاب است که به آیه تطهیر شهرت دارد. خداوند در این آیه اراده کرده است که رجس و پلیدی را از اهلبیت پیامبرش (صلی الله علیه و آله و سلم) دور کند و آنها را پاکیزه و مبرا از هرگونه خطا بدارد.