رحلت پیامبر اکرم و بازگشت امت به عصر جاهلیت در کلام امیرالمؤمنین
پیامبر اکرم با بعثتش دوستی و انس را در میان قبائل جاهلیت که کینههای دیرینه نسبت به یکدیگر داشتند برقرار کرد و مفاسد اجتماعی و امورات روزمرهی آنان را اصلاح کرد و کفار شَرور و مشرک را به ذلت و خواری انداخت و رسالت الهی را با تمام سختیهای در پیش رو به کمال و اتمام رسانید و رهسپار دیار باقی گردید، در حالیکه اوصیای خود را که از اهل بیتش بودند در مناسبتهای مختلف به همگان معرفی کرد تا حافظ دین و دنیای مردم باشند، اما درست بعد از رحلتش، راه و روش مردم و برخی از صحابه دنیاپرست تغییر کرد و راههای فتنه و انحراف از یک طرف، کینههای جاهلیت از سوی دیگر آشکار شد و به مصداق آیه شریفه که خداوند متذکر آن شد: « وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ ۚ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَىٰ أَعْقَابِكُمْ.[آل عمران/144] محمد جز یک پیامبر نیست که پیش از او نیز پیامبرانی بودند و درگذشتند، آیا اگر او بمیرد یا کشته شود، باز شما به دین جاهلیت خود رجوع خواهید کرد؟» به قهقراء و عصر جاهلیت خود برگشتند.
حضرت علی (علیهالسلام) در خطبهای موقعیت آن زمان را بعد از رحلت پیامبر اکرم ترسیم فرمودند؛ ایشان وضعیت فردی، اجتماعی، دینی مردم از زمان رحلت پیامبر، در اثر انحراف از خلیفه و جانشین الهی پیامبر را به زمان جاهلیت تشبیه کرده و میفرمایند: «و الناس فی فتن انجذم فیها حبل الدین و تزعزعت سواری الیقین و اختلف النجز و تشتت الامر و ضاق المخرج...[1] ریسمان دین که سبب حفظ آن از انحراف و کجرویها بود پاره شد، استوانههای دین متزلزل گردیده، ملاکها و ارزشها از قالب اصلی خود خارج شده و امر دین پراکنده و گوناگون گردید، و راههای فرار از فتنهها بسیار تنگ و تاریک و مسیر ورود به واقعیت دین در نهایت خفاء بود، پس هدایت به گوشهای خزیده و گمراهی و نادانی فراگیر شده و دستورات الهی امتثال نمیشود، ولی در عوض با گناه و معصیت، شیطان و جنودش یاری میشوند، ایمان به خدا بیقدر و منزلت گشت و پایههایش فرو ریخت چرا که مردم از نظر روحی و فکری به زمان جاهلیت بازگشتند و نشانههای دیانت مجهول و راههای دینداری و تدیّن خالی و سالکی وجود نداشت. علاوه بر اینکه اصل آن راهها نیز محو و نابود شده و مردم اطاعت شیطان را میکردند و راههای دوستی و قرب به او را میپیمودند و بر آبشخوری که او برای خلق مهیا کرده بود وارد میشدند...»
پینوشت:
[1]. نهج البلاغه، سید رضی، چاپ جامعه مدرسین، قم، ایران، خطبه 2 ص4.
افزودن نظر جدید