عمر
بعد از رحلت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و آن همه سفارش از طرف حضرت و آیه در فضیلت اهل بیت، برخی از اصحاب به خاطر چند صباحی حکومت بر جامعه اسلامی در حالیکه لیاقت و شایستگی آن را نداشتند با کودتا و دسیسه خلافت را از محلش منحرف کردند و با اهل بیت پیامبر برخورد بدی کردند در حالیکه میدانستند آزار او آزار رسول خداست.
فضائل و مناقب و امتیازات ویژه حضرت علی (علیهالسلام) آنقدر زیاد است که قابل شمارش نیست. البته قابل ذکر است که مقدار کمی از این امتیازات و فضائل را برخی از صحابه جلیل القدر پیامبر اسلام هم دارند که باز هم امیرالمؤمنین در همان مقدار کم با ایشان شریک است.
اصحابی که بعد از رحلت پیامبر اسلام کودتا کردند و خلافت را از فردی که در اصل خلیفه رسول خدا بود، غصب کردند، افرادی را که صلاحیت امامت نداشتند و به عدم شایستگی به خلافت اقرار میکردند، جای ایشان نشاندند، اما باز حاضر به کنارهگیری از این مقام نشدند.
زندگی عمر بن خطاب، قبل از اسلام تا رحلت پیامبر و بعد از آن که بنای خلافت خودش را برای بعدها فراهم کرد، از جهاتی قابل تامل و حائز اهمیت است؛ او یکی از صحابه است که علاوه بر ضعفهای روحی فکری، کاستیهای فراوانی از نظر دینی و اعتقادی داشت که در نوع خود منحصر به فرد است.
تحریف در روایات، یکی از حیلههای علمی در راستای پنهان ماندن حقایق بر طالبین حقیقت است. متاسفانه برخی از عالمان اهلسنت در باب تحریم متعه از سوی عمر، اقدام به تحریف و تقطیع روایت کردهاند.
اهل سنت معتقدند که ازدواج موقت اگرچه در ابتدای اسلام بوده است، اما بعدا توسط پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) تحریم شده است. این در حالی است که بنا به گفته بخاری، تحریم از سوی عمر بوده است.
خاندان اهل بیت پیامبر، خصوصاً حضرت علی (علیهالسلام) چنان فضیلت و ویژگی منحصر به فردی دارد که احدی از مسلمانان و حتی صحابه پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) به آن نرسند. این ویژگیهای خاص در روایات فراوانی از رسول خدا در وصف این حضرت بیان شده و خداوند آیاتی را در قرآن در شأن ایشان نازل فرموده است.
خلفایی که شایستگی جانشینی پیامبر را نداشتند، در مناسبتهای مختلف، خود اقرار و اعتراف به چیزی را کردند که به آن منصوب نشده بودند، اما بعد از رحلت پیامبر به خاطر هوا و هوس دنیوی وارد آن شدند؛ لذا خلفا هر از گاهی که از سؤالات دیگران عاجز میشدند، دست به دامن حضرت علی (علیهالسلام) میشدند.
قول صحابه هر آن چیزی است که از اصحاب در امور اجتهادی صادر گردد. این در حالی است که خلیفه دوم، جماعت خواندن نماز تراویح را در امور تعبدی و نه اجتهادی جاری ساخت.
بغوی برای افضلیت نماز جماعت مستحبی به فعل عمر بنخطاب استناد کرده است و برای فرادا خواندن آن به سنت پیامبر تمسک کرده است. وی در نهایت عمل عمر را حجت دانسته و آن را بر فعل و قول پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) مقدم داشته است.
بعد از رحلت پیامبر اکرم، برخی از اصحاب خلافت را از دستان بهترین فرد این امت که همگان و حتی دشمنانش به آن اقرار داشتند ربودند و چنان ضربه ای را بر پیکره دین اسلام زدند که تا به الان و شاید تا روز قیامت هم کمر بلند نکند. بهخاطر چند صباحی حکومت کردن که در آخر پشیمانی به بار آورد.
برخی علمای اهل سنت با اتهامات بی اساس به مذهب شیعه سعی میکنند این مذهب را به انزوا بکشند چرا که این مذهب با استدلالهای قوی همگان را در برابر خود به زانو در آورده است. لذا با اتهاماتی از قبیل غلو و... آنها را مورد هجمه قرار میدهند، غافل از اینکه این تهمتها قبل از سرایت به شیعه به خودشان برمیگردد.
برخی مدعیان اهل سنت با تهمتهای ناروا بر علیه شیعه سعی میکنند شیعه را طرد و منزوی کنند، فلذا با سخنان باطل از قبیل غلو کردن شیعیان در مورد امامان معصوم خود، قصد ضربه زدن به آنان دارند و این در حالی است که اگر قدری فکر کنند خواهند فهمید که پیشوایانشان جز اولین غالیان بودند.
طبق آیات قرآن، جهاد از اوجب واجبات است و پاداش بسیار بزرگی دارد. از آن طرف هم کسیکه به لشکر اسلام پشت کند و در حین نبرد فرار کند، مبتلا به عذاب دردناکی خواهد شد. در تاریخ در مورد فرار برخی از صحابه در جنگهای مختلف مطالبی نوشته شده است که یکی از این جنگها غزوه حنین بود که در آن خلیفه دوم پا به فرار گذاشته و آن را مقدرات الهی میدانست.