افکار وهابیت
شیخ حمود تویجری وهابی، پوشیدن کلاه، پیراهن و شلوار را به علت مشابهت به دشمنان خدا، بدعت و حرام میداند و این استدلال که آن کلاه، کلاهی برای جلوگیری از شدت حرارت خورشید است و یا شلواری است که هنگام کار لازم است آن را بپوشد را کلاه شرعی دانسته و برای حلال کردن فعل حرام کافی نمیداند.
یکی از نشانههای خداوند اختلاف زبانهاست و از نعمات الهی، آشنایی به زبانهای مختلف است، اما مفتی وهابی میگوید: عادت به سخن گفتن به زبان غیر عربی، امری غیر شرعی است، چون باعث محبت پیدا کردن به صاحبان کافر آن زبان میگردد.
با وجود احادیث فراوان در کتب فریقین در سفارش به تعلیم علم، گروهی از افراطیان وهابی انگار اینگونه احادیث را نخوانده و یا نشنیدهاند؛ لذا فتاوایی صادر کردهاند که جلوی یادگیری علم را برای زنان و دختران را گرفته و استثناء قائل شدهاند.
مساله لعن و نفرین از آموزههایی است که برگرفته از ظاهر آیات قرآن کریم است؛ این در حالی است که وهابیون همچون بنعثیمین در دفاع از شیطان، در تقابل با کسانیکه لعن شیطان میکنند، ایستاده و قائل است که به لعن شیطان از سوی خداوند امری نشده است.
قرآن و دعاهای وارده، دارای خواصی است که علاوه بر خواندنشان، همراه داشتن آن نیز مایه برکت است، و این امری عقلانی و مورد پذیرش شرع است، از اینرو یکی از راههای تبرکجویی از آیات و دعاها، همراه داشتن آن است که با حفظ حرمت به گردن آویزان میکنند.
وهابیونی همچون صالح بن فوزان معتقدند طلب شفاعت از اموات، امری جاهلی بهحساب میآید؛ حال آنکه مشروعیت طلب شفاعت از اموات، ریشه در آیات و روایات متعددی دارد و طبق تصریح علمای اسلامی، طلب شفاعت از صالحین بهصورت مطلق (اعم از زنده یا مرده بودن صالح)، یکی از امور رایج میان انبیاء عظام و سلف امت بوده است.
با توجه به اینکه طلب شفاعت از اموات، از امور رایج بین مسلمانان (اعم از سَلَف و خَلَف) بوده است و علمای اسلامی هم بدان تاکید کردهاند، و با عنایت به اینکه طلب کنندگان شفاعت از اموات، اعتقادی به الوهیت و ربوبیت آنان ندارند؛ نمیتوان طلب شفاعت از اموات را به بت پرستی مشرکین تشبیه کرد.
از فتاوای شگفتانگیز مفتیان وهابی این موارد است: گفتن «صدق الله العظیم» بعد از اتمام قرائت قرآن بدعت و حرام است؛ نصب تابلو که در آن آیات قرآن نوشته شده، بر روی دیوار بدعت و حرام است؛ شستن دست و صورت با صابون، در هنگام وضو گرفتن بدعت و حرام است؛ برگزاری سالگرد ازدواج، جشن تولد نوزادان و ... بدعت و حرام است.
بن عثیمین از مفتیان وهابی، در آثارش تصریح کرده، حتی پیامبر نیز تصرفی در عالَم ندارند؛ این ادعا در حالی از سوی او و همفکرانش مطرح شده است که آیات کریمه قرآن، روایات اسلامی و عبارات بسیاری از علمای فریقین، دلیل مناسبی بر امکان تصرف اشخاص صالح در کون و مکان بهحساب میآید؛ از اینرو طلب یاری از اولیاء الهی، هیچ استبعادی ندارد.
سردمداران وهابی معتقدند که یاری طلبیدن از زندگان، صرفا هنگامی مشروع است که آنان توانِ انجام امور درخواستی را داشته باشند و استغاثه از اموات و یا در اموری که از توان بشر خارج است را ممنوع میدانند؛ در حالیکه ادله و مویدات فراوانی بر مشروعیت انواع استغاثه از اولیاء الهی دلالت میکند.
درآیین وهابیت، طلب شفاعت از زندگان در این دنیا وهمچنین طلب شفاعت در روز قیامت، مشروع بهحساب میآیند؛ تنها نوعی از طلب شفاعت که وهابیون با آن مخالفند، طلب شفاعت از اولیاء الهی است که از دنیا رفتهاند، حال آنکه ادله و مویدات فراوانی بر مشروعیت طلب شفاعت از اموات دلالت دارد.
وهابیون، توسل را به دو قسم «مشروع و ممنوع» تقسیم کرده و توسل به صالحین و جاه و مقام آن بزرگواران را از انواع ممنوع توسل قلمداد کردهاند؛ حال آنکه مذاهب اسلامی، با استناد به ادله فراوان، قائل به مشروعیت همه اقسام توسل بودهاند.
علمای بزرگ اهلسنت به ناسزاگوییها و توهینهایی که وهابیون به بزرگان دین داشتهاند، اعتراف کردهاند؛ به عنوان مثال، احمد زینی دحلان، از علمای بزرگ اهلسنت، پرده از توهین وهابیت و کمتر نشان دادن پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) از عصا، اشاره کرده است.
مسلمانان در کنار قبور اولیاء رفته و دعا میکنند، تنها به جهت عظمت و شرافتی که صاحب قبر نزد خداوند دارد و این را از بندگی در راه خدا کسب کرده است، و تنها میخواهند وی را واسطه خود و خداوند قرار دهند و هیچگاه قصد عبودیت و بندگی صاحب قبر را ندارند که امری جایز و مشروع بوده و مورد تایید بزرگان اسلام قرار گرفته است.