افکار وهابیت
بنای بر قبور، از جمله عقاید اهلسنت عزیز است که متاسفانه از سوی برخی از فعالان فضای مجازی که در پوشش اهلسنت، فعالیت میکنند، مورد خدشه قرار گرفته است؛ این در حالی است که علمای اهلسنت، بنای بر قبور را جایز و مشروع میدانند.
از آنجایی که استغاثه و طلب یاری از اولیاء الهی، مسئلهای مرسوم میان تمامی مسلمین حتی سلف امت بوده و همچنین هیچیک از استغاثه کنندگان، قائل به الوهیت و ربوبیت صالحینی که به آنان استغاثه میکنند، نیستند، بنابراین استغاثه از اولیاء الهی را نمیتوان از مصادیق عبادت تلقی کرد.
احترام به قرآن، وظیفه شرعی هر مسلمانی است، تا جایی که اگر شخصی عمداً به این کتاب الهی بیاحترامی کند، مرتکب حرام شده است؛ از اینرو هر مسلمانی خود را ملزم به رعایت احترام قرآن میداند، از مصادیق این احترام، بوسیدن آن است که اشکال ندارد؛ از اینرو اگر کسی این عمل را بدعت بداند، ادعایی بیاساس است.
دست به دعا برداشتن، سیره مسلمانان است؛ حتی در سیره پیامبر، و ائمه (علیهمالسلام)، و سلف نیز وارد شده است که هنگام دعا دستها را به آسمان باز میکردند و تفکیک نکردهاند چه زمان و یا مکانی این عمل انجام شود؛ پس مشروعیت آن ثابت و عدم مشروعیت آن، دلیل قطعی میخواهد، ولی وهابیها آن را مخالف سنت و بدعت دانستهاند.
تبرک به قبر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) امری مشروع است که وهابیها به مقابله با آن پرداخته و کتابهای زیادی را در رد آن نگاشتهاند، افزون بر اینکه در فضاهای مجازی و شبکههای ماهوارهای نیز به نقد این عمل روی آوردهاند؛ در حالیکه در سیره مسلمانان اهل سنت آمده که به احمد بن حنبل تبرک میجستند و وهابیها هیچ نقدی به این عملکرد ندارند.
اهل سنت شافعی، مساله تبرک را پذیرفته و بدان پایبند هستند، که این امر در منابع ایشان به وضوح دیده میشود، اما وهابیها در صدد هستند چنین القاء کنند که اهل سنت، از جمله شافعیها هم مثل ایشان، منکر تبرک بوده و آن را جایز نمیدانند که با تتبع در آثار ایشان، کذب گفتار وهابیت آشکار میشود.
با ادله معتبر و فراوان که در مصادر حدیثی شیعه و سنی وجود دارد، مشخص میشود که طلب شفاعت از اولیاء الهی بهصورت مستقیم، مطلقا (چه زنده باشند و یا از دنیا رفته باشند) جایز و مشروع است؛ لذا ادعای برخی از وهابیون نظیرعبدالقادر ترشابی که طلب شفاعت از اولیاء الهی بهصورت مستقیم را شرک تلقی کردهاند، نادرست است.
تبرک به آثار اولیاء الهی، امری ثابت شده بین مسلمانان است که نمیتوان منکر آن شد؛ چون همه مذاهب اسلامی این مساله را پذیرفتهاند و به جواز آن اقرار دارند؛ در این بین، وهابیت که گروهی افراطی و مخالف اسلام ناب است، با این مساله مخالفت دارد و در صدد تلقین این فکر باطل در جامعه و همراه کردن مذاهب اسلامی با خود است.
صفحهی سنی نیوز، در واقع همان مزدور نیوز است که به دنبال تفرقهانگیزی در میان خود اهلسنت و شیعیان و اهلسنت است. این رسانه از اسم اهلسنت به عنوان پوششی برای ترویج افکار وهابیت و دامن زدن به مباحث اختلافی استفاده میکند.
عبادت غیرالله شرک و عامل خروج از دایره اسلام است، اما در اینکه مصداق عبادت چیست، بین وهابیت و مسلمانان اختلاف است؛ وهابیها صِرف تعظیم و خشوع را عبادت میدانند، از اینرو خم شدن در مقابل غیر را که در ورزش کاراته مرسوم است را عبادت غیرالله و شرک میپندارند، در حالیکه اینگونه نیست و هر خضوع و خشوع و خم شدنی عبادت نیست.
احمد بن محمد بن صدیق غُماری از جمله عالمان سنی مذهبی است که در آثارش فراوان به عقاید فاسد ابن تیمیه و وهابیت تاخته است؛ نظریات او از آن جهت که توأم با متدها و روشهای علمی است، قابل اتکا و اعتماد بوده است.
وهابیها مدعی هستند که تنها گروه مدافع سلف امت و پیرو حقیقیشان، آنها هستند، از این رو خود را سلفیه مینامند؛ اما در عمل، وقتی فتاوا و عملکرد آنها مورد بررسی قرار میگیرد، روشن میگردد که فقط اندیشه ابن تیمیه حرانی است و تطبیقی بین معتقدات آنها و سلف امت نمیتوان یافت؛ با این وجود نباید آنها را سلفی بدانیم، بلکه تیمی هستند.
برای شناخت یک سنی از وهابی، راههای زیادی وجود دارد؛ یکی از این راهها این است که از آن شخص پرسیده شود که آیا در مسأله اسماء و صفات الهی که در صورت اثبات آنان، خداوند همچون انسان دارای دست و پا میشود، قائل به تأویل است یا خیر؟! اگر قائل نبود، او وهابی و یا وهابیزده است!
یک شخص وهابی از اهلسنت، با شاخصههایی همچون انکار توسل، استغاثه، استشفاع، بنای بر قبور، احتفال (جشن) پیامبر (ص)، نامگذاری به عبدالنبی، نذر و ذبح برای غیر خداوند، شد رحال و ...، قابل شناسایی است.