ابوبکر
فخر رازی در آیه غار «إِلاَّ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذينَ كَفَرُوا ثانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُما فِي الْغارِ إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَن...[توبه/40] گر او را يارى نكنيد، خداوند او را يارى كرد؛ آن هنگام كه كافران او را بيرون كردند، در حالى كه دوّمين نفر بود (و يك نفر بيشتر همراه نداشت)؛ در آن هنگام كه آن دو در غار بودند، و او به همراه خود مىگفت: غم مخور...»، تلاش میکند که...
ابن حاتم نیز در این باره مینویسد: «از ابن عباس روایت شده : علی (علیه السلام) با جان خودش (رضایت خداوند را) خرید و بر بستر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) خوابید؛ در حالی که مشرکان قریش او را با سنگ میزدند. ابوبکر در حالی که خیال میکرد این شخص که در جای پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) آرمیده خود پیامبر است، وارد شد. و پیامبر را صدا زد...
فخر رازی از مفسرین اهل سنت در قسمتی از کتاب خود برای افضلت ابوبکر با توجه به آیه غار چنین استدلال میکند: «در روايات آمده كه ابوبكر زمانی كه غمگين شد، رسول خدا به او فرمود که چه خيال میكنی درباره دو نفری كه نفر سوم آنها خداوند است. ترديد نيست كه اين مقام بلند و درجه رفيعی است.»اما در نقد این سخن چند نکته لازم است...
به گواه تاریخ ابوبکر برای عمر جهت جانشینی بعد از خود بیعت گرفت. در اینجا شیعیان سوالی مطرح کردهاند که علی القاعده باید اهل سنت را به حقیقت رهنمون سازد و در این میان پاسخهای علمای سنی به گونهای است که موجب میگردد هرچه بیشتر متقاعد شوید حق با شیعیان است؛ چراکه پاسخهای داده شده، حرفهای خندهداری است، که نشانه بی پاسخی است.
وهابیت امروزه شبههای را پیرامون حزن و اندوه ابوبکر که به زعم خود در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اتفاق افتاده را مطرح نموده و میخواهند آن را در مقابل حزن حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) که بعد از رحلت پدر بزرگوارشان بوقوع پیوست، قرار دهند و با مقایسه این دو مورد، لااقل حزن ابوبکر را ارجحتر نشان دهند.
ابن تیمیه نسبت به حزن و اندوهی که بعد از وفات پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) بر تنها دخترش فاطمه (سلام الله علیها) عارض گشت و او را روانه بیت الاحزان کرده بود، اعتراض نموده و این عمل را به سختی مورد نکوهش قرار داده است. و ما در این مقال برای رفع شبهه مذکور از دو پاسخ «نقضی» و «حلّی» بهره خواهیم برد.
متکلمین ، مفسرین و علمای بزرگ اهل سنت معتقدند که در اثبات خلافت ابوبکر هیچ دلیل و نصی از آیات قرآن و روایات نبوی وجود ندارد لذا برای مشروعیت خلافت وی باید به سراغ ادله دیگر رفته و به آنها تمسک نمود .یکی از ادله ای که ایشان در این زمینه بدان تمسک کرده اند دلیل اجماع است ، در این مقاله به بررسی این دلیل و صحت و یا کذب آن می پردازیم
علمای اهل سنت همواره اذعان کرده اند که هیچ نص یا دلیلی از کتاب خدا و سنت پیامبر بر مشروعیت خلافت ابوبکر وجود ندارد، لذا به ناچار برای اثبات مشروعیت خلافت او، دست به دامان دلایل دیگری چون اجماع و عقل شدهاند. در این مقاله به بررسی دلیل اجماع در این مورد میپردازیم
از گذشته تاکنون پیروان مکتب خلفا تلاش فراوانی را در مشروعیت بخشی به خلافت و جانشینی خلفا کرده اند اما پس از آن همه تلاش و کوشش همگی اذعان کردهاند که هیچ نصی از قرآن و روایات نبوی بر افضلیت ابوبکر بر امیرمومنان وجود ندارد لذا به سراغ ادله دیگر چون اجماع و عقل رفتهاند.
از مسائل جنجالی میان شیعه و سنی، ذکر مطاعن و انحرافات خلفا توسط شیعیان است . اهل سنت همه صحابه و خصوصا خلفا را افرادی عادل و عاری از هر گونه انحراف دانسته و ذکر مطاعنشان را شرک یا کفر می دانند، اما آیا به راستی فقط شیعیان هستند که این نگرش را در مورد خلفا داشته اند ؟
بسیاری از علمای اهل سنت خبری را از ابوبکر نقل کرده اند که ثابت میکند وی در پایان عمر خویش بر برخی از اعمالی که در دوران خلافت خود مرتکب شده بود تأسف خورده و اظهار پشیمانی کرده است.