تحریفات تاریخی مثنوی/غزوه خندق
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ اخلاص یکی از مهمترین ویژگیهای امیرالمؤمنین علیهالسلام است که خداوند متعال در سوره انسان، ضمن داستان انفاق اهلبیت علیهمالسلام فرموده که آنها در هنگام انفاق میگفتند: «إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنْکُمْ جَزَاءً و لَاشُکُورًا»؛[1] «ما برای خشنودی خداست که به شما میخورانیم و پاداش و سپاسی از شما نمیخواهیم». این نشان دهنده نهایت اخلاص این بزرگواران است.
مولوی شاعر زبردست فارسی زبان نیز برای نشان دادن اخلاص امیرالمؤمنین علیهالسلام مطالبی از جنگ خندق را بیان کرده است:
«از على آموز اخلاص عمل شير حق را دان مطهر از دغل
در غزا بر پهلوانى دست يافت زود شمشيرى بر آورد و شتافت
او خدو انداخت در روى على افتخار هر نبى و هر ولى»[2]
یکی از محققین در مورد وجود چنین گزارشات جعلی در مثنوی مینویسد: «با مطالعه و بررسی آثار اهل طریقت به سخنانی بر میخوریم که از آنها بـه عنـوان قــول نـبـی یاد شده است؛ اما در هیچ یک از جوامع حدیثی فریقین روایت نشدهاند. گذشته از ایــن، حتی برخی از قصص منابع صوفیانه منبعی ندارند؛ برای نمونه داستان خدو[آب دهان] افکندن جنگاور یهودی به چهرۀ امام علی علیهالسلام از آن قبیل داستانهای بی مأخذی است که خود، آن را آفریده است».[3]
استاد فروزانفر در کتاب «احادیث و قصص مثنوی» اعتراف میکند که چنین مطلبی در منابع تاریخی و حدیثی نبوده و مینویسد: «این روایت را به صورتی که در مثنوی نقل شده تا کنون در هیچ مأخذ نیافتهام و ظاهراً حکایت مذکور با تصرّفی که از خصایص مولانا است، مأخوذ است از گفته غزالی و روایتی که در احیاءالعلوم بدینگونه آورده است: وَ لَمَّا کَانَ الْغَضَبُ یَهیجُ وَ یُؤَثِّرُ فی کُلِّ انْسَانٍ وَجَبَ عَلَی السُّلْطَان انْ لَا یُعَاقبَ احَداً فی حَالٍ غَضَبَهُ لانَّهُ رُبَّمَا یَتَعَدِّی الْوَاجبَ وَ لانَّهُ رُبَّمَا یَکُونُ مُتَغَیِّراً عَلَیْه فَیکُونَ مُتَشَفِّیاً لغَیْظه وَ مُریحاً نَفْسَهُ منْ الَم الْغَیْظ فَیَکُونَ صَاحبَ حَظٍّ فَیَنْبَغی انْ یَکُونَ انْتقَامُهُ وَ انْتصَارُه للَّه تَعالَی لَا لنَفْسه... وَ قَالَ عُمَرُ بْنُ عَبْد الْعَزیز رَحمَهُاللَّهُ لرَجُلٍ اغْضَبَهُ لَوْ لا انَّکَ اغْضَبْتَنی لَعَاقَبْتُکَ»[4] این داستانی که جناب فروزانفر نقل کرده هیچ ارتباطی با گزارشی که مولوی بیان کرده ندارد؛ زیرا این مطلب در مورد عمر بن عبدالعزیز است و هیچ ارتباطی با امیرالمؤمنین علیهالسلام ندارد.
اما استاد سید جعفر شهیدی در ذیل این ابیات، منبع این گزارش مولوی را داستانی در کتاب کیمیای سعادت[5] غزالی و کتاب «تاریخ الفخری» دانسته است: «غزالی در کیمیای سعادت ذیل آداب محبت و لزوم حسن خلق مینویسد: «و از این رو بود که علی (رض) کافری را بیفکند تا بکشد. وی آب دهان در روی علی پاشید. وی را دست بداشت و نکشت و گفت خشمگین شدم ترسیدم که برای خدای تعالی نکشته باشم» و چنین آمده است در معارف محقق ترمذی (ص 2) و در تاریخ الفخری آمده است».[6] به مطلبی که استاد شهیدی نقل کرده نیز اشکالاتی وارد است، از جمله اینکه کیمیای سعادت (قرن پنجم) و تاریخ فخری[7] (معاصر با مولوی) بودهاند و از حیث تاریخی اعتبار ندارند و از حیث محتوایی باید توجه کرد که داستانی که این منابع ذکر کردهاند، به صورت مبهم بیان شده و شخص و اسم جنگی که این اتفاق افتاده را بیان نکردهاند و اگر مولوی داستان را از این منابع گرفته باشد، تحریفاتی در آن ایجاد کرده است. در نتیجه باید توجه کرد که داستان آب دهان انداختن عمرو بن عبدود به صورت امام علی علیهالسلام در جنگ خندق، اعتبار تاریخی نداشته و در هیچ منبعی ذکر نشده است.
پینوشت:
[1]. انسان/9.
[2]. بلخی (مولوی)، مولانا جلالالدین محمد ، مثنوی معنوی، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی - تهران، چاپ: اول، ۱۳۷۳، ص ۱۴۹.
[3]. نعمتی، محمود، هاشمی، سید مرتضی، حدیث قبا در متون عرفانی، دوفصلنامه علمی - پژوهشی ادبیات عرفانی دانشگاه الزهرا (س)، سال هشتم شماره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۵، ص ۱۵.
[4]. فروزانفر، بدیعالزمان، احادیث و قصص مثنوی، امیرکبیر، تهران، ۱۳۸۷، چهارم، ج ۱ ص ۱۴۴.
[5]. غزالی، ابوحامد محمد، کیمیای سعادت، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی - تهران، چاپ: یازدهم، ۱۳۸۳، ج ۱؛ ص ۵۱۷.
[6]. شهیدی، سید جعفر، شرح مثنوی، شرکت انتشارات علمی فرهنگی، تهران، ۱۳۷۳، چ اول، ج ۱ ص ۲۲۰.
[7]. تاریخ فخری (در آداب ملکداری و دولتهای اسلامی)، تألیف محمد بن علی بن طباطبا، معروف به «ابن طقطقی» (۷۰۹-660ق) از آثار قرن هشتم در تاریخ خلفا و در زمرۀ منابع مهم در تاریخ وزراست.
افزودن نظر جدید