اتهام نفوذ شیعه در منابع اهلسنت
«رشیدرضا» بر خلاف مفسرین فریقین، آیه مباهله را در فضیلت اهلبیت (ع) نمیداند و میگوید روایات متواتر در شأن نزول این آیه، توسط شیعیان جعل شده و در کتب اهلسنت جاسازی شده است. وی در رد فضایل اهلبیت (ع) تمام قواعد حدیثی را زیر پا میگذارد و طبق این استدلال، باید تمام روایات اهلسنت را بیاعتبار دانست.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مهمترین فضایل اهلبیت علیهمالسلام آیه مباهله است که امام حسن و امام حسین علیهماالسلام، مصداق عبارت «ابنائنا»، حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، مصداق عبارت «نسائنا» و امیرالمؤمنین علیهالسلام، مصداق عبارت «انفسنا» در آیه هستند و پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله مصداق دیگری غیر از آنان برای این اصطلاحات نمیشناخت.
این اتفاق در سال نهم هجری صورت پذیرفت؛ طبق آیه «فَمَنْ حَاجَّكَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَللَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْكَاذِبِینَ»؛[1] «بنابراین پس از فرارسیدن علم [وحی] به تو، هر کس درباره او [حضرت عیسی علیهالسلام] با تو به چالش برخیزد، به او بگو: بیایید تا فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان و جانهایمان و جانهایتان را فراخوانیم، آنگاه (به درگاه خداوند) زاری [تضرّع] کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم». بنا شد روز 24 ذیحجه بین پیامبر صلیاللهعلیهوآله با مسیحیان نجران مباهله انجام شود.
«رشیدرضا» از علمای سلفی و مفسرین اهلسنت، در تفسیر خود نقل میکند: «روایات متفق است كه پیامبر صلیاللهعلیهوآله برای مباهله، علی علیهالسلام و فاطمه سلاماللهعلیها و دو فرزندشان را اختیار كرد؛ یعنی كلمه «نسائنا» را بر فاطمه سلاماللهعلیها و كلمه «أنفسنا» را بر علی علیهالسلام حمل میكنند؛ مصادر این روایات، شیعه هستند و مقصد آنان هم روشن است. آنان تا جایی كه توانستهاند در ترویج این روایات، كوشش كردهاند؛ به گونهای كه مطلب بر بسیاری از اهلسنت هم مشتبه شده است. متأسفانه واضعان این روایات، به خوبی از عهده تطبیق آن با آیه شریفه برنیامدهاند؛ زیرا روشن است كه یك فرد عرب، هیچ گاه كلمه «نسائنا» را نمیگوید كه از آن، دختر خودش را اراده كند؛ به ویژه كه دارای زنان متعدّدی باشد».[2]
وی گفته راویان روایات شأن نزول این آیه، شیعه هستند، به حدی که مطلب بر علمای اهلسنت مشتبه شده و آن روایات را در کتب حدیثی اهلسنت نقل کردهاند؛ «علامه طباطبایی» میگوید: «كاش میدانستیم منظورش از آن روایات كدام است؟ آیا همین روایات فراوانی كه اهل حدیث به اتفاق، آنها را نقل كرده و بدون چونوچرا تلقّی به قبول كردهاند؟ از طرفی هم ارباب جوامع، چون مسلم و ترمذی در صحیحشان ثبت كرده و اهل تاریخ نیز وقوع آن را تأیید كردهاند؟
افزون بر این، مقصودش از شیعهای كه مصادر آن روایاتند، چه كسانی هستند؟ آیا منظورش همان كسانی است كه سلسله سند آن روایات به آنان منتهی میشود؛ افرادی مانند «سعد بن ابیوقاص»، «جابر بن عبدالله انصاری» و «عبدالله بن عباس» و دیگر صحابه؟ یا مرادش تابعانی است كه آن روایات را از همان صحابه گرفته و برای ما نقل كردهاند؛ چون «ابوصالح»، «كلبی»، «شعبی»، «سدّی» و مانند آن؟»[3]
این دسته از صحابه و تابعان، روایاتی را كه طبق اعتقادات «رشیدرضا» نبوده، نقل كردهاند؛ بنابراین به نظر «رشیدرضا» شیعه هستند و از زمره اهلسنت خارج شدهاند! وی میگوید: كلمه «نسائنا» را بر فاطمه سلاماللهعلیها و كلمه «أنفسنا» را بر علی علیهالسلام حمل میكنند؛ یعنی شیعه میگوید كه لفظ «نسائنا» و «أنفسنا» اطلاق شده و از آن فاطمه سلاماللهعلیها و علی علیهالسلام اراده شده است.
گفتنی است که «رشیدرضا» بد فهمیده؛ چون كسی نمیگوید در آیه مباهله، مراد از «نسائنا» و «أنفسنا» فاطمه سلاماللهعلیها و علی علیهالسلام است؛ بلكه منظور آن است كه چون رسول الله صلیاللهعلیهوآله در مقام امتثال، جز فاطمه سلاماللهعلیها و علی علیهالسلام را نیاورد، پس روشن میشود كه فاطمه سلاماللهعلیها تنها مصداق «نسائنا» و علی علیهالسلام هم تنها مصداق «أنفسنا» است. همچنین حسن و حسین علیهماالسلام، تنها مصداق «أبناءنا» هستند؛ یعنی مراد، بیان مصداق كلمه است، نه معنای لفظ آن. رشیدرضا مفهوم را با مصداق اشتباه گرفته است.
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله از بین زنان مسلمان، حضرت فاطمه سلاماللهعلیها را انتخاب کرده و مصداق این عبارت آیه مباهله، ایشان است؛ همان طور که زنان پیامبر صلیاللهعلیهوآله، مصداق اهلبیت در آیه تطهیر نیستند، مصداق «نسائنا» در آیه مباهله نیز نیستند.
پینوشت:
[1]. سوره آلعمران، آیه 61.
[2]. تفسير القرآن الحكيم (تفسير المنار)، رشیدرضا، ج3، ص265.
[3]. الميزان فی تفسير القرآن، علامه طباطبایی، ج3، ص237.
افزودن نظر جدید