رد اشکالات رشید رضا به شأن نزول آیه مباهله (قسمت اول)
رشید رضا اعتراف می کند همه روایات، اتفاق دارند بر اینکه آیه مباهله برای علی و فاطمه و دو فرزندشان (ع) نازل شده و همه محدثین و مفسرین کلمه «نسائنا» را بر فاطمه (س) و کلمه «انفسنا» را بر علی (ع) حمل کردهاند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مباهله یعنى نفرین کردن یکدیگر، یعنی درخواست لعن و نفرین الهی برای اثبات حقانیت بین دو طرفی که هر کدام ادعای حقانیت دارند تا هر کس که بر باطل است، مورد غضب الهى قرار گیرد و آنکه بر حق است شناخته شود و اینگونه حق از باطل تشخیص داده شود؛ یعنی مباهله براى اثبات و روشن شدن حق، پس از اقامه برهان است.
این اتفاق در صدر اسلام در سال نهم هجری صورت پذیرفت؛ بنا شد روز 24 ذی حجه بین پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) با مسیحیان نجران مباهله انجام شود. این رویداد نشانگر حقانیت دعوت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بود و نیز بر فضیلت همراهان حضرت (امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، فاطمه (سلاماللهعلیها) و حسنین (علیهماالسلام)) دلالت دارد. آیه «فَمَنْ حَاجَّكَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَللَّعْنَتَ اللَّـهِ عَلَی الْكَاذِبِینَ (آلعمران/61) بنابراین پس از فرارسیدن علم [وحی] به تو، هر کس درباره او [حضرت عیسی (علیهالسلام)] با تو به چالش برخیزد، به او بگو: بیایید تا فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان و جانهایمان و جانهایتان را فراخوانیم، آنگاه (به درگاه خداوند) زاری [تضرّع] کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم.» درباره پیشنهاد مباهله از طرف پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به مسیحیان نازل شد.
شیعیان معتقدند امام علی (علیهالسلام) بر اساس آیه مباهله، به منزله نفس و جان پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) است. این واقعه در منابع شیعه و اهل سنت آمده است. بر اساس منابع، پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) پس از مناظره با مسیحیانِ نجران و ایمان نیاوردن آنان، پیشنهاد مباهله داد و آنان پذیرفتند؛ اما در روز موعود، مسیحیان نجران از انجام مباهله خودداری کردند.
مفسرین و محدثین بنام اهل سنت، همین شأن نزول را برای آیه 61 سوره آل عمران نقل کردهاند. در کتاب احقاق الحق حدود شصت منبع از منابع اهل سنت ذکر شده که تصریح کردهاند آیه مباهله درباره اهل بیت و پنج تن آل عبا (علیهم السلام) نازل شده است که ازجمله آن منابع صحیح مسلم و سنن ترمذی است. مفسرین بزرگ اهل سنت ازجمله زمخشری، بیضاوی و فخر رازی، ضمن بیان این شأن نزول، نکات نابی در فضایل اهل بیت (علیهم السلام) که از این جریان برداشت میشود، بیان کردهاند.(1)
اما یکی از مفسرین سلفی به نام رشید رضا، با وجود تصریح مفسران و محدثین بر اینکه آیه مباهله در حق پنج تن آل کساء نازل شده است، نزول این آیه را در حق اهل بیت صحیح نمیداند.(2)
وی میگوید: «اگر چه همه روایات، اتفاق دارند بر اینکه آیه مباهله برای علی و فاطمه و دو فرزندشان (علیهمالسلام) نازل شده است و همه محدثین و مفسرین کلمه «نسائنا» را بر فاطمه (علیهاالسلام) حمل کردهاند و کلمه «انفسنا» را بر علی (علیهالسلام) حمل کردهاند؛ اما مصادر این روایات، شیعیان هستند؛ شیعیان با اصرار، این روایات را تکثیر کردند، تا جایی که اهل سنت نیز آن را پذیرفتند!»(3)
در پاسخ به این کلام رشید رضا می توان گفت: مشخص نیست منظورش کدام روایات است؟ آیا مراد او همین روایاتى است که محدثین اجماع بر نقل آن دارند و آن را رد نکردهاند؟ روایاتى که محدثین و مفسرین بر آن اتفاق دارند و نمیتوان گفت اهل حدیث بر جعل آن توطئه کردهاند؛ روایاتى که صاحبان جوامع حدیث، آن را در جوامع خود آوردهاند. آیا رشید رضا جرأت دارد صحیح مسلم و ترمذى و کتب تاریخ را هم جعلى بداند؟
این روایات در تفاسیر اهل سنت آمده، بدون اینکه در آن اعتراض کرده یا در صحت سند آنها تردید کرده باشند. اگر رشید رضا بگوید مفسرین تخصصى در تشخیص حدیث ندارند، بسیارى از مفسرین، خود اهل حدیث هم بودهاند، مانند: طبرى و ابن کثیر و سیوطى و امثال ایشان.
سؤ ال دیگرى که از رشید رضا داریم این است که منظورش از شیعیانى که مصادر این روایاتند، چه کسانى هستند؟ آیا صحابهاى که سلسله سند این روایات به آنان منتهى مىشود؟ از قبیل سعد بن ابى وقاص و جابر بن عبدالله و ابن عباس و سایر صحابه و یا تابعینى که تمسکشان به این روایات ثابت شده، ازجمله ابوصالح، کلبى، سدى، شعبى و امثال آنان؟
اگر این افراد حدیثى را نقل کردهاند که به مذاق رشید رضا خوش نیامده، شیعه شدهاند و هر چه نقل کنند، جعلى است؟!
اگر اینگونه است، پس تمامى احادیث اسلامى که به وسیله آنان نقل شده، بىاعتبار است؛ بنابراین باید همه روایات این افراد را کنار بگذارد و احادیثشان را طرد کند و با رد احادیث آنان، دیگر سنت و سیرهاى برای او باقى نمىماند.
قرآن کریم صراحت دارد بر اینکه سنت و سخن و سیره پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) حجت است و تصریح دارد به اینکه دین خدا همچنان زنده مىماند و اگر بنا باشد سنت به کلى باطل شود، دیگر اثرى از قرآن باقى نمىماند؛ چون آیات قرآن کریم به وسیله این سنت اثبات شده است و در این فرض، ثمرهاى بر نازل کردن قرآن نیز مترتب نمىشود.
آیا 70 روایت در کتب اهل سنت با 40 طریق، همه از شیعهاند و شیعه احادیثش را در صحیح مسلم وارد کرده است؟!
اگر رشید رضا مىخواهد بگوید صاحبان جوامع حدیثی اهل سنت، از این احادیث بىخبرند، بلکه شیعه بعد از مردن صاحبان جوامع و کتب تاریخ، احادیث مذکور را در کتب آنان داخل کردهاند نیز محذور بطلان سنت و شریعت در بین مىآید، بلکه محذور در این فرض عمومىتر و فساد آن بیشتر است؛ زیرا دیگر به هیچ کتاب حدیث و تفسیر اهل سنت نمىتوان اعتماد کرد.
ظاهراً ایراد رشیدرضا به عملکرد پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) است که این افراد را انتخاب کرده است.
پینوشت:
1. «درایتی از روایت مباهله برای جهانیان از منابع اسلامی»
«برداشت زیبا و بهحق دوعالم سنی ازحقیقت مباهله»
2. رشيد رضا، محمد، تفسير القرآن الحكيم (تفسير المنار)، الهيئة المصرية العامة للكتاب، 1990 م، ج3، ص265.
3. همان.
افزودن نظر جدید