وجوب اطاعت از پیامبر (ص)
خداوند تبارک و تعالی داوری میان مردم را هدف و غایت انزال كتاب، بر رسولان قرار داده است؛ بنابراین حکم كردن با كتاب را از وظایف آنها بر شمرده است.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ احمد صبحی منصور معتقد است كه رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در مورد آیات، اجتهاد نکرده است. او وظیفه نبی را فقط ابلاغ وحی می داند و وظیفه مردم را تدبر و اجتهاد در فهم معانی قرآن میداند و جهت اثبات آن به آیه: «كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُولُوا الْأَلْبَابِ [ص/29] (این قرآن بزرگ) کتابی مبارک و عظیم الشّأن است که به تو نازل کردیم تا امت در آیاتش تفکر کنند و صاحبان مقام عقل متذکر (حقایق آن) شوند.» استناد میكند.
با توجه به واژه «لِيَدَّبَّرُوا» نتیجه میگیرد كه تدبر، وظیفه مردم است نه وظیفه نبی؛ از این رو، نتیجه میگیرد كه صاحب شرع فقط خداوند است. اگر نبی حق تشریع و اجتهاد داشت، دین دو مرجع پیدا میكرد و به اجبار، مصدر دوم، همان شأنیت مصدر اول را پیدا میكرد. بنابراین اجتهاد ایشان در تطبیق نصوص شرعی به امکانات بشری و شرایط زمانی و مکانی و اطرافیانش بستگی داشته و برای نسلها و عصرهای بعدی قابل اجرا نیست.[1]
نقد:
خدای تعالی داوری میان مردم را هدف و غایت انزال كتاب بر نبییّن و رسولان قرار داده است. بنابراین حکم كردن با كتاب را از وظایف آنها بر شمرده است. اما درباره اینکه صبحی منصور اجتهاد پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در تطبیق نصوص را منحصر به زمان صدور دانسته و قابل اجرا برای نسلها و عصرهای دیگر نمیداند، باید گفت که بسیاری از سخنان برای دورهای خاص مطرح نشدهاند و جنبه عمومی دارند و قابل اجرا برای همه زمانها و مکانها هستند. پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) به دلیل اتصال و انتسابی كه با منبع وحی دارد، به عنوان مربی الهی برای مردم، توانایی راهنمایی همه جانبه بشر را دارد.
امام علی (علیهالسلام) میفرماید: «وَ اِقْتَدُوا بِهَدْی نَبِیکمْ فَإِنَّهُ أَفْضَلُ اَلْهَدْی وَ اِسْتَنُّوا بِسُنَّتِهِ فَإِنَّهَا أَهْدَی اَلسُّنَن.[2] از راه و رسم پیامبرتان پیروی کنید که بهترین راهنمای هدایت است، رفتارتان را با روش پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) تطبیق دهید که هدایت کنندهترین روشهاست.»
همچنین خداوند در آیاتی میفرماید که: پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است. (و این اولویت، مطلق است و منصرف به مؤمنان عصر و زمان خاصی نیست.) این اولويّت پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) بر مؤمنان در مسايل حكومتى و فردى و تمام امور است.
چنانكه در قرآن آمده است، براى هيچ زن و مرد با ايمانى در برابر قضاوت پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) حق انتخاب و اختيارى قرار نداده است. «ما كانَ لِمُؤْمِنٍ وَ لا مُؤْمِنَةٍ إِذا قَضَى اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَمْراً أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ.[احزاب/36] و هیچ مرد و زن مؤمنی را در کاری که خدا و رسول، حکم کنند اراده و اختیاری نیست (که رأی خلافی اظهار کنند) و هر کس نافرمانی خدا و رسول او کند، دانسته به گمراهی سختی افتاده است.»
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) قصد داشت زینب دختر عمهاش را به زید، غلام آزاد کرده خود تزویج کند و زینب گفت: من از اشراف قریشم، غلامی را به شوهری نمی پذیرم. اما وقتی این آیه نازل شد، پذیرفت.
همچنین باید این نکته را متذکر شد که قرآن كریم در آیات متعددی، به صراحت بر لزوم پیروی از خداوند و رسول خودش (به صورت مطلق) تأكید کرده است. بنابراین، اطاعت مطلق از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) وظیفه هر مسلمانی است و کلام را نمیتوان از ظاهرش منصرف كرد، مگر به قرینه متصله یا منفصله.
پینوشت:
[1]. صبحی منصور، احمد، القرآن و کفی مصدرا للتشریع الاسلامی، ص65-72
[2]. نهج البلاغه، خطبه 110.
افزودن نظر جدید