بدعتی که حتی بدعتگذارش پایبند آن نبود
از جمله بدعتهایی که توسط عمر بن خطاب در دین گذارده شد، نماز تراویح است. تراویح به نمازهایی اطلاق میشود که مسلمانان سنی در شبهای ماه رمضان به جماعت میخوانند. این نماز پس از نماز عشاء خوانده میشود. در بین اهل سنت رسم است که هر شب یک جزء قرآن را در این نمازها تلاوت کنند تا در پایان ماه رمضان، قرآن ختم شود. نماز تراویح بیست رکعت است اما پس از هر دو رکعت سلام داده میشود، که پس از هر چهار رکعت استراحت (ترویحه) انجام میشود و از اینرو آن را نماز تراویح مینامند. ترویحه، وقفه کوتاهی است که از آن برای خواندن دعا یا اذکار استفاده میشود. نماز تراویح در مساجد اهل سنت در کشورهای مختلف برگزار میشود. هرساله در ماه رمضان جمعیت بسیاری برای شرکت در نماز تراویح مسجدالحرام در مکه و مسجد نبوی در مدینه جمع میشوند.
بسیار عجیب است که اگر تمام کتب روایی و تاریخی اهلسنت را زیر و رو کنیم، نه تنها یک مورد نماز تراویح خواندن عمر بن خطّاب را نمیبینیم، بلکه حلافت آن را مییابیم؛ به عنوان نمونه متن زیر: «دیگران بر این عقیده هستند که خواندن نماز نافلهی رمضان (نماز تراویح) به صورت فرادی در خانه افضل است؛ چرا که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) همیشه آن را فرادی میخواند و در دوران خلافت ابوبکر و ابتدای خلافت عمر نیز امر بر همین منوال بود تا آن که در سال چهاردهم هجرت و دوران خلافت عمر بدعت ایجاد شد و خود عمر نیز اعتراف کرده که ترجیح بر فرادا خواندن آن است.»[1]
علاوه بر متن بالا نصوص و دلایل فراوان دیگری بر خوانده نشدن چنین نمازی از سوی خود او و بسیاری دیگر از صحابه و تابعین مییابیم که ابن ابی شیبه در کتاب «المصنّف» بابی را تحت همین عنوان «من کان لا یقوم مع النّاس فی رمضان» گشوده و به معرفی افرادی پرداخته که در نماز تراویح شرکت نمیجستهاند.[2]
حال آیا این پرسش مطرح نمیگردد که چرا خود عمر بن خطّاب که این بدعت را در دین گذارده، حتی برای یک بار هم که شده به آن عمل نکرده و نماز تراویح نخوانده است؟ و آیا این رفتار، بهترین مصداق برای این آیهی قرآن کریم نیست؟ «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ * کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُون [صف/2 و 3] ای کسانی که ایمان آورده اید! چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید؟! نزد خدا بسیار موجب خشم است که سخنی بگویید که عمل نمی کنید!»
پینوشت:
[1]. «و ذهب آخرون إلی أنّ فعلها فرادی فی البیت أفضل لکونه علیه الصّلاة و السّلام واظب علی ذلک قبل هذه اللّیالّی و بعدها و توفّی و الأمر علی ذلک ثمّ کان الأمر علی ذلک فی خلافة أبی بکر و صدرا من خلافة عمر... .» طرح التثریب فی شرح التقریب، زین الدین عبد الرحیم بن الحسینی العراقی، دار الکتب العلمیة، بیروت، ج 3، ص 86. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. به عنوان نمونه: عمر و عثمان: «عن اللّیث عن یحیی بن سعید أنّه سئل عن صلاة الأمیر خلف القاری فقال ما بلغنا أنّ عمر و عثمان کانا یقومان فی رمضان مع النّاس فی المسجد.» المدونة الکبری، مالک بن أنس الإصبحی، دار صادر، بیروت، ج 1، ص 224. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
افزودن نظر جدید