کپی برداری روزه توسط فرقهها از ادیان آسمانی
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ روزه در ادیان پیش از اسلام، امری قطعی بوده است که در کتب هر یک از ادیان آسمانی نیز بارها به آن اشاره شده است. اما فرقهها و آئینهای مختلفی برای اینکه به خود رنگ و بوی دینی بدهند، سعی بر این داشتهاند که برخی از اعمال، مثل روزه که مشترک بین ادیان است را به صورت یک عمل و یکی از احکام متداول در فرقه خود نشان دهند.
روزه در آئین زرتشت؛
به عنوان مثال، در آئین زرتشت وقتی سخن از روزه میشود، موبدان و سخنگویان این آیین در جمع دیگر ادیان و بهخصوص مسلمانان، بیان میدارند که مقوله روزه در آیین زرتشت به مانند دیگر ادیان وجود دارد. جامعه زرتشتیان در توصیف روزه چنین بیان میدارند که هر فرد زرتشتی در آیین زرتشت چهار روز هر ماه، باید از خوردن گوشت حیوانات امتناع کند.
اما واقعیت روزه در آیین زرتشت امر دیگری است که برای مسلمانها گاها مخفی میماند. چون روزه در آیین زرتشت با دیگر ادیان از جمله اسلام بسیار متفاوت است. در اسلام، روزه یعنی نخوردن و نیاشامیدن در مدتی معلوم است که در آیین زرتشت چنین نیست.
کتاب مقدس زرتشتیان اوستا مشتمل بر 5 بخش است. آن قسمت که متن احکامی اوستا و زرتشتیان معروف هست، متن وندیداد است، هرچند امروزه ادعا می کنند که دیگر از آن استفاده نمی کنند، ولی این چنین نیست. در جای از این کتاب در مورد روزه بیان میکند که «کسی که روزه بگیرد در آخرت بالاترین کیفر را که در این دنیا مقرر است خواهد دید مانند اینکه اعضا بدن فناپذیر وی با یک کارد فولادین بریده شود.» [1] و موارد دیگری در مورد نهی از روزه در این کتاب وجود دارد. پس در آیین زرتشت آنچه در مورد روزه در ذهن افراد سایر ادیان مد نظر هست، وجود ندارد و در آیین زرتشت تنها نخوردن گوشت وجود دارد که نام آنرا نمیتوان روزه گذاشت.
روزه در فرقه بهائیت؛
میرزا حسینعلی نوری، روزه را در اسفند ماه، آنهم به مدت 19 روز و فقط با تحمل گرسنگی و تشنگی از طلوع آفتاب تا غروب، بدون خودسازی پایه گذاشت یا به عبارتی کپی برداری کرد و گفت: «کفوا انفسکم عن الاکل و الشرب من الطلوع الی الافول.[2] از خوردن و آشامیدن خودداری کنید، از طلوع خورشید تا غروب آن.»
فرقه بهائیت معتقدند که بهائیت مسلک جدیدی است و تمام احکام اسلام توسط بزرگان و پایه گذاران این فرقه، نسخ شده است و احکام و آداب جدید و نوینی توسط بزرگان این فرقه برای سعادت و کمال انسانی آورده شده است.
اما روزه بهائیت که توسط بهاءالله آورده شده چه نوآوری داشته است که باید آن را جدید خواند؟ آیا اصلاً میتوان آن را عبادتی متفاوت از روزه در اسلام بشمار آورد؟
پاسخ این است که در این عبادت به اصطلاح جدید بهاءالله، انجام آن در یکی از فصلهای مناسب(اسفند)، با آب و هوای معتدل قرار داده شده تا به پیروان بهاء الله بد نگذرد و بتوانند به آسانی گرسنه و تشنه بمانند و این زمان در این فصل از سال، زودتر به پایان برسد.
تفاوت دوم در این است که بنیانگذار فرقه ضاله بهائیت، تعداد ماهها را از 12 ماه به 19 ماه تغییر داده و حتی تعداد هر ماه را از 30 روز به 19 روز تغییر داده است. در حالی که در دین مبین اسلام و به دستور مستقیم خداوند (تبارک و تعالی) روزه مختص ماه رمضان است که در قرآن بر یک ماه بودن آن(شهر رمضان) تصریح شده و بر اساس اجماع علمای دین، باید از اذان صبح تا مغرب روزه داشت و این امر نشان میدهد که بهائیت دنبال بدعت جدیدی است تا با مخالفت با کلام صریح الهی، به مقابله با آن بپردازد.
حال سوال این است که چگونه بزرگان این فرقه ضاله، ادعای آوردن دین نوینی میکنند، در حالی که تمام احکام دین مبین اسلام را که خودشان منسوخ اعلام کردند را با کمی تغییرات ناشیانه به عنوان راه و احکام جدید معرفی میکنند؟
پیروان هر یک از این فرقهها با بررسی دقیق، به این مسئله خواهند رسید که آنچه درباره روزه در دیگر ادیان آمده است با آنچه این فرقهها به آن تمسک جسته و به آن عمل میکنند کاملاً متفاوت است و دین مبین اسلام به عنوان آخرین دین و کامل کننده تمام ادیان، در احکام و شریعت آسمانی کاملترین ادیان است که با مطابقت احکامش با دیگر احکام در ادیان آسمانی مطابقت بیشتری دارد و از کمال بیشتری نیز نسبت به آنها برخوردار است.
پی نوشت:
[1]. وندیداد،فرگرد 4 بند 50، ترجمه دارمستتر، ترجمه به فارسی موسی جوان
[2]. میرزا حسینعلی نوری، اقدس، ص 45
افزودن نظر جدید