تفاوت عرفان و تصوف

  • 1395/01/23 - 23:52
برای دو کلمه "عرفان" و "تصوف" اشتراکات و افتراقات بسیاری نقل کرده‌اند، برخی هم آن دو را یکی دانسته و برای هر دو حکم واحدی در نظر گرفته‌اند لیکن در نظر غالب محققین در این زمینه اختلافاتی میان دو کلمه عرفان و تصوف وجود دارد که در این نوشته مختصر به برخی اشاره می‌کنیم.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در صدر اسلام کلماتی از قبیل "مسلم"، "مؤمن"، "زاهد"، "عابد" نشان دهنده ابعاد معنوی یک شخص بودند. کم‌کم دو کلمه "عارف" و "صوفی" نیز به آنها پیوستند. در قرن‌های اولیه کلمه عارف و صوفی مترادف با یکدیگر و به یک معنا به کار می‌رفتند. به همین جهت سه نمط آخر کتاب اشارات ابن سینا –که اختصاص به بحث عرفان نظری دارد- به نام تصوف شناخته شده است. در آثار خواجه عبدالله انصاری و محی‌الدین عربی نیز اینها مترادف به کار رفته‌اند.[1]
برای اینکه تفاوت‌های دو کلمه عرفان و تصوف را تشخیص دهیم ابتدا بهتر است با معانی لغوی آن دو آشنا شده، سپس به دیگر ابعاد آنها اشاره کنیم.
"عرفان" در لغت بـه مـعنای شـناخت و شناسایی است و در اصطلاح، روش و طریقه‌ای ویژه است که برای دستیابی و شناسایی حقایق هستی و پیوند و ارتـباط انـسان با حقیقت، بر شهود و اشراق و وصول و اتحاد با حقیقت تکیه دارد، و نیل به ایـن مـرتبط (شـهود حقیقت و اتحاد با آن) را نه از طریق استدلال و برهان و فکر، بلکه از راه تهذیب نفس و قطع علایق و وابـستگی از دنـیا و امور دنیوی و توجه تام به امور روحانی و معنوی و در رأس همه، مبدأ و حـقیقت هـستی می‌داند.[2]
اما "تصوّف" در لغت مشتق از «صوف» (به معنای پشـم گوسفند) است، و صوفی را از آن روی صوفی گفته‌اند که لباس پشمینه خشن برتن می‌کند. سهروردی صاحب کتاب "عوارف‌المعارف" می‌گوید: «اشتقاق تصوّف از صوف، از هراشتقاق دیگر مناسب‌تر است، چه می‌گویند: «تصوّف، یعنی پشمینه پوشید» همچنان کـه مـی‌گویند:تَقَمّص یعنی «جامع‌برتن کردن»‌ پس صوفیان رابه لباس ظاهرشان منسوب کرده‌اند که از هر نسبتی روشن‌تر است.»[3]
گذشت زمان باعث شد که عرفان و تصوف از یکدیگر فاصله بگیرند و همچنان که از نظر لغت بین این دو کلمه تفاوت‌هایی بسیار زیادی وجود دارد، از نظر اصطلاح نیز به صورت متفاوت به کار برده می‌شوند. از قرن هفتم به بعد عرفان به معنای یک مکتب فکری بسیار دقیق فلسفی به کار برده شده است که به بحث از شناخت حق و انسان کامل می‌پردازد و همچون فلسفه از برهان‌های عقلی و دقت‌ها و ظرافت‌های زیاد برخوردار است و تفاوت آن با فلسفه در این است که فلسفه علمی است که به دنبال شناخت حقایق است که از طریق بحث و استدلال‌های خشک فلسفی و برهانی، اما عرفان به دنبال شناخت از طریق کشف و ذوق و تصفیه باطن می‌باشد، از آن زمان به بعد عرفان به صورت یک مکتب بسیار دقیق و پویا مطرح شد. اما تصوف هرگز به دنبال شناخت حقیقی حقایق نبوده، بلکه تنها به یک سلسله‌ای در طریقت و برخی از ذکرها و اوراد اختصاص یافته است.[4]
«عرفان» و «تصوف» با وجود شباهت‌های ظاهری در برخی از آداب، اساساً متمایز با یکدیگر و مجزای از هم هستند؛ چراکه عرفان شیعه ریشه در آموزه‌های ثقلین دارد؛ یعنی منشأ آن قرآن و سنت (قولی، فعلی و تقریری) چهارده معصومین (علیهم السلام) است، اما تصوف ریشه‌ای التقاطی داشته که هم از آموزه‌های نوافلاطونیان و هم نحله‌های معنوی مسیحی و حتی شبه عرفان‌های هندی و شرقی وام گرفته است.
بعنوان مثال در مکتب افلاطون (427-347 ق.م) مسأله عشق و اشراقات معنوی و روحانی از اهمیت سرشاری برخورداراست. به عـقیده افـلاطون، انسان تنها درصورتی می‌تواند به کمال دانش و معرفت نائل آید که راه کشف و شهود و تصفیه باطن را پی گیرد تا اشعه و اشراقات علوم از عالم غیب و مبادی عالیه بر قلب و روان او تابش کند. در نظر افـلاطون، کـمال و هدف نهایی آدمی همانا وصول به حق و مشاهده اوست‌ و حقیقت دانش در همین اصل نهفته است. مادامی که انسان به این مقام نرسیده، کمال دانش و معرفت را نیافته است. به عـقیده افـلاطون تنها راه معرفت، کشف و شهود و وصول به حق است. در این‌جاست که عالم و معلوم و عاقل و معقول متحد می‌گردد.[5]

پی نوشت:
[1]. مدنی محمد، در خانقاه بیدخت چه می‌گذرد، راه نیکان، تهران، 1391، صص 13 و 14
[2]. شیروانی علی، نشریه معرفت، شماره 7، زمستان 1372،  ص 21
[3]. عوارف المـعارف،مطبوع درحـاشیه‌احیاءالعلوم غـزالی، طبع قاهره، ج 1، ص 293ـ294
[4]. مدنی محمد، در خانقاه بیدخت چه می‌گذرد، راه نیکان، تهران، 1391، ص14
[5]. نظری در تاریخ ادیان، علی‌اکبر ترابی، تهران، شرکت انـتشارات نـسبی حـاج محمدحسین اقبال و شرکا، 1341، ص 178

تولیدی

دیدگاه‌ها

همه اتفاقات در دنیا برای ما موعظه هست . موعظه امروز فوت مرحوم سعید راد . هر چی بود هر کاری کرد بالاخره تمام شد . تمام شد . شخصی که همه چی داشت . دیگه چی بهتر از بازیگری و مشهور بودن و خوشی ها و تلخی ها . ما هر کاری هم بکنیم نمیتونیم از او بالاتر باشیم از اون همه فیلم و شاخص بودن و مشهور بودن و با دو متر قد و خوش تیپی هیچ چیز با خودش نبرد . فقط عمل . عمل .

در مراسم خاکسپاری سعید راد به جای صلوات و فاتحه . کف و سوت و حرکات ناموزون انجام میدادند . در مراسم عزاداری تاسوعا و عاشورا زنان و دختران بیحجاب زنجیر میزدند . اینها برنامه ها و نقشه هایی است که با آرامش و به صورت نرم . کارهای اشتباه و غلط را وارد دین کرده و به اهداف پلید خود برسند . مسئولین هم که همچنان در خواب غفلت تشریف دارند

کل خلقت دست به دست هم داده اند تا انسان خدا را بشناسد و طاعت کند . حالا در این مسیر اگر بیشترین درجه را حساب کنیم و 100 بدهیم به این شناخت . هر کس به مقدار تلاش معنوی و عرفانی خود میتواند به پله های ایمان و درجات آن برسد ممکن است کسی در پله 10 باشد دیگری در 30 و 40 و 80 و و یا 1 . خلاصه اینکه با نهایت تلاش . خود را باید برای رسیدن به معرفت بالا آماده کنیم . حالا اگر همت ما در دنیا رسیدن به اون معرفت بالا باشد و در اثر اون معرفته پرستش و عبادت و گوش فرا دادن به فرامین خداوند باشد یعنی ما توانسته ایم کل هستی را با خود همسو و هم مسیر کنیم . یعنی ارج نهاده ایم به وجود خورشید و ماه و ستارگان . ارزش داده ایم به امکانات . تشکر و قدردانی کرده ایم از تلاش پیامبر و امامان و ائمه اطهار . تشکر کرده ایم از کسانی که در جنگها از صدر اسلام گرفته تا الان جنگیده اند و برای اسلام جانفشانی کرده اند و برای بقای دین و انسان دیندار چه انسانهایی که تلاش جسمی و فکری کرده اند از تلاش قیص ابن مسحر گرفته تا قیام توابین و مجاهدتهای مختار و ... . بگذارید اینطور بگم که این کم و زیاد بودن نفرات حق پرست برای خداوند که فرقی ندارد یعنی بنده اینطور فهمیدم که اگر قرار باشه در طی چند قرن . پس از جنگهای فراوان و فرستادن این همه پیامبر و انتصاب امامان و مجاهدتهای عده ای فراوان اگر و اگر قرار باشه که فقط یک نفر خدا پرست واقعی پرورش بیابد خداوند آن کار را انجام خواهد داد . یعنی 1 نفر با ایمان خالص و کسی که خداوند خریدارش باشه ارزشش از کل کائنات و روزها و شبها و هر آنچه در ؟آن است برای خداوند مهم است . پس حیف نیست در جهت شناخت و طاعت و پیروی از چنین خدایی انسان در این عمر محدود تلاش نکند . و در اینیستا بیافتد بدنبال آتئیست هایی همچون پارسا و

عارفی نماز صبحش قضا شد . خیلی بیتابی میکرد و عزع و جزع فراوان . دوستانش بهش گفتند بالاخره کاری است که شده استغفار کن و قضایش را بجا بیاور . ان شائ الله خداوند آمرزنده است میبخشد . در پاسخ گفت من از این نالانم که آن سحر دیگر از دست رفت و دیگر هر گز برنخواهد گشت . آن صبحگاه دیگر تکرار نخواهد شد و از من فوت شد و من در خواب غفلت بودم و همه هستی شاهد خواهد بود که خالق منتظر من بود و من بد عهدی کردم و به گفت و گو با او نرفتم آن سحرگاه در لوح کائنات ثبت شد و من در سجده نبودم وقت محدود است مگر در کل عمرم چند تا از این سحرگاهان در اختیار من است که اینگونه یکروزش فوت شد .

میبینید عرفا در کجا بودند و چه معرفت والایی داشته اند و دارند در اینجا نه صحبت از عذاب الهی و نه پاداش و بهشت و جهنم شده یعنی انسان به جایی میرسد که خود باری تعالی برایش مهم میشود و در فکر عذاب و عقاب و پاداش و جزا نمیباشد یعنی به فکرش هم خطور نمیکند که نماز را به خاطر ترس ادا میکند هر چند در ابتدا این معرفت با همان ترس حاصل شده . ولی بعدا وقتی پرده ها کنار میرود دیگر عبادت لذت بخش میشود و از برای ترس از جهنم و از شوق بهشت نمیباشد

آیا میشود انسان به جایی برسد که گناه فکری هم نکند . پاسخ برخی ها منفی است یعنی معتقدند در هر صورت انسان دچار لغزش لااقل فکری هم میشود . ولی برخی معتقدند که مرکز و نقطه شروع هر گناهی از فکر انسان سرچشمه میگیرد . پس کسی که گناه نمیکند فکر گناه هم نمیکند . خلاصه تمامی این نیکی ها یک شبه حاصل نمیشود و نیاز به تمرین و تکرار دارد .

همچنین مرحوم آیت الله حاج شیخ حسنعلی اصفهانی (معروف به نخودکی) در وصیت خود به فرزندش می‌گوید: «اگر آدمی چهل روز به ریاضت و عبادت بپردازد، ولی یک بار نماز صبح از او فوت شود، نتیجه آن چهل روز عبادت بی ارزش (نابود) خواهد شد. فرزندم تو را سفارش می‌کنم که نمازت را اول وقت بخوان و از نماز شب تا آن جا که می‌توانی غفلت نکن.» درباره نماز صبح بیشتر بدانید امام باقر (علیه السلام) فرموده است:، چون نمازگزار به نماز مى‏ ایستد، براى او سه خصلت است: فرشتگان او را از جاى پاهایش تا آسمان احاطه مى‏ کنند، و از آسمان بر فرق سرش رحمت و نیکى فرو مى‏ ریزد و فرشته ‏اى بر او گماشته مى‏ شود و ندا مى‏ دهد اگر نمازگزار بداند با چه کسى مشغول مناجات است خسته و تافته نمى‏ شود. (روضه الواعظین)

خداوندا از تو تقاضا دارم که مرا مشغول دنیا نکنی و من نمیدانم اگر نعمتی (نقمتی) برایم هست که مرا غافل خواهد کرد و مشغول دنیا و اتراف خواهم شد آن را نمیخواهم . خداوندا وسائل و مسائلی که در عصر ما انسانها را مشغول کرده خیلی زیاد هست وسائل ارتباطی . مکانهای تفریحی هر روز ظهور امکانات جدید و رفاه زدگی احساس میکنم نمامی اینها و وقت میخواهد انرزی میخواهد و صرف زمان . حقیری که میخواهد بیشتر زمان خود را با تو صرف کند و در طاعت و عبادت و معرفت باشد . چگونه با این امکانات میتواند جمع شود . خدایا بنده نمیدانم صلاح و مصلحتم در چیست ولی همواره از درگاه با عظمتت درخواست دارم که مرا مشغول دنیا نکنی کمکم بفرما تا در اقیانوس عمیق دنیا غرق نشوم . کمک کن چه در فقر و چه در ثروت چه در تنگ دستی و چه در فراوانی نعمت چه در آزادی و چه در گرفتاری چه در سیری و چه در گرسنگی در سلامتی و در بیماری در جوانی و در پیری و در تمامی لحظات با هر شرایطی به یاد تو بوده و راضی باشم . الهی امین یا ارحم الراحمین

الهی حالی و نفسی برایم عطا بفرما که همواره خود را مقصر و ناحق در تمامی شرایط بدانم و حق را به دیگران بدهم و پیوسته به سویت در حال نزدیک شدن باشم .

یک شخصیتی هست بنام سید ابوالفضل برقعی که این روزها هم نوه اش گاها مناظراتی را اجرا میکند . این شخصیت تا درجه مرجعیت هم پیش رفته و اجازه صدور فتوا نیز داشته است . در وسط راه یوهویی متحول شده و افاضاتی را داشته است . که با عقاید شیعه و اموزه های ناب آن در تضاد میباشد . یه عده ای هم دنبالش راه افتاده اند . حتی ایشان به گواهی نوشته ها (ما از نیات درونی انسانها اگاه نیستیم )معتقد بودند که امام حسن عسکری فرزندی نداشته (نعوذبالله ) . ببینید به نظر من انسان که ائمه اطهار و امامان معصوم را وقتی خوب شناخت و عقیده پیدا کرد برقعی که چه عرض کنم میلیونها عالم بالاتر از او هم بیایند راه را گم نمیکند . هر کتابی هر سخنی هر کسی میخواهد باشد . مقیاس اندازه گیری ما قرآن و اهل بیت هست سخنان و اشخاص را با ان معیار خواهیم سنجید در چهر چوب انها بود قابل قبول است خارج از آن چه شخص خودش و چه سخنانش پشیزی ارزش ندارد . کسی که وجود امام زمان را انکار کند . علامه دهر هم باشد در سنگر شیطان است

بار پروردگارا شاهد باش که در دنیا وقتی اسم #نجف اشرف# و مولا امیرالمومنین ذکر میشه خصوصا در ایام اربعین دل شاد و از خود بیخود میشوم . بار خدایا روزی تمام دوستداران بفرما . یکشب خوابیدن ، در نجف ثواب ۷۰۰ سال عبادت را دارد . عرفان یعنی همین

امروزه اگر سری به سایتها بزنید و اگر سری به سروده های برخی از شاعران بزنید در مورد #خدای من و خدای تو # #خدای من و خدای آنها# یا مثلا جمله اینکه خدای هر کسی فرق دارد . و جملاتی شبیه به اینها . تمامی اینها شرک است . تمامی این جملات شرک آلود است . و یعنی اینکه قائل هستیم به بیشمار خدا و یه کسی هم در میاد میگه هر کس یه خدایی داره که با دیگری فرق دارد و نهایتا میرسه به اینجا که طرف میگه خدا ساخته ذهن بشر است . وقتی انسان درس خداشناسی را از قران و ائمه اطهار نگیره نتیجه میشه همین . نتیجه میشه گمراهی . در صورتی که بهتر است بگیم خداوند یکی است و این ماها هستیم که با ید معرفت خود را بیشتر کنیم و هر چه معرفت بیشتر بشه درجه خداشناسی (همان خدای واحد) بالا میرود . یعنی به جای اینکه در میان خود از خدایان من و تو حرف بزنیم . میشه خدای واحد که ما نسبت به اندازه معرفتمان شناختهای متفاوت داریم نه اینکه خدایان متفاوت داشته باشیم . این ماها هستیم که نسبت به شرایط مختلف متفاوت هستیم

ما که قسمت نشد بریم پیاده روی اربعین ولی دیشب که از تلوزیون مستندهای پیاده روی اربعین رو میدیدم و تلاش مادران عراقی و حرفهاشون رو میشنیدم پر بود از درسهای معنوی که اساتید عرفان شاید بعد از سالها مجاهدت و ریاضت و مراقبت بهش میتونند برسند ولی این مادران به اصطلاح بیسواد قدیمی از راه و عشق حسین ابن علی ع بهش رسیده بودند یکی از از جملات این بود که خانومی را دیدم که با خدا راز و نیاز میکرد و میگفت خدایا از تو هیچی نمیخواهم زندگی و رفاه و پول و ثروت زیاد نمیخواهم که شاید در اثر آن دچار رفاه زدگی و اسایش بشم و شبها را با غفلت بخوابم . خدایا از تو میخواهم که کار کنم و حاصل دسترنجم را تبدیل به پول کنم و در خدمت زوار امام حسین باشم . چه معرفتی چه ژرف اندیشه ای . احسنت به این شیر زنان . افرین به این نوع نگاه . آدم حسودیش میشه به این عراقی ها

ایوای از رفاه زدگی و مشغول شدن و بازی کردن در دنیا ایوای از غفلت که بزرگترین عذاب است

در ماجرای پیاده روی اربعین گاهی از طرف بزرگان هم غفلت سر میزند غفلتی که مثلا در سخنرانیهایشان میگویند حتی میشه از خونه و از راه دور به امامان سلام داد البته که چنین است و کسی منکر این موضوع نیست . ولی فرض کنید همه بنشینند و از خونه به صورت فردی سلام و عرض ادب کنند . اونوقت این راه ضعیف و سست خواهد شد و ضربه اش به دین و اسلام خواهد رسید در باشکوه اجرا شدن مراسم پیاده روی و زیارت اربعین همه باید تلاش کنیم . یعنی زنده بودن راه امام حسین به همین چیزهای به ظاهر ساده گره خورده و دشمن امروز از این حرکت واهمه دارد . بنده که چند بار توفیق زیارت نصیبم شده بارها عرض کردم و باز هم میگویم یک قدم این مسیر را بخدا با ثروت کل دنیا عوض نمیکنم حتی یک قدمش را حاظر نیستم بدهم چون نمیدانم کدام قدم حقیر مورد قبول درگاه احدیت قرار گرفته . و حتی بیشتر بگویم با قبول و قبول نشدنش هم کاری ندارم لذتی که در این مسیر با امام علی ع و امام حسین و امامان و حضرت زینب و ابوالفضل العباس و علی اکبر و علی اصغر و امام سجاد داشته ام را یک لحظه و یک قدمش را با کل دنیا و هر چه در آن است عوض نمیکنم

یکی از بزرگترین اشتباهات هیئتهای عزاداری امروزه در این هست که برای سخنرانی و موعظه از افراد شخصی استفاده میکنند . بنظر این هم از حیله های دشمن هست . وباید از روحانیت استفاده کرد و از افراد معمم .

امام رضا (ع) می‌فرمایند: 1- زمانی‌ بر مردم‌ خواهد آمد که‌ در آن‌ عافیت‌ 10 جزء است‌، که‌ 9 جزء آن‌ در کناره‌گیری‌ از مردم‌ و یک‌ جزء آن‌ در خاموشی‌ است‌.

امروزه همه و همه از دینداران گرفته تا افراد لامذهب درگیر با بچه های خود و خصوصا نوجوانان خود هستند . از مراجعه به روانپزشک و روانشناس و .. خسته شده اند . باید هم اینطور باشه . وقتی بچه هایمان را بر اساس آموزه های ناب اسلامی تربیت و بزرگ نکنیم . انتظاری جز این نمیتوان داشت . وقتی به فرمایشات ائمه اطهار در خصوص تربیت فرزند توجه نکنیم وضع همینطور میشه .

هنوز هم که هنوز است یه عده گیر کردن تو اینکه آیا ایرانیها دین را با اجبار قبول کرده اند با زور شمشیر و مانده اند در تاریخ و سالهای قبل و اینکه امام علی ع و حسنین علیهما سلام در حمله به سپاه اعراب به ایران شرکت داشته اند یانه . اولا که وقتی شما دین و ایمانت را اگر کامل کرده باشی و امام را معصوم و هر فعل و عمل او را درست بدانی بیشتر مسائل برایت حل میشود . و به دنبال مقصر نمیگردی . دوما این مطالب به درد دین و دنیا و اخرت تو نمیخوره که ایرانیان چطور به دین اسلام گرویده اند . اخر به توو چه (خخ) تو وقتی مکلف هستی به تکالیف دینی خودت عمل کن و اینکه دین و اسلام و پیامبران و امامان آمده اند تا تو به معرف کامل از طریق آنها برسی . تو تو تو تو خیلی مهمی . بدبختان روزگار وقتی نسبت ناروا به فاطمه و زینب س میدهی متوجه نیستی که با چه کسانی طرف هستی . بله چشمتان کور باد که توان دیدن این را ندارید که خداوند تمام هستی را به خاطر زهرا آفریده . بله من به این موضوع معتقدم و وقتی معتدم راه فاطمه را در پیش میگیرم و سعی میکنم از او درس عبادت و بندگی و خداشناسی و خداپرستی را یاد بگیرم .

انسان مومن (وقتق میگوئیم مومن منظور مومن واقعی است نه ظاهری) همه کارهایش عبادت است . و انسان کافر همه کارهایش کفر و گناه است . اگر از انسان مومن بپرسی هدف از زندگی چیست آن را در عبادت میبیند و در طاعت حق بودن و عمل به تکالیف و در نتیجه رسیدن به معرفت و کمال . بنابراین انسان مومن برنامه خود و راه و روش زندگی خود را چنان میچیند که در راه خدا و اولیاء خدا باشد . بنابراین تمامی حرکاتش بر اساس بندگی است . چرا ورزش میکنی میخواهم سالم باشم تا بهتر عبادت کنم . چرا میخوری و میاشامی میخواهم قوت داشته باشم برای عبادت . چرا دنبال آسایش و رفاه هستی میخواهم فراغت داشته باشم برای عبادت

و انسان کافر و گنه کار کلا برنامه اش 180 درجه مخالف توضیحات بالا هست . از کلیه نعمات الهی استفاده میکند و انرژی حاصله را در جهت مخالف و گناه استفاده میکند چه زشت است واقعا عاقبت مخالفت با خدا و رسول و ائمه اطهار . در نهایت و در قیامت نعمات را نشان دهند ودر یک کفه ترازو بگذارند و اعمال را در کفه دیگر چه حالی به انسان دست میدهد . بخدا عذاب آورتر از جهنم است

واقعا کسی که در مقابل ائمه اطهار که معصوم هستند بایستد به چه کسی ظلم میکند . به خودش و خانواده اش در درجه اول ظلم میکند . کسی که در مقابل ایشان بایستد در حقیقت در مقابل معرفت ایستاده . در مقابل سعادت ایستاده . فقط از یک نادان چنین حرکتی رخ میدهد که در مقابل پیامبران و امامان بایستد . اینها بزرگترین نعمتها هستند که خداوند از روی محبت خودش به ما عطا کرده که به اوج کمال برسیم . خدایا عمری عطا بفرما تا به کشف و رسیدن به قله های معرفت و کمال قدم برداریم . اگر عمر درازی آرزو میکنم فقط برای شناخت و اگاهی بیشتر و تربیت و پرورش و زیبا سازی نفسم میخواهم ان را . نه برای لذت و نه برای بهره مندی بیشتر از دنیا . چون در جای دیگر این امکان فراهم نیست . این دنیا فصل و مکان کاشت است . باید به موقع کاشت .

یا من له الدنیا و الاخره ارحم من لیس له الدنیا والاخره چقدر ظریف است این دعا انسان را متوجه این میکند که هیچ نیست هر چند ادعاهای بلند داشته باشد

روز قیامت را میبینم که انسانها را در برابر شکل و هیکل عبادت نگه میدارند تا همه بنگرند که چگونه میباید در دنیا بودند و زندگی میکردند . ولی چه کرده اند . ثروتمندانی را میبینم که با داشتن امکانات و رفاه و اسایش و تغذیه های مناسب و استراحت عبادتی نداشته اند و انسانهایی با کمترین امکانات و بی بهره از فراغت و آسایش و رفاه ولی با عبادتهای همیشگی و خالصانه . کدام گروه برنده خواهند بود . آدم گاهی از خودش بدش میاد با این همه غفلت

ما نام خداوند را در کتابها و درسها و گفتارها و ذهنمان شنیده و تصور کرده ایم . واقعا باورمان به چه شکل است . آیا همیشه اورا بر اعمال خود ناظر و حاضر میبینیم . خداوند را باید در وجود خود پیدا کنی باید باور عمیق پیدا کنی و شناختت به شکلی باشد که هیچ کس توان گرفتن آن را نداشته باشد . انوقت است که تمامی حرکات و لحظه هایت عبادت مقبول حساب میشود

لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقِيناً اگر پرده ها کنار رود بر یقین من افزوده نمیشود . یعنی انچه حد نهایی حقیقت و واقعیت است را علی ع میبیند .

عرفان علی ع از سخن خداى سود بريد و از مواعظش پند گيريد. اندرز خدا را بپذيريد. خداوند با دلايل واضح خود، براى شما جاى عذرى باقى نگذاشته و حجت را بر شما تمام كرده است و برايتان بيان فرموده كه چه كارهايى را خوش دارد و چه كارهايى را ناخوش، تا از آنچه خوش دارد، پيروى كنيد و از آنچه ناخوش دارد، اعراض نماييد. رسول الله (صلى الله عليه و آله) مى فرمود «كه بهشت در سختيها احاطه شده و آتش در خواهشهاى نفسانى.» بدانيد كه اطاعت خداوند با سختى و درشتى همراه است و معصيت او با لذت و خوشى. پس، خداوند رحمت كناد كسى را كه از خواهشهاى نفس و لذتهاى خود دل بر كند و هواى نفس را سركوب نمايد. دشوارترين كارها، دور داشتن نفس است از هوا و هوسهايش، زيرا نفس همواره خواهان معصيت و هوسرانى است.

چرا ما ایرانیها ائمه اطهار را اینقدر دوست داریم و عاشق ولایت هستیم . (خیلی ها به ما انگ عرب پرستی میدهند ) نه جانم عرب پرستی نیست . ما حقیقت را پیش ان بزرگواران اموخته ایم آنها هستند که به ما راه و رسم زندگی پاکیزه و خداشناسی و خداپرستی را یاد داده اند آن بزرگواران هستند که به ما نحوه طاعت و دعا کردن و طلبیدن و خواستن و صحبت کردن با افریدگار را یاد داده اند بنابراین ما عاشقشان هستیم اگر در کل هستی . کسی فردی یا گروهی یا پیشوایی را بهتر . برتر . و بالاتر و پاکیزه تر از این بزرگواران را سراغ دارد نشان دهد .

در یک کلیپ تصویری تو موبایل دیدم مداحی در یک جمع بزرگ مداحی میکرد یک عده ای ظاهرا از کنار مجلس جهت رفتن به نماز حرکت میکردند . نوحه خوان اشاره میکند که حاجی آقا چند لحظه صبر کن ما هم میریم به نماز من اینجا واست نوحه میخونم اونوقت تو تو چه فکری هستی . بعد استناد میکند به یک شعر که ---نماز را كه ملائك هميشه مي خوانند براي گريه خدا آفريد آدم را---- به نظر حقیر هم شعرا و هم مداحان باید مراقب اشعار و خواندن خود باشند . عزاداری محرم و ائمه معصومین علی الخصوص عزاداری اباعبدالله الحسین بسیار هم مهم است . ولی بدون نماز بیفایده هست اون شعر بالا با بیشتر مصادیق قران و احادیث اهل بیت علیهماالسلام در تناقض آشکار است قرار نیست هر شعری که نوشته میشود صحیح باشد شاید پر از ایراد باشه . بنابراین هیچ واجبی و هیچ موضوع با اهمیتی نمیتواند بالاتر از نماز(همراه با ولایت ) باشد .

دیشب کلیپهای جشنواره فجر و سیمرغ بلورین را تو یو تی یوب تماشا میکردم . بازیگران زن و دختر با چه وضعی و با چه بیحیایی و پوششهایی شرکت کرده بودند . گویا اینجا مملکت اسلامی نیست . گویا این بازیگران هیچ دین و ائینی ندارند . گویا اینها نخواهند مرد گویا اینها همیشه تو این دنیا ماندنی هستند حرکات و اداهایی که داشتند نشون میداد چقدر به خود میبالند . خدایا هر چند ما هم گنه کاریم و ادعایی نداریم ولی هزار بار شکر و سپاس که داخل اینگونه جماعت نیستیم خدایا مگر ما چه کار نیکی انجام داده بودیم که در خانواده دیندار و مذهبی ما را قرار دادی هزاران مرتبه شکر و سپاس . پول و ثروت و شهرتی که قرار است من را از تو دور کند و مرا به احکام و دین و دستوراتت یاغی کند را نمیخواهم . گناه این جماعت چندین هزار برابر است و بعد از مرگ متوجه خواهند شد که بد باخته اند اینها با این شهرت و جلو چشم بودنشان برای خیلی از جوانان الگو هستند دختران و پسران جوان از اینها درس میگیرند و قطعا در رفتار و زندگی اشان انها را پیاده خواهند کرد . این جماعت میتوانستند از این فرصت و شرایط ویزه که به دستشان افتاده بهترین استفاده را بکنند برای انتشار و کمک کردن به دین خدا و منتشر کردن زندگی دینی ولی حیف و صد افسوس که تمامی کارهایشان در برابر دین خدا است بیشتر فوتبالیستها و بازیگران سینما و نویسندگان و کسانی که به هر نحو در دید عموم مردم هستند میتوانستند معروفات را منتشر کنند ولی بیشتر منکرات را منتشر میکنند . زمانی که شعله های آتش احاطه خواهد کرد بیدار خواهند شد فعلا مشغول هستند و در خود بینی و خود شیفتگی غرق شده اند و در خواب غفلت به سر میبرند . خدایا به فقری که همراه با طاعت و فرمانبری از دستوراتت اجین باشد مشتاقترم به ثروت و شهرت و قدرتی که به دنبالش معصیت و نافرمانی تو در آن باشد . خدایا فراغت در زمان و در سلامتی و در مال دنیا بده تا در طاعت و فرمان تو باشم

بنده قرار داشتم که به راهپیمائی 22 بهمن نروم یک شب قبلش خونه برادرم بودم . خودم ماهواره نخریده ام چون ان را اسباب شیطان میدانم . وقتی شبکه های معاند و مخالف ایران اسلامی را میدیدم و انسانهای فاسد و بیحجاب و بیحیا و مردان عرق خور فاسد کراواتی را دیدم و حرفهای مسخره و قیافه های گناه آلودشان را دیدم نظرم عوض شد . و پیش خودم گفتم اگر اینها مخالف نظام اسلامی هستند من طرف انها نیستم و طرف کسانی که دشمن خدا و دین خدا هستند نیستم اگر اینها میخواهند مقابل ایران اسلامی بایستند من هم مقابل انها هستم و این شد که بر طبق وظیفه و تکلیف در راهپیمایی شرکت کردم و خدا را شاکرم که هدایتم فرمود

صفحه‌ها

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.