تفاوت عرفان و تصوف

  • 1395/01/23 - 23:52
برای دو کلمه "عرفان" و "تصوف" اشتراکات و افتراقات بسیاری نقل کرده‌اند، برخی هم آن دو را یکی دانسته و برای هر دو حکم واحدی در نظر گرفته‌اند لیکن در نظر غالب محققین در این زمینه اختلافاتی میان دو کلمه عرفان و تصوف وجود دارد که در این نوشته مختصر به برخی اشاره می‌کنیم.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در صدر اسلام کلماتی از قبیل "مسلم"، "مؤمن"، "زاهد"، "عابد" نشان دهنده ابعاد معنوی یک شخص بودند. کم‌کم دو کلمه "عارف" و "صوفی" نیز به آنها پیوستند. در قرن‌های اولیه کلمه عارف و صوفی مترادف با یکدیگر و به یک معنا به کار می‌رفتند. به همین جهت سه نمط آخر کتاب اشارات ابن سینا –که اختصاص به بحث عرفان نظری دارد- به نام تصوف شناخته شده است. در آثار خواجه عبدالله انصاری و محی‌الدین عربی نیز اینها مترادف به کار رفته‌اند.[1]
برای اینکه تفاوت‌های دو کلمه عرفان و تصوف را تشخیص دهیم ابتدا بهتر است با معانی لغوی آن دو آشنا شده، سپس به دیگر ابعاد آنها اشاره کنیم.
"عرفان" در لغت بـه مـعنای شـناخت و شناسایی است و در اصطلاح، روش و طریقه‌ای ویژه است که برای دستیابی و شناسایی حقایق هستی و پیوند و ارتـباط انـسان با حقیقت، بر شهود و اشراق و وصول و اتحاد با حقیقت تکیه دارد، و نیل به ایـن مـرتبط (شـهود حقیقت و اتحاد با آن) را نه از طریق استدلال و برهان و فکر، بلکه از راه تهذیب نفس و قطع علایق و وابـستگی از دنـیا و امور دنیوی و توجه تام به امور روحانی و معنوی و در رأس همه، مبدأ و حـقیقت هـستی می‌داند.[2]
اما "تصوّف" در لغت مشتق از «صوف» (به معنای پشـم گوسفند) است، و صوفی را از آن روی صوفی گفته‌اند که لباس پشمینه خشن برتن می‌کند. سهروردی صاحب کتاب "عوارف‌المعارف" می‌گوید: «اشتقاق تصوّف از صوف، از هراشتقاق دیگر مناسب‌تر است، چه می‌گویند: «تصوّف، یعنی پشمینه پوشید» همچنان کـه مـی‌گویند:تَقَمّص یعنی «جامع‌برتن کردن»‌ پس صوفیان رابه لباس ظاهرشان منسوب کرده‌اند که از هر نسبتی روشن‌تر است.»[3]
گذشت زمان باعث شد که عرفان و تصوف از یکدیگر فاصله بگیرند و همچنان که از نظر لغت بین این دو کلمه تفاوت‌هایی بسیار زیادی وجود دارد، از نظر اصطلاح نیز به صورت متفاوت به کار برده می‌شوند. از قرن هفتم به بعد عرفان به معنای یک مکتب فکری بسیار دقیق فلسفی به کار برده شده است که به بحث از شناخت حق و انسان کامل می‌پردازد و همچون فلسفه از برهان‌های عقلی و دقت‌ها و ظرافت‌های زیاد برخوردار است و تفاوت آن با فلسفه در این است که فلسفه علمی است که به دنبال شناخت حقایق است که از طریق بحث و استدلال‌های خشک فلسفی و برهانی، اما عرفان به دنبال شناخت از طریق کشف و ذوق و تصفیه باطن می‌باشد، از آن زمان به بعد عرفان به صورت یک مکتب بسیار دقیق و پویا مطرح شد. اما تصوف هرگز به دنبال شناخت حقیقی حقایق نبوده، بلکه تنها به یک سلسله‌ای در طریقت و برخی از ذکرها و اوراد اختصاص یافته است.[4]
«عرفان» و «تصوف» با وجود شباهت‌های ظاهری در برخی از آداب، اساساً متمایز با یکدیگر و مجزای از هم هستند؛ چراکه عرفان شیعه ریشه در آموزه‌های ثقلین دارد؛ یعنی منشأ آن قرآن و سنت (قولی، فعلی و تقریری) چهارده معصومین (علیهم السلام) است، اما تصوف ریشه‌ای التقاطی داشته که هم از آموزه‌های نوافلاطونیان و هم نحله‌های معنوی مسیحی و حتی شبه عرفان‌های هندی و شرقی وام گرفته است.
بعنوان مثال در مکتب افلاطون (427-347 ق.م) مسأله عشق و اشراقات معنوی و روحانی از اهمیت سرشاری برخورداراست. به عـقیده افـلاطون، انسان تنها درصورتی می‌تواند به کمال دانش و معرفت نائل آید که راه کشف و شهود و تصفیه باطن را پی گیرد تا اشعه و اشراقات علوم از عالم غیب و مبادی عالیه بر قلب و روان او تابش کند. در نظر افـلاطون، کـمال و هدف نهایی آدمی همانا وصول به حق و مشاهده اوست‌ و حقیقت دانش در همین اصل نهفته است. مادامی که انسان به این مقام نرسیده، کمال دانش و معرفت را نیافته است. به عـقیده افـلاطون تنها راه معرفت، کشف و شهود و وصول به حق است. در این‌جاست که عالم و معلوم و عاقل و معقول متحد می‌گردد.[5]

پی نوشت:
[1]. مدنی محمد، در خانقاه بیدخت چه می‌گذرد، راه نیکان، تهران، 1391، صص 13 و 14
[2]. شیروانی علی، نشریه معرفت، شماره 7، زمستان 1372،  ص 21
[3]. عوارف المـعارف،مطبوع درحـاشیه‌احیاءالعلوم غـزالی، طبع قاهره، ج 1، ص 293ـ294
[4]. مدنی محمد، در خانقاه بیدخت چه می‌گذرد، راه نیکان، تهران، 1391، ص14
[5]. نظری در تاریخ ادیان، علی‌اکبر ترابی، تهران، شرکت انـتشارات نـسبی حـاج محمدحسین اقبال و شرکا، 1341، ص 178

تولیدی

دیدگاه‌ها

تو نظرات بالا از زمان و وقت سخن به میان اومد . در سوره احقاف آیه 35 میفرماید *ای پیامبر صبر کن مانند پیامبران اوالعزم و در باره کافران عجله نکن .روزی که ببینند آنچه که را که وعده داده بودیم . گویا اینکه در دنیا نبوده اند مگر چند ساعت* الله اکبر یعنی در اون روز وقتی به کل عمر 80 ساله مینگریم گویا چند ساعتی بیش نبوده . پس چرا بخاطر چند ساعت از راه حق دور بشیم حیف نیست . الان به فرض اگه به کسی بگی تا صبح بشین نخواب .و چرتت نزنه 1 میلیارد نقد بهت بدهیم تو رو خدا چه طور رفتار میکنیم نصف این رقم هم بدهند باز چه حالی داریم . حالا خداوند واسه عبادات شبانه این همه پاداش در نظر گرفته چرا بس عمل نمیکنیم چرا حال نداریم . چرا اینطوری شدیم . همکاری دارم 60 ساله نماز خوان بود و ... الان 5 ساله نماز نمیخونه . بدبختی است دیگر چه بر سرمان اومد . طرف 10 بار کربلا رفته . دائما تو هیئت عزاداری . اون روز میگه خداوند ساخته ذهن بشر است . هر کس یه خدایی داره تو ذهنش و آن درست است . یعنی شرک . بنظر حقیر تمامی این افکار نشات میگیره از دوری کردن از شنیدن موعظه . فقط به ظواهر دین اکتفا کردن این بلاها رو سر آدم میاره . دین نباید پوشالی باشه . دشمن هم این روزها به هدف زده ابتدا روحانیت رو در ذهن مردم تخریب کرده تا کسی از ملاها خوشش نیاید و کسی که خوشش نیاید به موعظه اینها گوش فرا نمیده و کسی که موعظه نشنوه قلبش میمیره و یواش یواش همه چیز رو انکار میکنه .

عرفا چه لذتهایی برده اند چرا ما محروم هستیم . هیچی نداشتند از مال دنیا ولی انچه که از احوالاتشان به مارسیده گویی در جنت برین بوده اند . بلی تعجب نکنیم قطعا در این زندگی دنیوی در جنت بوده اند . چه مفهومی است چطور میشه از نظر امکانات در پائینترین سطح افراد جامعه باشی ولی بالاتر از ثروتمندان باشی و بیشتر از انها لذت ببری . رمز کار فقط در این است که خدا را داشته اند در ظاهر در نهان و از اعماق جان به او رسیده اند . پس میشود بهشت و بالاتر از آن . امکانات و ثروت دنیا و حکومت جهان را داشته باشی بدون خداوند زهر است .

وقتی به احوالات قیامت و صحنه های هولناک آن را که قرآن و ائمه به تصویر کشیده اند نگاه میکردم و اینکه عنوان شده بود شاید چند هزار سال صحنه قیامت طول بکشد و حسابرسی آن سخت است عده ای را ملائک در دروازه های بهشت مشاهده خواهند نمود و از آنها خواهند پرسید شما دیگه کی هستید همه در آن صحرای قیامت گرفتار و منتظر حسابرسی هستند کسی حق ندارد و به راحتی نمیتواند از آنجا عبور کند فرشتگان میپرسند صاحب چه عملی هستید . میگویند برای ما به خاطر دو عمل در دنیا دو بال دادند و پرواز کنان از آن صحنه دور شدیم . آن دو عمل یکی این هست که در نهان از خدا میترسیدیم و گناه نمیکردیم دومی اینکه در دنیا به افرادی که پائنتر از سطح ما بودند نگاه میکردیم . اینکه میگویند برخی از عرفا قیامت خود را نیز پشت سر گذاشته اند همین مقام است

آقا اینجا کجاست یک کلاس عرفان کامل هست عجب مطالبی عنوان شده . بیدار میکنه دل آدم رو

از زنان عرفان نخواستیم لااقل حجاب رو رعایت کنند عجب روزگاری شد آخه کوچه و بازار مسلمان این شکلی میشه . آقا این جوانها کنار . جوان هست نفس داره . شیطان گولش زده هوای نفس و اینا من موندم این پیرزنها که یه پاش لب گور هست چی میگه . آخه آرایش کرده ات هم چیزی نیست عین میمون میشی چی میگی اخه تو عمری ازت گذشته برو آخر عمری اعمالت رو اصلاح کن استغفار کن .

گفتاری از ابوعلی سینا ابوعلی سینا پس از بیان ویژگیهای عارف می افزاید:‏ ‏‏ عارف، با این خصایص به چنان لطافت روحی و فکری دست می یابد‏‎ ‎‏که به هر چیز بنگرد نشان از حق در آن می بیند، و در این مقام است که‏‎ ‎‏«سالک الی اللّه چیزی را نمی بیند مگر آنکه خدا را با آن و در آن و پیش از‏‎ ‎‏آن و پس از آن می بیند»؛‏‎ زیرا که دیگر هیچ شیئی مانع و حایل و حجابِ‏‎ ‎ بین او و خداوند نیست

اگر در جهت عرفان قدم برنمیداریم لااقل از سوراخ عرفان نگاهی داشته باشیم خیلی انسان ساز است قبلا که نماز و روزه و احکام دینی ام سرجاش بود . ولی از گناهان دوری نمیکردم و آلودگیهایی نیز داشتم که امیدوارم خداوند گذشته ام را به همراه گذشته توبه کنندگان بیامرزد . ولی از زمانی که نیم نگاهی به عرفان و هدفهای ان و زندگی عرفا نگاهی گذرا داشتم حس میکنم عبادتها رنگ بهتری گرفته اند مثلا سعی میکنم به جاهایی که حس میکنم مجلس گناه است و یا احتمال گناه میدهم نروم . شاید بیشتر از 20 سال است که مجلس عروسی نمیروم چون متنفرم . خصوصا در زمان حاضر که معمولا زن و مرد قاطی هم هستند . نوازندگی دارند . رقص دارند . سرو مشروب دارند . خیلی متنفرم خیلی و به جشن و عروسی حتی نزیکترین افراد فامیل هم نمیرم دیگه به خدا پناه میبرم . نمیدونم تو عروسی پسر و دخترم قرار است چه غلطی کنم

چه بسیار عاشقانی که منتظر شبهای جمعه هستند برای نجوای دعای کمیل . و چه بسیار عاشقانی که انتظار هر نصف شب برای ادای نماز شب هستند . خدایا برای ما نیز شیرینی عبادت را بچشان اینها از عبادت و در عبادت تو چه چیزی را میبینند که اینگونه عاشقانه به طرف تو روی میاورند . .چه حالی دارند که لذت انها شده لذت نبردن . وای بر ما که عمرمان در گناه بر باد رفت . خدایا چه میشود که باقی مانده عمرمان هر چه مقدار که باشد 1 ساعت یا 10 سال در طاعت تو باشد .

چرا ما اکثرا فکر میکنیم قرآن 1400 سال پیش نازل شده و برای افراد و کفار آنزمان بوده و مخاطبش فقط بت پرستان آنروزگار میباشد . مشکل اساسی بیشتر مردم تو همین نقطه است . آقاجان قران مخاطبش همه ملتها و انسانها تا قیامت است . وقتی قرآن را میخوانیم فکر نکنیم برای قارون و فرعون و نمرود و قوم عاد و ثمود و شمر و یزید و اینا را میگه وقتی قران را میخوانیم اول مخاطبش خود ما هستیم . سعی کنیم خودمان را اصلاح کنیم . قرآن همین الان و هر لحظه نازل میشود و هر لحظه در معرض آن هستیم .

چند وقتی است از صحبت و بحث و گفتگوی دورو بریهایم زجر میکشم . از طرز فکرشان از رفتار و گفتار و منش و افعالشان . چه آرزوهای دور و درازی دارند . چه خواسته های گناه آلود و بی فایده ای دارند . چه الگوهای زشت و بدی دارند . با چه چیزهایی مشغول هستند همگی پوچ و گذرا و بچه گانه . حرفشان شده فقط کجای شهر زندگی میکنی چه ماشینی سوار میشی . باغ و ویلا و خوردو خوراک و بازار و فقط به فقط دنیا . چه بسیار کسانی که آرزو دارند مثلا تو سواحل آنتالیا و جزایر مختلف باشند . به هر شکل ممکن . تمامی این آرزوها ی دور و دراز از جایی نشات میگرد که مرگ را فراموش کنی . و غرق در دنیا شوی

کل عرفان . یک پا روی نفس خود بگذار و پای دیگر در کوی دوست

این همه انسان یک شکل و با نفس واحد آفریده شده که باید در مسیر دین پرورش یابد و به اعلا علیین برسد . حال کسانی که سد این راه میشوند چه گناه بزرگی را مرتکب میشوند . و کسانی که در مسیر پرورش این نفسها قرار میگیرند چقدر پاداش خواهند گرفت

پدر و مادری که خودش نیاز به تربیت دارد چگونه ای بچه ای را تربیت خواهد کرد که سرباز امام زمان شود . پدری که از هر راه مشغول کسب است و بچه ها یکبار هم ندیده اند که سجده کند . روزه بگیرد . سوار ماشین میشه همیشه موسیقی گوش میده همیشه تو یخچال مشروب داره . مادرش مشغول پوتاکس و خرید و کاشت ناخن و هر روز به یک مدل افتادن است و روز به روز به طرف عریانی نزدیک میشه و طاعت و عبادتی ازش سر نمیزنه چگونه میتواند بچه ای تربیت کند که در راه دین قرار بگیرد از این خانواده آیا انسان خدا پرست بیرون میاید . خیلی سخت

الگوی بچه ها ی دختر به جای اینکه خانم زهرا .(س) خانوم زینب کبری (س) خانم رقیه (س) باشه و تو این مکتب بزرگ بشن و احوالات و دعاهای این بزرگواران را یاد بگیرند ودر زندگی سرمشق قرار بدهند و با قرآن و نماز مانوس بشن الگویشان شده شاخهای بیحیای اینیستا . خوانندگان بیغیرت زن و مرد ترکیه ای . انسان نماهای لخت و عریان غربی از زن گرفته تا مرد . موسیقی . لهو لعب . اگر این بچه ها اینجوری بزرگ بشن چه بر سر جامعه خواهد امد . همگی مسئول هستیم هیچ کس خودش رو به خواب غفلت نزنه لطفا

دین اسلام چه قشنگ دینی است . انسانهایی که تربیت نموده و افرادی که از این مکتب بیرون میآیند انسانهایی خاص هستند .تعریف دین مبین اسلام از عرفان یک تعریف جامع است .در مکاتب دیگر ممکن است کسی روحیه جنگ کردن و جنگجویی داشته باشه . ولی از عالم روحانیت و انسان بودن اطلاعی نداشته باشه و یا عارف به معنای خودشان از صوفی گری و گوشه گیری و عابد و زاهد و .. باشه ولی با جهاد و جامعه کاری نداشته باشه ولی اسلام این دو مقوله را قشنگ همگن کرده و به انسان عارف و سالک میاموزد که عارف بودن که یک صفت شخصی است و درعین عارف و عابد و زاهد بودن باید در جامعه بی تفاوت نباشد و احساس مسئولیت کنه . اینطور است که مکتب اسلام و کسانی که در زیر این پرچم پرورش یافته اند کسانی همچون خلبان عباس بابائی . مهدی و حمید باکری . سردار سلیمانی و هزاران سرباز دیگر قطعا عارف الی الله بودند با اون روحیه جنگ اوری و کارائی . میتوانم بگویم که اصلا دنبال انسان کامل در مکاتب دیگر نگردید . نمیتوانید شخصی را پیدا کنید که در مکاتب دیگر پرورش پیدا کند و به تمامی صفات مزین باشد غیر ممکن است . چون در مکتب اسلام آموزه ها از فیلتری به نام ائمه که معصوم هستند گذر میکنه .

این بشر چقدر میخواد با خودش بازی کنه . چقدر میخواد سر خودش را با چیزهای بیهوده و گذرا مشغول کنه . خیلی از خانومها الان بیشتر زمان رو صرف بازی با چشم و ابرو و پلک و ناخن و .... تا کی تا چه زمان غفلت . برای که و برای چه . آخ آخ آخ چقدر هم با اشتیاق و شوق چقدر میخواهی با موهات و با تیپ و لباس و خورد و خوراک وقت صرف کنی چقدر زیباست انسان از جوانی متوجه باشه الان که سنی ازم گذشته و بالای 40 سال هستم تو حسرت سالهای گذشته ام که اینقدر بیتوجه بودم . وقت نماز و دعا را ضایع کردم چقدر فرصتها از دست رفته . انسان همیشه شرایط عبادت پیدا نمیکنه . شاید روزگاری مریضی نگذاره . جنگ نگذاره . هزاران گرفتاری پیش بیاد هر چند که در اون موقع هم باید شکر گذار و عابد باشی بحث اینجاست وقتی الان امنیت و سلامتی و قوای جوانی و نیرو و فراغت و ... هست غنیمت بشماریم . با عبادت و توجه و بخدا و ائمه نزدیک بشویم . آرزوها را کم کنیم . یاد مرگ کنیم . در جهت عرفان قدم برداریم

میخوام یه جور دیگه نگاه کنم آیا عبادت و نماز و روزه و دعا و ذکر و عرفان و ...غفلت میاره ؟؟!!! بهترین حالت بنده و بهترین زمان عابد و معبود زمان راز و نیاز و عبادت هست حال چطور میشود که این امور خودش باعث غفلت میشه .بنظرم در چند حالت اول اینکه فقط و فقط از روی عادت این اعمال را انجام دهیم و در محراب و مسجد آدم دیگری باشیم از آنچه که در بازار و کوچه و خونه هستیم (دورویی و ریا) دوم اینکه باعث خود برتر بینی بیشه و خودمون را کسی بدانیم نگاه از بالا به مردم و خلق الله داشته باشیم (کبر و غرور )در این حالت است این اعمال خودشون تبدیل به حجاب و مانع بین عبد و معبود خواهد بود .

آقا فعلا بیخیال عرفان بشید . بیائید فکری بکنید به حال این زنان بیحیا و بیحجاب . دیگه بیدینی از حد گذشته بابا یواش یواش با لباس خونه بیرون میان . چقدر وقیح هیتند اینا چقدر زشتند . خیال میکنند هم مثلا کسانی که نگاهشون میکنند تعریف و تمجید میکنند نه خانومی اگر نگاه کنندگان مرد باشند که معلومه چه فکری روت دارند و اگر زن باشند هرگز بهت نخواهند گفت که زیبایی . خودت به چه قیمتی گذاشتی در معرض دید مردم . میخواهی چی رو ثابت کنی . عه عه عه . روایتی دیدم زنی که موهاشو بیرون بگذاره . صحبت همون تار مو هست . خداوند تو جهنم از همون مو آویزونش میکنه و از زیر پاهاش اتش جهنم کجا هستید بابا . چیکار دارید میکنید

بنده تو خانواده ای بزرگ شدم که مذهبی بودند . پدر گرامی تقریبا تو طریق عرفان بود . با خانواده و 8 بچه ای که بودیم هم کاری نداشت اصلا کاری نداشت زوری در کار نبود فقط با اعمالش نشون میداد که چیکار باید بکنیم دائما در حال نماز و دعا و اهل فکر و ذکر بود و گاهی به نماز فقط تذکر میداد بهمون الحمدالله سعی کردیم راه را پیدا کنیم نه با تقلید و زور با #انتخاب# ولی الان خودم با این وضعیت جامعه و فسق و فجور و ...نگران دو تا بچه خودم هستم هر چقدر هم سعی میکنم تذکر بدم گاهی هم مجبورا به زور متوسل میشوم که کمتر جواب گرفتم . هر چند سعی میکنم با روش پدر تربیتشان کنم ولی جامعه . گوشیهای موبایل و فضای مجازی این تاثیر رو کمتر کرده و بچه ها از پدر و مادر الگو نمیگیرن الگوها متاسفانه شده هالی وود . روی این هالی وود باید بیشتر بحث کنیم و به مردم بشناسونیم که هدفشان چیست .

قرار شد راجع به هالی وود مطلب بزنیم . هالی وود در معنی لغوی که با هدف انتخاب شده یعنی چوب مقدس که اشاره دارد به عصای حضرت موسی ع و خاصییت اون عصا معجزه بود دیگه یعنی حضرت با اون جماعت رو به یک معنی جذب میکرد و دنبال خودش میکشاند . حالا این هالی وود هم یک سازمان . یک تشکل . یک اتاق فکری است که با فیلمها . بازیهای کامپیوتری و فضای مجازی با وسایل آرایش . مد . لباس . خواننده های فاسد . موسیقی و ...سعی در تغییر روش و سنت شماست به سمتی که خودش میخواهد . یعنی تسخیر ذهن دنیا و افراد آن . یعنی انداختن طناب به گردن جماعت و کشاندن پشت سر خود به هر کجا که میخواهد . عملا هم تو جامعه مشاهده میکنیم . افکار رو تسخیر کرده و مثل موم تو دستش هست . زنان و مردان را به هر شکلی که دوست داره میاندازه . 10 سال پیش چه کسی لباس پاره میپوشید . اول مد میکنه بعد همه میان دنبالش . به راحتی . کدام پسر ابرو برمیداشت . کدام دختری آرایش میکرد . مد میکنه . عمومی که شد . میشه عادی . وایبحال کسی که بیافته تو این دایره . تنها راه گریز از دام این شیاطین باور و عقیده دینی محکم داشتن است .کسی که با قرآن و ائمه اطهار مانوس باشه . با مجالس موعظه رفت و آمد داشته باشه با انسانهای مومن و خداپرست نشست و برخواست کنه قطعا نجات خواهد یافت . عزیزان چاره و راه دیگری وجود ندارد از همین الان بچه های خودتان را مذهبی بار بیاورید به سخن هیچ احدی گوش ندهید در این مسیر . کسی که مشغولیتش اعمال مذهبی از مسجد و هیئت و مجالس و موعظه و دعا و ...نباشه مجبورا با مجالس دیگه وقتش پر خواهد شد و در ادامه بقیه گناهان یک یک سراغش خواهد اومد به نظر بنده توی دنیا کل جمعیت هم گمراه کامل شده باشند ایمانمان چنان باید محکم باشه که راه را گم نکنیم به عبارت بهتر ما پیش خداوند عذر و توجیه نخواهیم داشت حتی اگر کل دنیا بی دین و در راه خدا نباشند . باز به عبارت بهتر حجتهای الهی چنان قوی و کامل هستند که برای کسی جای توجیه نمانده حتی اگر تو دنیا یک نفر خداپرست هم نباشد و هرکس مسئول رفتار خودش است . انسان باید به مرحله ای برسد که فکر کند کل احکام . کل پیامبران .کل امامان کل قرآن و کل دین برای هدایت خودش آمده اند و در واقع هم همینطور است در پیشگاه الهی وقتی خواهیم ایستاد .با دیگران که کاری نداریم اگر سئوال شود . این همه پیامبر . ائمه اطهار دعاها و قران مگر برای هدایتت نفرستادیم . پس واقعا این همه زحمت علمای دین و کل دین با همه اجزایش برای من نوعی بوده است . حال اگر همه افراد در مقابل دین این طور احساس وظیفه کنند چه اتفاقی خواهد افتاد . ولی ما همیشه خودمان را کنار میکشیم و فکر میکنیم همه چیز برای دیگران است

وقتی افراد بزرگی همچون سید علی شوشتری . مرتضی انصاری . ملاحسینقلی همدانی . آخوند خراسانی . میزاجواد ملکی تبریزی . سید احمد کربلایی سید علی قاضی . و.... الگو برای جامعه نباشه و الگوی جامعه بازیگران هالی وود . بازیگران فوتبال . خواننده های فاسد غربی از زن و مرد . بازیگران دنیاپرست و الگو زنان لخت و بیحیای غربی باشه چه انتظاری میشه از جامعه داشت . صدا و سیما در این قضییه خیلی مسئول است . سر ما و بچه های ما را ب چه چیزهایی گرم کرده اند . زمانی تلویزیون حرام بود تو این کشور من الان درک میکنم واسه چی بود . یواش یواش ویدیئو امد . یواش یواش ماهواره آزاد شد . یعنی وقتی در فساد باز شد . گناهان دیگر دنبالش میاد . کار شیطان هم همینه ریل گذاری رو انجام میده بعد یه هول میده قشنگ خودت راه رو میری .

دیروز کلیپی مربوط به یه دختر کاتولیک دیدم که میگفت چند سالی است با دین خودم هم فاصله گرفتم و به کلیسا نمیرم . اما با وقایع اخیر فلسطین کنجکاو شدم که اونها با این همه غم و غصه و از دست دادن عزیزانشون چطور باز خداوند را شکر میکنند . تو کلیپ میگه که اونا این همه قدرت و باور رو از کجا به دست آورده اند . من باید بفهمم تو اسلام چه خبری هست . پس با این حساب میبینیم که دنیا پرستان و هال وودیها چه منابع و ارزشهای بزرگی را از بشریت پنهان نگه داشته اند و مدفون کرده اند تا به دست بشریت نرسه . دوستانی که بالا اشاره کردند تنها یک میرزا جواد آقا ملکی تبریزی واسه این دنیا کافیه که باهاش به معرفت و عرفان بالا برسه . حالا ببین دنیا اگر پای درس امیرالمومنین . امام حسن و امام حسین و . امام سجاد و باقر و صادق و ائمه اطهار بشینه چی میشه . نگذاشتند از اول نگذاشتند این بزرگواران امور را به دست بگیرند .

برای دوستانی که اهل دل و عرفان و معرفت هستند مطلبی میخوام عرض کنم . اگر میخواهید نماز با توجه بجا بیاورید و حواستون تا حدودی جمع باشه کافی است به یک مطلب دقت کنید و اون هم این است که توجه کنیم دو رکعت نماز چقدر ارزش مادی داره (فقط میخواهیم فعلا از لحاظ مادی بررسی کنیم . چون اکثرا ماها با چیزهای مشهود میتوانیم ارزش سنجی کنیم ) ارزش دو رکعت نماز به اندازه ای است پیامبر میفرماید اگر از تو فوت شود . کل دنیا را با طلا پر کنی و در راه خدا بدهی تا به ثواب آن دو رکعت برسی . نخواهی رسید . این سخن را اگر کسی باور کند واقعا چه طور نماز میخواند . چطور از نماز لذت میبرد . یعنی در هر وقت نماز ما با اقامه اش چیزی به اندازه کل طلای کره زمین ثروتمند میشویم . این فرد با این باور چه گونه نماز خواهند خواند . پس خوشا بحال نمازگذاران که ثروتمندترین انسانهای روز زمین و قیامت هستند .

خدایا هزاران مرتبه شکر که مرا در کشوری اسلامی و شیعی مانند ایران قرار دادی و تولدم را در این کشور مقدر نمودی میلیاردها مرتبه فقط به خاطر این نعمت شکر گزارت هستم . خدایا شکرت که در بین کفار قرارم ندادی . خدایا شکرت که در داخل کشورهایی که زن و مرد مختلط هستند قرارم ندادی . خدایا شکرت که در داخل ثروتمندان غافل از دین قرارم ندادی . شکرت که در داخل مردمی که همه چیزشان فقط مادیات و دنیاپرستی است قرارم ندادی . شکرت که در داخل قومی که احکام و دستورات و حدودت را رعایت نمیکنند قرارم ندادی . خیلی از مردم الان در آرزوهای کشورهای غربی در آرزوی لب دریا و سواحل (خخ خخ خخ) هستند .در آرزوی زرق و برق . هتل ها . خیابانها . گردشهای اروپائی و ... هستند خدایا خودت را شاهد میگیرم که ذره ای به آنها اعتنا ندارم . و باز شکر میکنم که در داخل آنها قرارم ندادی تا از غافلان بشوم . دو رکعت نمازی که بجا میاورم را با همه اون دلخوشی های ظاهری عوض نمیکنم . این را در سلوک ملاحسینقلی همدانی و میرزا جواد آقا ملکی تبریزی آموخته ام

از میان این همه نفوس که پروردگار عالمیان خلق کرده . سعی کن روز قیامت در صف کسانی قرارت بدهند که او را به بهترین شکل عبادت نموده اند . مسابقه اصلی پیشی گرفتن در عمل به احکام الهی است . ولی چرا بیشتر مردم دنیا مسابقه مقام و ثروت و مسکن و پوشش و اموال و ... گذاشته اند . احوال جماعت رو به شکلی میبینم که گویی اینها قیامت نخواهند داشت . گویی برات بهشت و آزادی از جهنم گرفته اند که چنین گستاخانه و راحت زندگی میکنند . گویا اصلا برایشان خبری نیامده . پیامبر و امام و قرآنی ندارند . بیشتر این احوال از غفلت و از آمال و آرزوهای دور و دراز سرچمه گرفته . خدایا به فریادمان برس .

در قرآن هست که . آنها را به خودشان واگذار تا کمی در دنیا متنعم شوند و به بازی دنیا مشغول شوند . به زودی خواهند فهمید . آیا این فقط مربوط به کفار و انسانهای 1400 سال پیش است ؟ در پاسخ باید گفت خیر مربوط به تمامی انسانها و تمامی زمانها است . در عصر ما نیز الان چه مصادیق زیادی یافت میشود که وقت انسانها بیهوده گرفته میشود . راستش دیشب نشسته بودم فوتبال میدیدم 2 ساعت همینطوری هدر رفت . حال بادیگران کاری ندارم وقتی به خودم مراجعه میکنم میبینم که تو اون دو ساعت چه دعاها و چه نمازها و چه عبادتهایی میتوتنستم به جا بیاورم . حال واسه یه بازی فوتبال اون همه بازیکن . اون همه تماشاگر حاضر در استودیوم چقدر انسان از پای تلویزیون تازه بعد از بازی چند ساعت هم کارشناسی . برای یک امر پوچ . البته این حرفها را الان بزنی میخندند واست ولی چون اینجا دیدم اهل دل فراوون است گفتم مطرح کنم

مردمان این روزگار چنان رفتار میکنند . چنان حرف میزنند و به مقدسات و دین توهین میکنند . زنان چه طور بیرون میان هممون میبینیم گویی اصلا نه قیامتی هست نه حساب و کتابی و نه میزانی .

دیشب تو نماز مغرب و عشاء تو مسجد پیر مردها رو نگاه میکردم (دیگه تو مساجد قشر جوان کمتر دیده میشه) که موقع نشستن و برخواستن از درد زانو و کمر و ... مشخص بود مشکل دارند . بی حوصلگی و بیخوابی و هزارتا درد و مشکل که باهاش دست و پنجه نرم میکردند . یوهو چیزی به ذهنم خطور کرد گفتم که اینجا بیان کنم تا همگی با هم استفاده کنیم . عزیزان جوان از این روزها واسه ماها هم هست . این ساختار طبیعت است ما هم خواه نا خواه با کم نوری چشم . سنگینی گوش هزار تا درد و بلا مانوس خواهیم شد و خواهیم نالید . ای کسانی که تو نظرشون گذاشتند که در دوران پیری توبه میکنید و به عبادت مشغول میشوید . اون زمان هم حالش رو نخواهیم داشت . این نیرو و جوانی که الان داریم . تو راه خدا صرف کنیم وقت دعا و گریه و شب زنده داری و دست گیری از فقرا الان هست بخدا فرصتها داره از دست میره . الان وقت رکوع و سجده های طولانی است . ایوای ایوای که چه فرصتهایی که طلا پیش آن چیزی نیست از دست میدهیم . وای بر ما .وای برما جوانهای ما کجا هستند به چه کارهایی مشغول هستند بابا جان این نمازهای یومیه حداقل عبادت است . که تو این حداقل هنوز ما موندیم . چقدر بدبختیم . وقتی به جوانان هم میخواهی تذکر بدی یه عده میگویند (بگذار جوانی کنه )

عنه عليه السلام : أفضَلُ العِبادَةِ إدمانُ التَّفكُّرِ في اللّه ِ و في قُدرَتِهِ .حديث امام صادق عليه السلام : برترين عبادت، انديشيدن مداوم درباره خدا و قدرت اوست. واقعا اعجاب انگیز است . این قدرت از کجاست . از چه زمان پدید آمده . ماهیتش چیست . قدرت . زمان . کجا و مکان و پدیده و ماهیت را خودش بوجود آورده . پس با این جملات نمیشود سئوال کرد .

یه چیزی میگم حالا نمیدونم قابل پخش باشه یانه . صبح موقع سرکار اومدن از دور یه پیر زنی دیدم که عصا به دست چادر به سر . که چادر رو به دندان زده بود تو یه دست نان ولی چنان حجاب رو رعایت کرده که صورتش هم کامل دیده نمیشد با خودم گفتم خدایا این زن تو دوران حکومت شاه تربیت یافته . الان هم بیا ببین زنان و دخترانی که تو دوران جمهوری اسلامی بزرگ میشن چی هستند بیحیاها کم مونده با لباس زیر بیان بیرون بخدا یک تار موی اون پیر زن بیسواد به کرور کرور زن بیحیای بیدین باسواد امروزی میارزه

بزرگوار محترم اون جوانان و زنان در زمان شاه تربیت یافته او نبودند . اونها رو آیت الله بروجردی و مرعشی نجفی و خوئی و بهجت ها و اراکی ها و قاضی ها تربیت داده بود پای منبر این بزرگواران تربیت یافته بودند . شاه کیلویی چند بود که جوان مومن تربیت کند .ولی اینو قبول دارم بسترش فراهم بود . اون جوانان امروزی هم که لااوبالی هستند جمهوری اسلامی تربیت نکرده اونا هم پای ماهواره بزرگ شده اند . جمهوری اسلامی افرادی مانند حججی . صادق عدالت . بیضائی . زوار جنتی شنب غازانی . ... را تربیت نموده لطفا آدرس غلط ندهیم

مرحوم شیخ جعفر کبیر کاشف الغطاء در یکى از شب‏‌ها که براى تهجد برخاست، فرزند جوانش را از خواب بیدار کرده و گفت: برخیز به حرم مطهر مشرف شده و در آنجا نماز بخوانیم. فرزند جوان که برخاستن از خواب در آن ساعت شب برایش دشوار بود، عذر آورد و گفت: من فعلاً مهیا نیستم، شما منتظر من نشوید، بعداً مشرف مى‏‌شوم. فرمود: نه! من اینجا ایستاده‏‌ام؛ بلند شو و آماده شو که با هم برویم. آقازاده به ناچار از جا بلند شد، وضو گرفت و همراه پدر راه افتاد، کنار در صحن مطهر که رسیدند، آنجا مرد فقیرى را دیدند که نشسته و دست نیاز به طرف مردم دراز کرده بود، آن عالم بزرگوار ایستاد و به فرزندش گفت: این شخص در این وقت شب براى چه اینجا نشسته است؟ گفت: براى تکدى از مردم. فرمود: چه مقدار ممکن است از رهگذران عاید او می‌شود؟ گفت: احتمالاً یک تومان(به پول آن زمان) مرحوم کاشف الغطاء فرمود: فرزندم! درست فکر کن و ببین این آدم براى مبلغ بسیار اندک و کم ارزش دنیا در این وقت شب از خواب و آسایش خود دست برداشته و آمده در این گوشه نشسته و دست نیاز به سوى مردم دراز کرده است! آیا تو به اندازه این شخص، به وعده‏‌هاى خدا درباره شب خیزان و متهجدان اعتماد ندارى که فرموده است: «فَلا تَعْلَمُ نَفْسَ ما أُخفى لَهُم مِنْ قُرة أَعینُ»، هیچ کس نمى‏‌داند چه پاداش‏‌هاى مهمى که مایه روشنى چشم‌ است، براى آنها نهفته شده؟! نقل کردند آن فرزند جوان از شنیدن این گفتار پدر خود چنان تکان خورد و متنبه شد که تا آخر عمر از شرف و سعادت بیدارى آخر شب برخوردار بود و نماز شبش ترک نشد.(1)

صفحه ای تو قرآن کریم نمیشه یافت که آیه عذاب نداشته باشه . هی فریاد میزنه خواهید چشید . عذاب الهی و آتش را خواهید دید . به عزت خودش سوگند خورده که حق است . اون وقت یه عده سعی دارند مسئله رو عادی جلوه بدهند که خدا بنده اش را عذاب نمیکنه . بابا خداوند با این همه مهربانیش میفرماید ذوقوا اون وقت طرف از خداوند داره مهربانی میکنه . عرفان بخوانید تا با عمل صالح مقداری از پرده ها از جلو چشم کنار بره تا آنچه که پیامبران میدیده اند را بتونیم ببینیم ان شائ الله

تعدادی بچه 2ساله و 3 ساله به من تحویل دهید در بیست سالگی به شما پیامبر تحویل بدهم . این حرف را به شوخی نگیرید . با این حرف میخواهم ارزش و اهمیت تربیت و اموزش را برسانم . اگر بچه ها خوب تربیت بشوند و با عرفان و زندگی عرفا آشنا بشوند در بزرگی شبیه پیامبران خواهند شد شک نکنید

اگر کسی در عصر و قرن حاضر هدایت نیابد جای تعجب است .چرا که تمامی عبرتها و داستانها و اتفاقات اساسی افتاده است و جای توجیه برای کسی نمانده عذاب ما سخت ترین عذابها خواهد بود . این همه سرنوشت اقوام . قوم عاد و ثمود و لوط و هود و .. اتفاق افتاده این همه داستانهای قرآنی . باید شکر کنیم که در زمره این اقوام نبوده ایم الان این همه اتفاقات به عنوان عبرت در دسترس است . یعنی باز هم نباید بیدار شویم . دیگر چه اتفاقی باید بیافتد تا بشر امروزی بیدار شود .

بشر امروزی وقتی خودش بمیره و به نسلهای دیگر درس عبرت بشه . بیدار خواهد شد که اونوقت هم دیر خواهد شد

اپيامبر صلي الله عليه و آله : الرَّكْعَتانِ فى جَوْفِ اللَّيْلِ اَحَبُّ اِلَى اللّه ِ مِنَ الدُّنْيا وَ ما فيها؛ دو ركعت نماز در دل شب، نزد خدا از دنيا و آنچه در آن است، محبوب تر است. معنی این مطلب را فقط یک سالک الی الله میفهمد یعنی چه . برای درک این مطلب زمینه لازم است . که اساس آن باور است . باور بخدا به قیامت به بهشت و جهنم . باور داشتن پیامبران و ائمه اطهار . برای درک این مطلب باید ابتدا اندازه دنیا را بفهمیم . باید مقدار ثروتی که در داخل آن هست محاسبه کنیم . آنچه در دنیا است چه ارزش مادی دارد واقعا قابل محاسبه است . این همه خودرو .مسکن . هواپیما .و قطار و .....وقتی در جمله هر آنچه در دنیا است . پس تمامی آنچه که داخل دنیا است را شامل میشود . حال داخل این دو رکعت نماز چیست که اینقدر اهمیت و ارزش دارد . با این حساب و حساب دو . دو تا میفهمیم که چه فرصتهایی را از دست میدهیم . چه خاک بر سرهایی هستیم . به قول استا د کافی دو ساعت دو ساعت میشینیم غیبت میکنیم . دو ساعت دو. ساعت میشینیم تو پارتی ها وقت تاف میکنید . دو ساعت دو ساعت میشینید پای ماهواره رقص نگاه میکنید . تا نصف شب فیلم و سریال و کنسرت میبینید . فسوف تعلمون

عرش نیوز نوشت: آیت الله العظمی شیخ محمد تقی بهجت در حاشیه قرآن شخصی خود دستور عمل زیبایی را نوشته بودند که در ادامه می خوانید: هر کس در بین الطلوعین یعنی بین فجر کاذب و فجر صادق ( ۵ دقیقه قبل از اذان صبح تا ۵ دقیقه بعد از اذان) این ذکر را بگوید هر حاجتی داشته باشد برآورده میشود ولو اگر تشرف به خدمت امام زمان (عج) باشد: صلوات (۱۴ بار) یا مولای یا صاحب الزمان ادرکنی (۴۰ بار) صلوات (۱۴ بار)

حالا ببینیم حضرت زینب کبری چگونه عارفی بوده است بیان عبارت ما ر‌‌أیت الا جمیلا در آن مقطع، نشانه‌ای از عظمت روح، اخلاص و تسلیم حضرت زینب در برابر امتحان الهی قلمداد شده است. عده‌ای به کار بردن این جمله توسط حضرت زینب(س) را نشانگر بعد عرفانی شخصیت او دانسته[ بعضی نیز بر این باورند که این جمله نگاهی توحیدی است که اعتقاد به امر و قضای الهی را نیز نشان می‌دهد. گفته شده است حضرت زینب(س) در روز عاشورا به دلیل جایگاه رفیع در اعتقاد به توحید، دو جمال را مشاهده کرد، یکی جمال ربوبیت خدای متعال و دیگری جمال عبودیت امام حسین(ع) و این به معنای اوج مقام محبت و رضای الهی است.

عرفان پیش کش . بنده خودم تو شرکتی که کار میکنم تو محیط دفتری در بین 85 نفر با خودم 3 نفر را میبینم که به نمازخونه میان و نماز میخونند . یعنی جامعه داره با یک بحران روبرو میشه . همه دنیا پرستان فقط فکر و ذکرشان شده تورم و صحبتهایشان فقط از گرانی نان و مرغ و گوشت و تخم مرغ و ...است یعنی هیچ جا صحبت از اینگونه مسائل معنوی و بحران شخصیتی نمیبینم

مجلس عارفانه ای است . جای دیگه نمیتونم این حرف رو بزنم . همه به فکر آینده مادی بچه هاشون هستند . بنده به فکر آینده دینی و اعتقادی بچه هایم هستم بنده یه دختر دارم کلاس پنجم . با این اوضاعی که تو جامعه و دانشگاهها میبینم . اصلا راضی نیستم درس بخونه دیگه . بخواند هم تا دیپلم . تو تبریز هر روز مسیر کاریم از جلو دانشگاه هست . جلوی دانشگاه اونور خیابان پارکی هست که دختر و پسر هر کاری و هر ادایی رو در میارن قشنگ همدیگر رو تو بغل هم میکشند یک مرد هم پیدا نمیشه حرفی بزنه . با این اوضاع من دختر بیسواد یا کم سواد با دین را خیلی ترجیح میدم به دختر با سواد بیحیا . اخه این چه اوضاعی است درست کردند واسه جامعه . آدم تو شهر خودش سر بالای بچه ها نمیتونه اونا رو کنترل کنه . دختر رو با چه استدلالی میفرسته تو شهر دیگه واسه درس خوندن . والا شاید افکار ما پوسیده است .

اگر به جایی رسیدی که فقط عیبهای خودت را دیدی و در جهت اصلاح آنها برآمدی و کاری به کار کسی نداشتی و کمتر صحبت و بیشتر فکر کردی . بدان در وادی عرفان قدم گذاشته ای

یکی از بهترین اعمال که نماز است . علما سعی میکنند نماز با توجه و حضور قلب ادا کنند . که یکی از سخت ترین کارها است که از اول تا آخر حواست جمع باشد و با حضور قلب عبادت کنی . گریه هر چند در نماز جایز نیست و اگر برای غیر از ترس و شوق باشد نماز را باطل میکند لکن باید دنبال راهی باشیم که این حالت در ما ایجاد شود و شکل بگیرد یکی از این راهها ذکری است که در حال سجده قرائت میشود . البته باید سعی کنیم تنها به قرائت اکتفا نکنیم و با درک اگر دعای #اللهم انی اسئلک الراحه عندالموت والمغفره بعد الموت و العفو عند الحساب# را چند بار با حضور قلب تکرار کنید قطعا توجه به مرگ و روز قیامت اشک را از چشمانتان سرازیر خواهد نمود

خنده دار است . طرف به دنیایی دل بسته و میخواهد در جایی جاودانه باشد که خود کل هستی رو به فنا میرود . داداش بدنبال جایی باش و در جایی سرمایه گذاری کن که بقای جاودانه داشته باشد . اینهم بخشی از عرفان

مرگ چقدر نزدیک و ما چقدر غافل از آن هستیم . هفته گذشته در محله یه روحانی جوان داریم که نماز میت یک فوت شده در قبرستان را میخواند . فردای آن روز همین روحانی (آدم خیلی خوبی بود ) ظاهرا تو خونه میره بالای نردبان برای انجام کار خونه . از نردبان میافته بعد از یک روز بستری دار فانی رو وداع میکنه . الموت یاتی بغته

زنگ خطر را عارفان احساس نمیکنند .؟؟ بچه ها در خانواده ها به بدترین شکل ممکن بی ایمان و بی دین بزرگ میشوند . زیر دست پدران و مادران بی ایمان . بخدا وند بزرگ قسم پدران و مادران با بچه هایشان راهی را که در پیش گرفته اند به جهنم میرسه . چرا کسی دست بکار نمیشود . هر روز بدتر از دیروز . خانومها که در جامعه مسابقه بیحیایی گذاشته اند و هر روز مدلهای جدید و زننده درمیاد . خانئاده ها دارند به فنا میروند . پسران فاسق و دختران فاسد میشوند . پناه بر خدا . انسانی که هر هفته موعظه گوش ندهد قلبش میمیرد حال هفته هم زیاد است انسان باید هر روز موعظه و پند و نصیحت دینی بشنود و نشنود دنیا زده خواهد شد شک نکنید و کسی که دنیا زده شد بقیه گناهان پشت سر آن خواهد آمد . ميرالمؤمنين(ع) مي‌فرمايند «حب الدنيا رأس الفتن و اصل المحن» ؛ رأس تمام اختلافها و تمام فتنه‌ها حب دنیاست یا علی فدای خودت و فدای کلامت که معجزه میکند چه قدر خوب شناختی و چقدر خوب راهنمایی فرمودی بشریت را . حیف که ارزشت در این دنیا فهمیده نشد . زمانی که پرده ها کنار رود و مشخص شود علی چه گوهری بوده . انگشت به دهان خواهیم ماند اما چه فایده . وقتی کار از کار گذشت . چه فایده

قبلا و در زمانهای قدیم جماعت از حرف عرفان هم میترسیدند و از آن به عنوان یک فرقه یاد میکردند و نگاه کوتاه و کجی نسبت به آن داشتند و مثلا میدیدی میگفتند طرف به خط عرفان افتاده .(ببینید عرفا چگونه زیسته اند یعنی به این سادگی نبود . درد روی درد داشتند . کوته بینی مردم بزرگترین مشکل آنها بود هر چند توجهی بهش نداشتند ) ولی الان که جماعت کمی روشن شدند در بیشتر زمینه ها . ارزش این عرفا کم کم روشن میشود . بنازم به این عرفان شیعی که ببینید از کجا شروع میشود امام صادق عليه السلام : نخستين چيزهايى كه موجب نافرمانى و معصيت خدا شد شش چيز بود : دنيا دوستى ، رياست طلبى ، شكم پرستى، زن دوستى ، پُر خوابى و راحت طلبى . ببینید که تمامی بزرگان و نامداران از این شش چیز چطور فرار میکردند . پس معلوم است عارفهای شیعی در چهار چوب و جاده دین مبین اسلام حرکت نموده اند .

تمام زیبایی ها فنا پذیر هستند . تمامی پشتیبانها فنا پذیر هستند . تمامی چیزهایی که دوست میداریم فنا پذیر هستند . تمامی امیدها فنا پذیر هستند . پیدا کن قدرتی را که این صفت فناپذیری را نداشته باشه و بچسب به آن

در زندگانی که خدا و رسول و ائمه نباشد . جهنم است . هر چند در ظاهر خیلی هم مرفه و آسایش داشته باشند . هرگز آرامش نخواهند داشت . به عبارت بهتر از غیر ممکنات است که زندگی ای را پیدا کنید که بدون خدا و ائمه اطهار آرامش در آن باشد . هر چند آسایش و رفاه داشته باشند .

هر روز این فراز نامه عارف بزرگ ملاحسینقلی همدانی را برای نفسمان تکرار کنیم . تا کمی بشکنیم و کم ارزشی کارهایی که انجام میدهیم پی ببریم . به نفسمان بگوئیم . #ای همبازی اطفال # ای مرد بزرگی که مثل کودکان بازی میکنی . بچه ها با ماشین و ساختمان و ...اسباب بازی . بازی میکنند و مردم هم با کمی پیشرفته تر از آنها

صفحه‌ها

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.