پاسخ به شبهات
امام حسین (علیه السلام) نیز مانند باقی اهل بیت پیامبر، امیرالمؤمنین و حضرت زهرا و امام حسن (علیهم السلام) به حدیث غدیر استناد و استدلال نمود و این زمانی بود که در موسم حج در میان اقوام و قبائل دیگر مسلمین، آن هنگامی که جمع بودند خطاب به مردم آنها را قسم داد و جریان غدیر خم و حدیث پیامبر را برایشان بازگو نمود.
علمای شیعه معتقدند ارتدادی که در برخی روایات به صحابه نسبت داده شده، بهمعنای کفر و بازگشت به بتپرستی نیست، بلکه به معنای شکستن پیمان ولایت و بیعت در روز عید غدیر و نافرمانی پیامبر (ص) در امر خلافت است و شیعیان نسبت به صحابهی پیمان شکن، از کارشان تبری میجویند، همانگونه که پیامبر از کار اشتباه خالد تبری جست.
روایتی که سندش صحیح است، نمیتوان حکم کرد که یقیناً صادر شده و متنش نیز صحیح است؛ بلکه یکی از معیارهای صحت حدیث، مطابقت آن با کتاب خداست، طبق آیات صریح و روایات معتبر، قرآن معیار است و آنچه با کتاب خدا سازگار بود، باید گرفته شود و ناسازگار بود، باید رها شود. لذا علما با تشخیص مخالفت روایتی با قرآن با سند صحیح، آن را ترک میکنند.
أحمد بن يحيى بلاذری با این خود همنشین نواصب و از دشمنان مولا علی (علیه السلام) بود، اما درباره این درگیریها میگوید که علی بن ابیطالب به یارانش گفت: « كُفّوا عَنهُم حَتى يَبدَؤُكُم. از آنان چشمپوشی کنید (به آنان کاری نداشته باشید) مگر اینکه آنان خود علیه شما (جنگ را) آغاز کنند.»
چرا با وجود فقرای زیاد در کشور باید به حج رفت؟ آیا کمک به کودکان یتیم اولویت ندارد؟ در پاسخ باید گفت: انجام فریضه حج واجب است و نمیتوان این واجب الهی را به خاطر یک امر مستحب (کمک به فقرا) ترک کرد.این در حالی است که کسانیکه این شبهات را مطرح میکنند، با عیاشی در سواحل آنتالیا و... مشغول به خوشگذرانی بوده یا با آن مشکلی ندارند.
چرا باید به حج برویم و پولمان را به وهابیان جلاد بدهیم، تا با پول ما مردم مظلوم یمن کشته شوند؟ در پاسخ از این شبهه باید گفت: بر فرض که سعودیها درآمد سرشاری از حج دریافت کنند، اما نباید با این بهانه حجی را که خداوند بر همگان واجب کرده است ترک کرد؟ زیرا این کوتاه نگری است که فقط یک طرف قضیه دیده شود و از طرف دیگر قضیه غافل شویم.
شیعیان بیش از 15 درصد از جمعیت عربستان را شامل میشوند. آنان اگرچه در شهرهای شرقیِ نفتخیز عربستان زندگی میکنند، اما از نظر اقتصادی محرومترین مردم عربستان محسوب میشوند. شیعیان هیچ جایگاهی در مناصب دولتی ندارند و حتی برخی از آنان از داشتن شناسنامه نیز محروم میباشند. آنان حتی اجازه اجرای مراسم و مناسک دینی را ندارند.
ضریحهای ائمه اطهار (علیهم السلام) به این دلیل که منسوب به امام است، مورد توجه و علاقه شیعیان قرار میگیرد؛ همانطور که خانه خدا و حجر الاسود چون منسوب به خداوند هستند، مورد تکریم و احترام تمام مسلمانان میباشند. توسل به امام، توسل به روح امام است، که حی وناظر است، نه ضریح فلزی و نه جسم او که محصور در مکان است.
برخی علت تفرقه در بین مسلمانان را در پیروی شیعه از مذهب دیگری غیر از مذاهب اربعه میدانند. علامه شرف الدین در پاسخ از این گونه سوالات میگوید: اگر جایز است که چهار مذهب باشد، چرا پنج تای آن جایز نیست!؟ چطور ممکن است، که وجود چهار مذهب با اجتماع و اتحاد مسلمانان موافق باشد، اما همین که به پنج رسید، اجتماع از هم پراکنده شود!؟
لقب «رافضی» به منزله یک فحش است، که اهل سنت از عالِم و جاهل این واژه را برای شیعیان به کار میبرند. اگر کمی در این مسئله دقیق شوید، مشاهده خواهید کرد، که انتساب واژه رافضی، از سوی اهل سنت به شیعیان، تنها به خاطر عدم توجه شیعیان به خلفاء و صحابه نیست، بلکه در حقیقت به جهت محبت بیش از حد و حصر شیعیان به اهل بیت عصمت و طهارت است.
شیعیان با وجود این که اعتقادی راسخ به وجود امام زمان (عج) دارند و ایشان را زنده و غایب میدانند، وقتی از دور و نزدیک برای انجام اعمال مسجد جمکران مشرّف میشوند، خدا را میخوانند. گویا مسجد جمکران بهانهای شده است، برای آشتی و راز و نیاز با خدا. شیعیان حتی در نماز مخصوص این مسجد، صد مرتبه، یگانگی خدا را فریاد میزنند.
روشنفکرنمایان میگویند: عقل میتواند حسن و قبح اعمال را درک کند و دین هم آن را تایید مینماید، بنابراین برای زندگی اجتماعی بشر و همچنین تشکیل حکومت، عقل میتواند به تنهایی انجام وظیفه کند و نیازی به دین برای این منظور نیست. در پاسخ عرض میکنیم که در بسیاری موار، عقل از عهده تشخیص موضوعات، مسائل و عواقب برنمیآید.
خُرَیت بن راشد ناجی، از جمله کسانی بود که پس از جنگ صفین، علیه مولا علی (ع) خروج کرده و در نواحی مختلف عدهای از راهزنان عرب و پیمانشکنان را گرد خود آورد. جان و مال مردم بیگناه را غارت میکردند و در زمین به فساد میکوشیدند. در اولین اقدام، یک شیعه ایرانی به نام زادان فرّخ را به جرم محبت علی (ع) تکه تکه کردند. مولا نیز برای دفاع از حق، لشکری فرستاد و خریت را کشته و شرّ او را از سر مسلمین کوتاه کردند.
در کینهتوزی و غرضورزی این جماعت لجباز همین بس که اگر مولا علی (ع) مینشست و برای دفاع از ناموس مردم سیستان اقدامی نمیکرد، همین افراد میگفتند که علی (ع) نعوذبالله ناتوان و بیتدبیر بود! ولی الآن که دیدند که مولا برای دفاع از حق قیام کردند، ایشان را به خشونت متهم میکنند.