اگر حسن و قبح اعمال، عقلیست؛ تشکیل حکومت دینی چه ضرورتی دارد؟
روشنفکرنمایان میگویند: عقل میتواند حسن و قبح اعمال را درک کند و دین هم آن را تایید مینماید، بنابراین برای زندگی اجتماعی بشر و همچنین تشکیل حکومت، عقل میتواند به تنهایی انجام وظیفه کند و نیازی به دین برای این منظور نیست. در پاسخ عرض میکنیم که در بسیاری موار، عقل از عهده تشخیص موضوعات، مسائل و عواقب برنمیآید.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شبههای که توسط برخی از روشنفکرنماها به حکومت دینی وارد میشود و به گمان باطل خود میتوانند دین را از عرصه حکومت جدا سازند، این است که میگویند: مگر شیعه قائل به حُسن و قُبح عقلی اعمال و افعال نیست؟ اگر هست چه لزومی دارد که حکومت خود را بر پایه دین بنا کند، در حالیکه عقل میتواند همان کارکردهای دین را در عرصه حیات اجتماعی داشته باشد و جامعه را بهسوی یک مدینه فاضله مطلوب دین سوق دهد.
به بیان دیگر شیعه قائل است: عقل میتواند حسن و قبح افعال را درک کند؛ مانند درک بدی و زشتی، دروغ یا غیبت یا خوردن مال مردم به زور و همچنین زیبایی صداقت و پاکدستی... لذا اگر شارع مقدس، حکم به حسن و قبح این موارد هم نکند، عقل ما به حسن و قبح این حقایق مسلم پی میبرد.[1] به همین دلیل اگر بخواهیم حکومتی تشکیل بدهیم، تا بهوسیله آن حکومت قصد کنیم، کمالات انسانی را در جامعه حاکم کنیم، میتوان از یک حکومتی که برپایه عقل شکل گرفته بهره ببریم و دیگر نیازی به تشکیل یک حکومت دینی نداریم.
درپاسخ به این شبهه عرض میکنیم که فقط در پارهای از اوقات عقل ما به صورت مستقیم میتواند پی به حسن و قبح افعال ببرد؛ اما در مواردی هم به صورت غیر مستقیم توانایی انجام این کار را پیدا میکند، مانند افعالی که حسن و قبح آنها اعتباری است، مانند: قُبح صِدق مُضِر و حُسن دروغِ نافع و نیز افعالی که عقل از علم به حسن و قبحشان عاجز است که در این صورت، بهوسیله شرع برای عقل روشن میشود، مانند عبادات.[2]
به عبارت دیگر افعالی که از طرف شارع نسبت به آنها امر یا نهی وارد شده، از سه قسم خارج نیست:
اول: مستقلات عقلیه، یعنی افعالی که عقل مستقلاً حسن یا قبح آنها را درک میکند، اگرچه از سوی شرع حکمی درباره آنها نرسیده باشد، مانند: حسن احسان و قبح ظلم.
دوم: اموری هستند که عقل پس از بیان شرع، حسن یا قبح آنها را درک میکند، مانند: قبح ربا.
سوم: امور تعبدی، که کاشف حسن و قبح آنها امر یا نهی شارع است، مانند: حسن روزه آخر ماه رمضان و قبح روزه اول ماه شوال.[3]
با این توضیحات مشخص شد که همیشه و در همه حال نمیتوان به عقل تکیه کرد و انتظار داشت که بتواند بهصورت مستقیم و بدون کمک شرع پی به همه حسنها و قبحها ببرد. بنابراین ضروریست که در جامعه و تشکیل حکومت، دین حرف اول را بزند و عقل موید آن باشد.
پینوشت:
[1]. مطهری، مرتضی، عدل الهی، تهران وقم، صدرا، 1374 ه.ش، ص 20
[2]. علامه حلی، نهج الحق و کشف الصدق، تعلیق عین الله الحسنی الاموری ، قم، دارالهجرة، 1407 ه. ق، چاپ اول ، ص 82
[3]. مقداد فاضل، شرح باب الحادی عشر، ترجمه علی اصغر حلمی ، تهران، اساطیر، چاپ اول ، 1373 ه.ش، ص 127
افزودن نظر جدید