پاسخ به شبهات
در نظام فکری دین اسلام، زن جایگاهی رفیع و مسئولیتهای بزرگی دارد، به طوری که میتوان از زن به عنوان نگین اسلام یاد کرد. زن و مرد در فطرت خداشناسی، کسب معرفت، رسیدن به قرب الهی و دیگر استعدادها، همسانند و قابلیت این را دارند که به کمال و درجهی نهایی انسانیت دست یابند.
فرض خدایی که با چشمِ سر قابل دیدن است، فرض موجودی است غیر از خدا. چشمهای ظاهر او را درک نمیکنند اما قلوب و دلها او را درک میکنند. هر چه با چشم دیده شود، محدود است. پس اگر خدا با چشم دیده شود، محدود خواهد بود، در صورتی که «لا حدّ له و لا نهایة له» ؛ نه حدّی برای خداوند متصوّر است و نه نهایتی.
طبق بررسیهای محققان و تاریخنویسان، مردم ایران در زمان جنگ اعراب درست در شرایط عقلانی و روانی مساعدی قرار داشتند که زمینه را برای پذیرش گرم اسلام آماده کرده بود. حتی گسترش اسلام در بین زرتشتیان نیز تعجبانگیز و غیرعادی نبود؛ زیرا مقام دینی ملی زرتشتی با سقوط خاندان ساسانی که آن را برپای داشته بود به یکباره سقوط نمود و از آنجا که نیروی دیگری برای برپا داشتن آن وجود نداشت پیروان آن تغییر دین و پذیرش اسلام را ساده و آسان تلقی کردند.
یکی از نمودهای زیبای احکام اسلامی ذبح شرعی است؛ ذبح شرعی موجب خروج کامل خون و در نتیجه عدم لخته شدن خون و باعث سالم ماندن گوشت حیوان از آفات میشود.
اسلام برای زن آفرینشی جداگانه و همسان خلقت مرد قائل است بیآن که زن از مرد پدیده آمده باشد، بر خلاف سفر تکوین تورات که معتقد است که زن از دندههای آدم آفریده شده است. خدای سبحان با کشیدن خط بطلان بر این اندیشه میفرماید: ای مردم بترسید از پروردگار خود، آن خدایی که همه شما را از یک تن بیافرید و هم از آن، جفت او را خلق کرد و از آن دو تن خلقی بسیار در اطراف عالم از مرد و زن برانگیخت.
در اين نوشتار كوتاه ميخواهيم نگاهي بيندازيم بر كتاب مقدس مسيحيان، كساني كه به دروغ دين مسيحيت را دين رحمت و مهرباني معرفي ميكنند و دين اسلام را دين جنگ و وحشت و خشونت، تا صداقت اين مدعيان دروغين را برملا كنيم . البته ما با مسيحيت واقعي كه منحرف نشده است كاري نداريم سر صحبت ما با كساني است كه مسيحيان واقعي نيستند و فقط ادعاي مسيحيت را دارند. حتي به ظواهر مسيحيت هم عمل نميكنند مثلا در كتب مقدس اعمال شنيع، همچون همجنسبازي نهي شده است ولي همين مدعيان مسيحي آن را به عنوان قانون در مجالس شوراها و مجلس سناي خود، به تصويب ميرسانند.
کسانی که به حکم قصاص معترضند وآن را نوعی انتقام جویی می پندارند، سخت در اشتباهند. زیرا انتقام جویی راهی برای فرو نشاندن عقده و غضب بخاطر یک مسئله ی شخصی است اما قصاص پيشگيرى از تكرار ظلم و جلوگیری از تکرار ستم بر اجتماع است
آیا کارهای خیر افراد غیرمسلمان مقبول است یا غیرمقبول؟ اگر مقبول است، پس چه فرقی میکند که انسان مسلمان باشد یا نباشد؟