نگین اسلام
دانشمندان و محققان بر این باورند که به طور کلی در نظام هستی، هر موجودی دارای دو جایگاه است؛ جایگاه «عام» و «خاص».
جایگاه عام زن، همان جایگاه موجودات دیگر به عنوان آفریدهی خدای متعال است. به لحاظ جایگاه خاصی که زن در این جهان دارد میتوان گفت او به مقتضای خلقت خویش از جایگاه ممتازی نیز برخوردار است که مرد قابلیت جانشینی آن را ندارد.
بر اساس آموزههای اسلام ناب محمدی (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، زن جایگاهی رفیع در نظام هستی دارد و از دامن زن مرد به معراج میرود. با بررسی کتب تاریخی به این نتیجه میرسیم که قبل از اسلام، زنان حتی از ابتداییترین حقوق انسانی محروم بودند و گاهی حکومتهای زمان حق حیات برای آنها قائل نمیشد و خانوادهها پس از تولد دختر، آن را زنده به گور میکردند.
«وَ إِذا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالْأُنْثی ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَ هُوَ کَظیمٌ» [۱] ؛ در حالی که هرگاه به یکی از آنها بشارت دهند دختری نصیب تو شده صورتش از فرط ناراحتی سیاه میشود و مملو از خشم میگردد.
با ظهور اسلام و تعلیمات ویژه آن، زندگی زن وارد مرحلهی نوینی گردید، اسلام ظهور کرد و با این خرافه در ابعاد مختلفش سرسختانه جنگید و دختردار شدن را به عنوان رحمت خدا به خانواده معرفی کرد.
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) با تمام مقامی که داشتند دست دخترش را میبوسید و به هنگام رفتن و مراجعت از سفر، او را دیدار میکرد.
برعکس تبلیغات گسترده دشمنان اسلام مبنی بر مرد محور بودن اسلام، اسلام دینی مرد محور نیست؛ زیرا طبق آیه شریفه قرآن، اگر انسان در مسیر صحیح الهی قدم بردارد از حیات طیبه برخوردار میشود و هیچ فرقی بین زن و مرد نیست و هر دو از اجر مساوی در پیشگاه الهی بهرهمند خواهند شد.
«مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثیَ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَوةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُون» [۲] ؛ هرکس از مرد و زن ایمان داشته باشند و عمل صالح انجام دهد به او حیات پاکیزه میبخشیم و پاداش آنها را بهتر از اعمالی که انجام دادهاند خواهیم داد.
بر اساس این آیه، ملاک دستیابی به حیات طیبه اموری مانند تفاوت در جنسیت یا نژاد و رتبه اجتماعی نیست، بلکه تنها ملاک راستین، ایمان و عمل صالح است.
در جای دیگر میفرماید: «یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ ذَکَرٍ وَ أُنْثی وَ جَعَلْناکُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلیمٌ خَبیرٌ» [۳] ؛ ای مردم، ما همهی شما را از زن و مرد آفریدیم و آنگاه شعبههای بسیار و فرقههای مختلف گردانیدیم، تا بدانید که اصل و نژاد، مایهی افتخار نیست و بزرگوارترین شما نزد خدا کسی است که با تقواتر است، خداوند به کار نیک و بد مردم آگاه است.
در این آیه کریمه نیز زنان و مردان همردیف یکدیگر قرار داده شده و خداوند سبحان از نظر پاداش فرقی بین آنها نگذاشته است. بلکه خط بطلان بر تمام امتیازات ظاهری و مادی کشیده و اصالت و واقعیت را به مسأله تقوا و پرهیزکاری میدهد.
این آیات بیانگر این حقیقت هستند که زن و مرد در ماهیت انسانی و بدون در نظر گرفتن سنخیت و جنس مشترک هستند، یعنی همانطور که مردان از استعدادهای متنوع برخوردارند و طبعاً میتوانند این استعدادها را به فعلیت برسانند، زنان نیز بدون هیچ کاستی دارای این استعدادها هستند و میتوانند این استعدادها را به فعلیت برسانند.
به عبارت دیگر، زن و مرد در فطرت خداشناسی، کسب معرفت، رسیدن به قرب الهی و دیگر استعدادها، همسانند و قابلیت این را دارند که به کمال و درجهی نهایی انسانیت دست یابند و این ارزش زن در اسلام را نشان میدهد تا از او به عنوان نگین اسلام یاد شود.
منابع:
۱-سوره نحل، آیه۵۸
۲-سوره نحل، آیه۹۷
۳-سوره حجرات، آیه۱۳
افزودن نظر جدید