اعتقادات
کمتر مسلمانی را میتوان یافت که علاقهای به تهذیب نفس نداشته باشد. راهی که بزرگان تصوف و عرفان اسلامی برای تهذیب و تربیت نفس انسان و برنامههایی که برای بروز استعدادهای انسانی در نظر گرفتهاند و به مسلمانان و نوع بشر ارائه دادهاند در بسیاری مواقع موجبات کمال نفسانی است. ابن تیمیه از بزرگترین مخالفین با این اندیشه سازنده است.
موضوع مهدویت و اعتقاد به آمدن شخصی که در نهایت اوضاع آشفته جهان را سر و سامان خواهد داد، مورد پذیرش همه ادیان آسمانی و حتی غیر آن نیز بوده و هست. البته هر کدام آن را به گونهای قبول دارند، اما نقطه اشتراک آنها ظهور منجی میباشد. اما در این میان فرقه ضاله وهابیت با ایجاد شبهاتی سعی نموده موضوع مهدویت را بدون سند جلوه دهد.
مرگ یکی از واقعیات انکار ناپذیر در جهان هستی و غیر قابل انکار است. بنابراین زندگی در این دنیا ابرای هیچکس ابدی نبوده و همگان پس از مدت زمانی از این دنیا خواهند رفت. اما پرونده اعمال انسان بنا بر آیاتی از قرآن کریم حتی پس از مرگ نیز برای انسان مفتوح خواهند ماند و نتیجه اعمال با دوام او به وی در جهان دیگر خواهد رسید.
ظهور منجی و اعتقاد به آن در همهی ادیان ابراهیمی و غیر ابراهیمی با وجود اختلافاتی که در جزئیات آن وجود دارد، مورد پذیرش است. اما در عین حال برخی همچون «ناصر بن عبدالله القفاری» پا را فراتر گذارده و تلاش نمودهاند به شکل دیگری روایات مهدویت را زیر سؤال برده و با ربط دادن آن به دین مجوس، از اساس منکر موضوع مهدویت گردند.
موضوع مهدویت و اعتقاد به آمدن شخصی که در نهایت اوضاع آشقته جهان را سر و سامان خواهد داد، مورد پذیرش همه ادیان آسمانی و حتی غیر آن نیز بوده و هست. البته هر کدام ممکن است آن را به گونهای قبول داشته باشند که با دیگری متفاوت باشد. اما در این میان فرقه ضاله وهابیت با ایجاد شبهاتی سعی نموده با این اعتقاد مخالفت نماید.
متاسفانه در پارهای موارد، عنوان و القاب به درستی برای کسانیکه آن را برای خود به یدک میکشند، استفاده نمیشود و یا اینکه استفاده نا بجا از آن صورت میپذیرد. یک نمونه آن را میتوان در اعمال و رفتار وهابیانی دانست که به نا حق لقب سنّی مذهب را برای خود به یدک میکشند و حال آنکه هیچگونه شباهتی در اعمالشان به سیره نبوی یافت نمیشود.
حس پرستش نیز مانند بسیاری دیگر از امور، فطری بوده و از ابتدای خلقت در نهاد آدمی گذاشته شده است. خداوند با فرو فرستادن پیامبران و دعوت به خداپرستی، به این نیاز بشر سمت و سو داده و امر نموده که تمامی انسانها باید موحد و خداپرست باشند و اوصاف خداوند را نیز برای ما در سوره اخلاص بیان نموده بنابراین تخطی از آن جایز نیست.
عقل بشر روز به روز در حال تکامل است و از این رو دیگر دوره و زمانه این که عدهای بخواهند با عقاید خرافی و غیر واقعی برای خود جا و مکانی درست کنند و مردم این زمانه را به مانند مردم نادان و جاهل بت پرستی که سنگ و چوب میپرستیدند و متولیان آنها را اربابان خود میدانستند گذشته، لکن وهابین هنوز بر همان خیال باطلند.
با اثبات مشروعیت توسل در قرآن، حال باید روایاتی مربوط به بحث توسل را بیان کنیم، چرا که باید مبحث توسل کاملا مبرا از هرگونه اشکال وعیب باشد. روایات بسیاری برای مشروعیت توسل وجود دارد و یکی پس از دیگری آن را بیشتر قوی میکند. با خواندن این روایات توسل مسلمانان به پیامبر و اهل بیت، صحیح است و هیچگونه شائبه شرک در آن وجود ندارد.
قفاری از آن دسته وهابیانی است که کوچکترین اعتدالی نسبت به غیر وهابیت ندارد و تنها وهابیت حق میداند. این در حالی است که وی تلاش دارد در تلاشی ناکام خود و البته وهابیت را دارای جهتگیری تقریبی معرفی کند. او درباره اندیشههای تقریبی به داوری پرداخته و همه را تخطئه میکند و پیروی کردن از وهابیت را بهترین راه وحدت میداند.
یکی از اتفاقات رخداده در زمان صدر اسلام واقعه مسیلمة کذاب است. وی که ادعای پیامبری کرد و باعث ارتداد عدهای از مسلمانان شده بود به آرامی فتنهای بزرگ را در جامعه به وجود می آورد. مسلمانان این فتنه را كور كردند. برخی آثار وهابیت شیعیان را موافق جریان مسىلیمه نشان میدهد. در حالیکه این اتهام به وهابیت بیشتر تناسب دارد
وهابیت در شعار بر وحدت اسلامی تأکید میکند ولی تمام تلاش خود را برای ایجاد تفرقه مبذول میکند. نویسندگان این جریان با تبلیغات گسترده تلاش بر موجه جلوه دادن نیت وهابیت دارند ولی درواقع نمیتوانند از مسیر اختلاف افکنانه خود دستبردارند. آل سعود که مزدوران استکبار هستند تمام تلاش خود را برای از بین بردن وحدت اسلامی انجام میدهند
در بین پژوهشگران درباره سلفی دانستن وهابیت اختلاف وجود دارد. برخی معتقدند جریان وهابیت درواقع یک جریان انحرافی است و به آرا و اندیشههای ابن تیمیه چندان ارتباطی ندارد. اگر تشابهی در این موضوع وجود دارد به خاطر تلاشی است که این گروه در انتساب خود به افکار ابن تیمیه و ابن قیم انجام داده است. وهابیت تنها یک فکر تکفیری تندرو است
عدهای از علمای اهل سنت تصریح وتایید کردهاند عقیده باطل تجسیم ابن تیمیه را و به شدت با کلام ومبنای فکری او مخالفت کردند و دیگران را بر حذر داشتند از هم نشینی با ابن تیمیه. در نتیجه میتوان گفت مبنای فکری ابن تیمیه بر گرفته از افکار یهودیت است چون آنها هم قائل به تشبیه وتجسیم خداوند هستند.ومذهب تشیع مبرّی است از تهمت یهودیت.