اعتقادات
ابن عثمین، مفتی بزرگ وهابیت در جریان مشاجره بین امام علی (علیه السلام) و معاویه، جانب انصاف را رعایت کرده و میگوید: در جنگ صفین، شکی نیست که علی (علیه السلام) نزدیکتر به حقیقت از معاویه بود. بلکه من قطع و یقین دارم که علی (علیه السلام) به راستی و حقیقت نزدیکتر بود. ولی به هر حال معاویه مجتهد بود!
برخی از دول به ظاهر اسلامی برای نهادینه شدن تفکرات وهابیت در جوامع خود، اندیشه های آنان را در متون درسی مقاطع مختلف تحصیلی وارد کرده اند. همین مسئله موجب شده است فرزندان خانواده هایی که این باورها را قبول ندارند، با ورود به نظام های آموزشی دولتی تحت تاثیر این افکار قرار گیرند که این امر باعث نگرانی برخی از خانواده ها شده است.
آیا وهابیت در تکفیر دیگران از قانون یکسان و واحدی استفاده میکند؟ یا اینکه فقط به تبعیت از بزرگان فکری خود عمل میکنند. برخی احکام و در برخی موضوعات نشان از عدم قانونمندی این احکام نزد وهابیت خبر میدهد؛ بهنظر میرسد که ایشان دارای معیار و ملاک واحدی نیستند. در موضوعی مانند تبرک به وضوح این بیمعیاری خود را نشان داده است.
اصل در اسلام برخورد با دیگر مسلمانان با اتکاء به ظاهر ایشان است. یعنی ما در برخورد با ایشان نباید تحلیل باطنی و نیت خوانی کنیم. این اصل مهم در اندیشه وهابیت مورد مناقشه و نقد واقع شده است. مناقشه جدی که نشان از وقوع در ورطه تکفیر دیگران میدهد. تکفیری خطرناک که نشان از وقوع فتنهای بزرگ در امت اسلامی را دارد.
وهابیت با عقاید خشک و به دور از منطق خود افکاری را تبلیغ و ترویج میکنند که نه با عقل سازگار است و نه با روایات. از جمله اینکه خواندن دعا و توسل به ذات اقدس ربوبی را در هر مکانی (مانند قبور) جایز ندانسته و آن را بدعت و حرام بر میشمرند و برای انجام آن جایگاه مخصوص قائل میشوند. به راستی که اینان «محمد ستیز» میباشند.
عداوت و دشمنی وهابیت تنها با شیعیان نبوده و بلکه میتوان گفت ایشان با شخص نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز خصومت داشته و تاب دیدن کسانی را که بر ایشان درود میفرستند را نیز نداشته و فتوا به قتل ایشان میدهند. اینها همه با این وجود است که خداوند در دو جا از قرآن مجید مسئله درود و صلوات بر پیامبر (ص) را بیان کرده است.
مقام و منزلت همه پیامبران، مخصوصا پیامبر اسلام (ص) بر کسی پوشیده نیست و خداوند در دو آیه از سوره احزاب تصریح به فرستادن درود و سلام بر ایشان نموده است اما متاسفانه وهابیت که ادعای مسلمانی واقعی را دارند در اعتقادات خود، باور مذهبی نسبت به رسول اکرم (ص) را نداشته و درود فرستان بر ایشان را بدتر از فحشاء زن فاحشه میدانند.
بین جریان احمد الحسن و وهابیت وجوه اشتراکی وجود دارد، که حداقل آن، دشمنی آنان با مرجعیت شیعی، فقهاء و عالمان دینی شیعه به ویژه با مرجع و مبارز عالیقدر آیت الله العظمی سیستانی است. این جریان همچون وهابیت، هر کس با عقاید و آرائشان مخالفت کند را تکفیر کرده و حتی گاهی با استفاده از سحر و جادو سعی در ترویج جریان باطل خویش دارند.
شبهه «اهل بیت به عصمت خود اشاره نکردند» کاملا اشتباه وسست است، فقط کافی است در منابع حدیثی شیعه کلمات «معصومون ومطهرون وطهّرنا وعصمنا» جستجو شود؛ دهها کتاب وجود دارد که به عصمت اهل بیت از زبان خودشان اشاره کرده است، وجالب اینکه بحث (عصمت ائمه از زبان خودشان) نه تنها در منابع شیعه، بلکه در منابع اهل سنت هم وجود دارد.
مسلمانان در دوره های اول اسلام به گروههای مختلفی تقسیم بندی شدند که از جمله آن گروه اصحاب و تابعین بودند. امروزه وهابیت عمل به بسیاری از مستحبات را قیاس به عمل صحابه و تابعین میکنند به جوری که یک عمل مستحبی مانند خواندن قران را در صورتی که صحابه به انجام آن در مواردی التفات نداشتند را امروزه جایز نمیدانند.
نفوس و جان انسانها در دین اسلام محترم دانسته شده و از ارزش بالایی برخوردار است و این مسئله در مورد مسلمانان از اهمیت و جایگاه بالاتری برخوردار است. اما متاسفانه این مسئله در میان وهابیت از هیچ جایگاهی برخوردار نیست و جان انسانها حتی به اندازه بهائم نیز ارزشی ندارد و ایشان به سادگی حکم به قتل نفس محترمه میدهند.
در حالی که بیش از 120 نفر از بزرگان و علمای اهلسنت بر ولادت حضرت مهدی در سال 255 هجری و آغاز غیبتش در سال 260 هجری صراحت دارند، در این میان، گروهی از شبههگران وهّابی با عبارات و ترفندهای گوناگون کوشیدهاند در اصل این که اساسا امام عسکری (علیه السّلام) فرزندی داشته که غیبت نموده باشد یا خیر، تشکیک نمودهاند.
فرستادن درود و صلوات بر پیامبر اعظم از مواردی است که خداوند تبارک و تعالی نیز همراه با ملائکه انجام دادند و بر مومنین نیز تکلیف نمودند که ایر ایشان دورود و صلوات بفرستند. این در صورتی است که برای انجام آن نیز هیچگونه زمان خاصی را معین نفرمودند، از این رو هر وقت نام مبارک ایشان بر زبان آمد میتوان دورود فرستاد.
کشور عربستان یکی از منابع اصلی حمایت از تروریسم در جهان است. این کشور یکی از شگردهای خود در انتشار افکار تروریستی را از طریق ارسال مبلغ به کشورهای مختلف و ساخت مساجد و مدارس علمیه در کشورهای دیگر، اجرا میکند. کشوری که حتی میان اعمالش با شهروندان خود و با کسانی که اندک مخالفتی با او دارند، و اعمال داعش، نمی توان تفاوت قائل شد.