قاعده دل به خواه! در تکفیر

  • 1395/10/29 - 15:29
آیا وهابیت در تکفیر دیگران از قانون یکسان و واحدی استفاده می‌کند؟ یا اینکه فقط به تبعیت از بزرگان فکری خود عمل می‌کنند. برخی احکام و در برخی موضوعات نشان از عدم قانونمندی این احکام نزد وهابیت خبر می‌دهد؛ به‌نظر می‌رسد که ایشان دارای معیار و ملاک واحدی نیستند. در موضوعی مانند تبرک به وضوح این بی‌معیاری خود را نشان داده است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وهابیت و تکفیر شدید ایشان در برخورد با اعمال مسلمانان، جای این سؤال را ایجاد می‌کند که آیا وهابیت برای این تکفیر از قاعده و تبیین فقهی استفاده می‌کنند و یا این‌که فقط به تبعیت از بزرگان فکری خود عمل می‌کنند. به‌نظر می‌رسد که ایشان دارای معیار و ملاک واحدی نیستند. در موضوعی مانند تبرک به وضوح این بی‌معیاری خود را نشان داده‌اند.
وهابیت استلام رکنین[1] و بوسیدن حجرالاسود را جایز می‌دانند.[2] وهابیت در این‌باره که چرا به هیچ جای کعبه نمی‌توان استلام و تبرک جست، ولی به رکنین و حجر الاسود می‌توان تبرک جست، ادعا می‌کنند که آن را از روی تعبد انجام می‌دهند.[3] آن‌ها این فتوا را با توجه به سخن عمر بن خطاب، درباره حجرالاسود[4] توجیه می‌کنند و دیگر اجزاء مانند: دیوار کعبه، ناودان کعبه[5] را غیرمشروع و بدعت می‌دانند. این استدلال وهابیت به نوعی استدلالی فقهی به‌نظر می‌رسد. «توقف فی ما لا یعلم علی قدر المتیقن» اما با اندکی توجه به فساد شدید این نظر می‌توان پی‌برد.
به چند مورد از اشکالات این استدلال اشاره می‌کنیم:
1. اگر عملی بدون در نظر گرفتن نیت عامل، باعث شرک باشد، باید مسح حجرالاسود هم شرک باشد و این‌که صحابی چون خلفیه دوم و یا حتی شخص پیامبر(صلی الله علیه و آله) این کار را انجام داده است، دلیل بر شرک نبودن این عمل از اساس است، و الا عملی که مشرکانه باشد، همیشه مشرکانه است، چه به بت باشد و یا به حجر الاسود باشد و یا به قسمت‌های دیگر کعبه. استدلال درست این است که بگوییم ایشان خود نیت شرک را نداشته‌اند و با عدم الوهیت قائل شدن برای سنگی چون حجرالاسود، تبرک جستن از دایره شرک خارج می‌شود.[6]
2. اگر بگویید عمل پیامبر (صلی الله علیه و آله) و یا اصحاب وی در مسح حجرالاسود شرک نبوده، چون تبرک نبوده است، این ادعای بی‌دلیل است و خود احتیاج به دلیل دارد. (اذا جاء الاحتمال بطلل الاستدلال. جایی که چند احتمال وجود دارد، اخذ یک احتمال کار نادرستی است.)
3. شما خود همیشه دیگر فرق را به تأویل و برداشت‌های غیر‌حقیقی متهم می‌کنید. در حالی‌که در این‌که پیامبر (صلی الله علیه و آله) مسح را به نیت تبرک انجام نداده است، به خود اجازه داده‌اید تأویل کنید و آن را بر اساس اعتقاد خود توجیه نمایید.

پی‌نوشت:

[1]. فرهنگ لغات و اصطلاحات فقهی، سید محمد حسینی، انتشارات سروش، تهران، بی‌تا.
[2]. ابن عثیمین، فتاوی نور علی الدرب، ج19، ص106، نشر دارالهدی، 1425، سعودی،
[3]. ابن عثمین، فتاوی نور علی الدرب، ج7، ص222، همان.
[4]. که خطاب به حجرالاسود می گوید «من میدانم که تو هیچ نفع و ضرری نداری و اگر عمل پیامبر(صلی الله علیه و اله) در بوسیدنن تو نبود، تو را نمی بوسیدم» محمد ابن اسماعیل بخاری، صحیح بخاری، ص1605، منشورات ذهبی،2009، بیروت.
[5]. ناصر الدین البانی، مناسک الحج والعمرة، ص49، ریاض، نشر ابن قیم الجوزی سعودی، بی‌تا
[6]. سلیمان بن عبد الوهاب، تیسیر العزیز الحمید،ص149، ریاض، نشرالحقائق، 1414، بی‌تا.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.