راه‌کارهای قفاری برای تقریب!!!

  • 1395/10/03 - 16:52
قفاری از آن دسته وهابیانی است که کوچک‌ترین اعتدالی نسبت به غیر وهابیت ندارد و تنها وهابیت حق می‌داند. این در حالی است که وی تلاش دارد در تلاشی ناکام خود و البته وهابیت را دارای جهت‌گیری تقریبی معرفی کند. او درباره اندیشه‌های تقریبی به داوری پرداخته و همه را تخطئه می‌کند و پیروی کردن از وهابیت را بهترین راه وحدت می‌داند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ناصر القفاری از آن دسته وهابیانی است، که کوچک‌ترین اعتدالی نسبت به غیر وهابیت ندارد و تنها وهابیت را حق می‌داند. این در حالی است که وی تلاش دارد، در تلاشی ناکام، خود و البته وهابیت را دارای جهت‌گیری تقریبی معرفی کند. او درباره‌ی اندیشه‌های تقریبی به داوری پرداخته و همه را تخطئه می‌کند و پیروی کردن از وهابیت را بهترین راه وحدت می‌داند.
قفاری معتقد است که آثار تقریبی همگی به‌خطا رفته‌اند. یا درگیر مسائل عاطفی شده‎اند و یا این‌که متأثر از کفر شیعه شده‌اند. استاد فرمانیان دراین‌باره می‌نویسد: «قفاری معتقد است آثاری كه درباره تقریب نوشته شده‌اند یا كتاب‌هایی عاطفی‌اند كه در آن‌ها جهل و تجاهل زیاد دیده می‌شود و عمداً بسیاری از حقایق را نیاورده‌اند، مثل كتاب دكتر سلیمان دنیا با عنوان «بین الشیعة و السنّة» یا كتاب هاشم دفتردار و محمدعلی زعبی به نام «الاسلام بین السنة و الشیعه» و یا آثاری هستند كه آن‌چه از كفر و ضلال در آثار شیعه هست را یک‌جا جمع كرده‌اند، مثل «الخطوط العریضه» محب‌الدین خطیب، «الوشیعه» از موسی جارالله، «السنّة و الشیعه» از احسان الهی ظهیر و «تبدید الظلام» از ابراهیم جبهان. او هیچ‌یك از این دو روش را صحیح نمی‌داند؛ به همین دلیل، در باب سوم كتابش، به آرای مؤسسان تقریب در مسائل اختلافی پرداخته و نشان داده‌ است كه روش آنان در حل این مشكلات چیست.»[1]
قفاری سه عامل را سد راه تقریب می‌داند، که در مورد شیعیان مقصر هستند. درحالی‌که هر سه مورد یا اتهام است و یا قابل مناقشه است.
الف: عقل‌گرایی و پذیرش عقل به‌عنوان منشأ تشریع؛
قفاری می‌گوید اول باید شیعیان عقل را و دلالت عقل را رها کنند!! این درحالی است که بیشتر عالمان و فقهای اهل سنت و شیعه در فتوای خود به جایگاه عقل تأکید بسیار داشته‌اند.
ب: عصمت برای ائمه؛
«مشكل دیگر شیعه این است كه سنت را فقط از پیامبر نگرفته و تعداد معصومان را تكثیر كرده‌اند.»[2]
این درحالی است که خود سلفی‌ها و وهابیت آن‌قدر برای صحابه ارزش قائل هستند، که حتی ترک عمل آن‌ها را برای ما حجت می‌دانند.[3]
ج: اعتقاد به تحریف قرآن؛
وقتی شیعیان قرآن را تحریف‌شده بدانند، اصل مورد اتفاقی نداریم تا بر آن وحدت پیدا کنیم. «تحریف قرآن را از آن جهت آوردم، كه دیدم برخی از شیعیان به اهل سنت نسبت تحریف قرآن می‌دهند و قائلند كه شیعه قائل به تحریف قرآن نیست. خواننده تعجب می‌كند كه چگونه شیعیان به اهل سنت نسبت تحریف می‌دهند، درحالی‌که در آثار آنان روایات فراوانی در تحریف قرآن وجود دارد و این روش نشان از این دارد كه شیعه هنوز صد درصد دست از تحریف قرآن برنداشته است.»[4]
این درحالی‌که است که هرگز شیعیان به تحریف قرآن اعتقادی ندارند.[5] راه‌کارهای قفاری نه که دردی را دوا نمی‎کند، بلکه در آتش اختلاف بیشتر می‌دمد. از طرفی چرا موانع از طرف اهل سنت را بیان نمی‌کند. این خود نشان از یک‌طرفه بودن نظر وی دارد.

پی‌نوشت:

[1]. دکتر ناصر القفاری، مسألة التقریب بین اهل السنة و الشیعه، ج1،ص18، دارطیبة، ریاض، بی‌تا.
[2]. همان، ج1،ص50.
[3]. محمد بن حسین الجیزانی، سنة الترك ودلالتها على الأحكام الشرعیة، دار ابن الجوزی، سعودی، بی‌تا.
[4]. دکتر ناصر القفاری، مسألة التقریب بین اهل السنة و الشیعه، ج1،ص85، دارطیبة، ریاض، بی‌تا.
[5]. تحریف ناپذیری قرآن نزد شیعیان

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.