اعتقادات
از شبهاتی که نسبت به شیعه طرح کردهاند، اعتقاد نژادگرایانه شیعه نسبت به امامان الهی، بدون شایستگی علمی و عملی و تنها بر اساس ذریه حضرت فاطمه و علی(ع) بودن است. در پاسخ میتوان گفت که همه ائمه شایسته این مقام بودند و حتی از جانب مخالفین شیعه نیز مورد مدح قرار گرفتهاند. پس این اتهام از روی جهل یا تعصب است.
با وجود آنکه در منابع روایی اهلسنت روایاتی بر سنت تلبیه در روز عرفه وجود دارد؛ اما بنیامیه با این سنت پیامبر نیز به مخالفت پرداختند و به آن عمل نمیکردند و مردم را نیز از عمل به آن نهی میکردند. سعید بن جبیر میگوید: روز عرفه نزد عبدالله بن عباس بودیم، عبدالله بن عباس پرسید: چرا مردم تلبیه نمیگویند، گفتم: از معاویه میترسند.
ورود به بهشت در مورد افراد گنهکاری که به ظاهر اسلام آوردند و خود را مسلمانان مینامیدند، اما هیچگاه مقید به اسلام و رسالت نبی اکرم (ص) نبودند، امری غیر قابل پذیرش از نظر قرآن و سنت و عقل است. اما مفتیهای وهابی با وجود شهرت به دائم الخمر بودن و مردن "وحشی" بر اثر مشروبات، او را اهل بهشت میدانند.
اعتقاد به رؤيت خداوند متعال يكی از ارکان اعتقادی اهل سنت است که انکار آن، به منزله عدم پیروی از این مذهب است؛ اما شیعیان با پیروی از اهل بیت (ع) آیات و یا روایاتی که برای خداوند جسمانیت را بیان کرده، تأویل برده و اعتقاد به جسمانیت را باطل میدانند.
شبهه ای وهابیون مطرح کردند که کسی که به ولایت الهی برگزیده می شود، نمی تواند از آن چشم پوشی کند و به غیر واگذارد؛ اما علی (ع) چنین کاری کرد؛ پس از طرف خدا ولایت ندارد. جواب این است که حضرت در جای جای نهجالبلاغه خلافت را حق خود دانسته و دلیل طعنه حضرت بر بی ارزشی حکومت، نشان از این دارد که شرط محقق شدن حکومت مقبولیت است و این جنبه دنیوی وجود نداشت و با اینکه حق حضرت است، نزد ایشان ارزش ندارد.
نارضایتی و خشم حضرت فاطمه (س) از خلیفه اول و دوم از مسائل غیر قابل انکار تاریخ است. از دلایل نارضایتی حضرت، خاکسپاری مخفیانه و شبانه آن حضرت است. بخاری مینویسد: علی (ع) فاطمه (س) را شبانه دفن کرد و به ابوبکر اجازه نداد تا در تشییع و تدفین او شرکت کند.
حضرت فاطمه زهرا (س) اگرچه عمری کوتاه داشت ولی صاحب فضایل بسیار زیاد است؛ حتی فضایل و کرامات حضرت فاطمه (س) از دید علما و بزرگان اهل سنت نیز پوشیده نمانده و آنان بارها ذیل مباحث مختلف، دیدگاه خود پیرامون شخصیت والای حضرت را توضیح دادهاند.
حضرت فاطمه زهرا (س) به عنوان اولين حامى و مدافع ولايت بر حق الهى و آغازگر دفاع از حريم ولايت و تعيين كننده محور ارزش هاى اجتماعى و سياسى در حركت تاريخى اسلام است. رويكرد ايشان در دفاع از حريم ولايت پس از رحلت پيامبر اكرم (ص) تا زمان شهادتشان، از فرازهاى مهم تاريخ اسلام به شمار مىرود.
حضرت فاطمه (س) به آیندگان اهمیت مسئله ولایت و امامت را فهماند؛ حضرت برای دفاع از ولایت، همه دارایی خویش را فدا کرده و راه را برای آیندگان روشن میکند و در این مسیر، حتی فرزندش محسن (ع) را نیز فدا میکند.
برخی از جریانات ضد شیعی، منکر هجوم و آتش زدن درب خانه حضرت زهرا (س) توسط برخی از صحابه هستند و میگویند که خانههای مدینه در آن روزگار درب نداشت. این در حالی است که با بررسی روایات، به این نتیجه میرسیم که خانههای عصر پیامبر (ص) نیز دارای درهای چوبی بوده است.
شبهه کرده اند که بزرگان شیعه، خود نیز شهادت حضرت زهرا (س) را قبول ندارند و برای ایشان از واژه وفات، استفاده میکنند. در پاسخ باید گفت که کلمه وفات، هم شامل مرگ طبیعی و هم شهادت میشود و در کتب شیعه و سنی، برای سایر شهدا نیز از کلمه وفات استفاده شده است.
از شبهات وهابیت و معاندین شیعه برای انکار جسارت برخی از صحابه به حضرت فاطمه (س) نقل واقعه ازدواج خلیفه دوم با ام کلثوم است. آنان وقوع چنین امرى را دلیل بر انکار حوادث منتهی به شهادت حضرت فاطمه (س) میدانند؛ در حالیکه نسبت به اصل یورش به خانه آن حضرت و حضرت على (ع) جاى هیچ تردیدی نیست.
اینکه وهابیون میگویند اگر شنیدن مردگان را بپذیریم، توان فهم حاجات میلیونها زائر را نمیپذیریم، همان نگاه مشرکانه وهابیت است که حاجات را به دو قسم تقسیم میکنند؛ یکی حاجاتی که توان برآوردنش برای فرد وجود دارد و دیگری توان برآوردنش را ندارد؛ شیعه چنین تقسیمی را قبول ندارد، بلکه همه چیز چه کوچک و چه بزرگ را به اذن خدا میداند.
توسل به زنده طبق آیات قرآن قطعاً مشروع است؛ حال که در زمان حیات، توسل جایز است و شرک نیست، پس از مرگ نیز اگر او بتواند کلام زائر را بشنود و توان دعا و استغفار داشته باشد، شرک نیست، همچنین اگر معتقد شویم مردگان نمیشنوند و یا نمیتوانند پس از مرگ چیزی از خداوند درخواست کنند هم توسل به آنان شرک نیست بلکه تنها ایراد به آن، بیفایده بودن آن است.