سلفیت و وهابیت
بهشت برینی که خداوند متعال به انسانها وعده داده است به هر بهانهای به دست نمیآید. صرف همسر پیامبر بودن، دلیلی بر بهشتی بودن انسان نیست. برخی از علمای اهل سنت در کتب خود برای اینکه فضائلی در برابر فضائل اهل بیت برای سایر همسران پیامبر بتراشند، دست به جعل روایات متعدد زدند تا بتوانند آنان را هم طراز با خاندان پیامبر قرار دهند.
شیعیان و برخی از مسلمین از فرق و مذاهب اسلامی، اعمالی مانند گریه برای اموات و عزاداری برای آنها و نیز بوسیدن برخی اشیاء به عنوان تبرک، مثل حجرالاسود و ضرایح متبرکه را که از نظر عقل و شرع هیچ اشکالی ندارد را انجام میدهند که هم در قرآن و هم در حالات پیامبر (ص) و هم معصومین وارد شده است، اما وهابیت امثال این اعمال را شرک میدانند.
دوره دوم حکومت آل سعود با روی کار آمدن مشاری بن سعود بن عبدالعزیز شروع و با عبدالرحمن بن فیصل بن ترکی بن عبدالله بن محمد بن سعود به پایان رسید. با شکست عبدالرحمن و مهاجرت وی به کویت، این دوره حکومت وهابی ـ سعودی، به پایان رسید. سرانجام عبدالرحمن بن فیصل در سال 1346 هجری قمری در دوران حکومت فرزندش عبدالعزیز از دنیا رفت.
در دوره اول حکومت آل سعود، حاکمانی همچون محمد بن سعود، عبدالعزیز بن محمد بن سعود، سعود بن عبدالعزیز بن محمد بن سعود و عبدالله بن سعود بن عبدالعزیز حکومت کردهاند. مهمترین جنایات وهابیان در این سالها: حمله به احسا و قتل و غارت مسلمانان؛ لشکرکشی به مکه مکرمه در ماههای حرام؛ جسارت به پیامبر و تخریب محل ولادت ایشان بود.
ابن تیمیه و پیروان وی به استناد به عمل سلف بسیاری از اعمال مرسوم و پر ثواب مسلمانان را مورد نقد و تخریب قرار دادهاند. یکی از این اعمال تبرک به قبر و یا لباس و یا هر آن چیزی است که به پیامبر(ص) مربوط باشد. اما این ادعا، رجما بالغیب است. شواهد عمل صحابه را جور دیگری نشان میدهد. آنها به منبر پیامبر(ص) تبرک میجستند.
یکی از بزرگترین نشانههای ضعف در یک فکر و اندیشه تعارضگویی در آن اندیشه است. اندیشهای که مولفههای آن همدیگر را نقض میکند نمیتواند راهگشای دیگران باشد و این از وجود اندیشههای التقاطی در این مجموعه خبر میدهد. در اندیشه ابن تیمیه گاهی از این موارد دیده میشود و به اعتراف نزدیکانشان از ضعف فکر سلفی گری خبر میدهد.
وهابیت، برگرفته از نام محمد بنعبدالوهاب است؛ شخصی که پس از دعوت از محمد بنسعود با وی تفاهم کرد که پس از قبول آن از ناحیه محمد بنسعود، قرار را بر این نهادند که هر کدام از این دو بر بخشی از حکومت غلبه پیدا کنند. فلذا محمد بن عبدالوهاب برای تحقق بخشیدن به اهداف خود در عربستان سعودی حاضر به همکاری در قتل و غارت آل سعود شد.
استاد علیدوست: نباید فقط جهان اسلام را درگیر مبارزه با جریان شوم تکفیری کنیم، جریان تکفیری نه فقط معضل و خطری برای جهان اسلام که برای کل جامعه بشری است. باید به این نکته مهم و کلیدی توجه داشت، که ما با جریان تکفیری و داعش نباید سیاسی محض برخورد کنیم، ضمن آن که نباید آن را مذهبی محض بدانیم. تکفیریها ساخته دست استکبار هستند.
قبل از اسلام، اعراب جاهلی، داشتن نوزاد دختر را برای خود ننگ میدانستند، اما وقتی اسلام آمد، با این بدعت سیئه مبارزه کرد و زنان را مورد اکرام قرار داد. اما آن رسم جاهلی هنوز بعد از گذشت چهارده قرن از اسلام در برخی از کشورهای عربی مانند عربستان ادامه دارد. آنان زنان را تحقیر کرده و مانند اعراب جاهلی رفتار میکنند.
نگاه جریانات مذهبی به جهان ماوراء به نوعی واکنش این جریانات به اندیشه های عرفانی منجر میشود. مثلا گروههای عقلگرا به عرفان نظری نزدیکتر و گروههای ظاهرگرا به شدت با اندیشههای عرفانی به مخالفت پرداختهاند. طبیعتا جریانات ظاهرگرای سلفی که از قضا روی خوبی به عقل نیز ندارند به شدت به تکفیر عارفان و عالمان عرفان در نظر میپردازند.
حجم قابل توجهی از مسلمانان را مذاهبی که گرایش به تصوف دارد تشکیل میدهد. البته تصوف در تمامی اشکالش امر صحیحی نیست. تنها گروههای صوفی که به تقوی و تهذیب نفس علاقه داشته و سعی در پاک سازی حقیقی خود داشته و برای این امر به راهکارهای شرعی دست پیدا کردهاند، قابل قبول هستند. اما سلفیان امروزه همه صوفیه را تکفیر میکنند.
یکی از دلایلی که سلفیان بر حجیت قول سلف ارائه کردهاند، نزدیک بودن سلف به زمان پیامبر اکرم (ص) است. این در حالی است که لحاظ نمودن رویت پیامبر گرامی اسلام (ص) به عنوان فضیلت، ملاک ناصحیح دیگری برای اثبات حجیت فهم سلف است. چرا که رؤیت، فضیلتی به همراه ندارد، زیرا سرسختترین مشرکین و منافقین نیز پیامبر را مشاهده کرده بودند!
واژه سلف در نزد سلفیه از واژههای بسیار مقدس است. سلف در معنای عام آن به معنای پیشینیان و گذشتگان صالح است. با وجود تقدس سلف در نزد سلفیه این واژه در قرآن تقدسی ندارد، بلکه طبق تحقیق صورت گرفته واژه سلف و مشتقات آن هشت مرتبه در قرآن کریم ذکر شده است و در هیچ کدام به معنای مصطلح درنزد سلفیه به کار نرفته است.
هر جریان فکری با اتکا به اندیشههای قوی میتواند بالنده راه خود را ادامه دهد. تفکر شیعه با پیریز ائمه معصومین (علیهم السلام) و با دلسوزی عالمان به مرحله رسید که هر روز بر پویای و طروات او افزوده و گلی نو در این بوستان میروید. برخلاف جریان فکری سلفی که با عقبه ضعیف فکری هر روز فاجعهای را به بشریت تقدیم میکند.