شواهد کوبنده علیه اعتقادات وهابیت در صحیح بخاری
شیعیان و برخی از مسلمین از فرق و مذاهب اسلامی، اعمالی مانند گریه برای اموات و عزاداری برای آنها و نیز بوسیدن برخی اشیاء به عنوان تبرک، مثل حجرالاسود و ضرایح متبرکه را که از نظر عقل و شرع هیچ اشکالی ندارد را انجام میدهند که هم در قرآن و هم در حالات پیامبر (ص) و هم معصومین وارد شده است، اما وهابیت امثال این اعمال را شرک میدانند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وهابیان با فتوای بزرگان جاهل و گمراه و خود فروختهی خود، گریه و عزاداری را شرک محض میدانند و شیعیان را از بوسیدن حجرالاسود و ضریح پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) منع میکنند، به حدّی که اگر شیعیان این اعمال را انجام دهند، با سختگیریها و ضرب و شتم، شیعیان را مورد تهمت قرار میدهند و آنان را مشرک میدانند، و این در حالی است که با استناد به برخی از روایات وارده در کتاب صحیح بخاری که معتبرترین کتاب از نظر اهل سنت بعد از قرآن است، اعتقادات باطل آنها آشکار میشود، تا اهل سنت حساب خودشان را از اینان جدا کنند و اینان را از خود ندانند.
بخاری در کتاب صحیح خود نوشته است که: «... و ابراهیم یجود بنفسه فجعلت عینا رسول الله تذر فان فقال له... و انت یا رسول الله فقال له... و انت یا رسول الله فقال... انّها رحمة ثمّ اتبعها باخری فقال: انّ العین تدمع و القلب یحزن ولانقول الاّ ما یرضی ربّنا و انّا بفراقک یا ابراهیم لمحزونون...[1] در هنگام جان دادن ابراهیم فرزندش، اشک از چشمان مبارک پیامبر اکرم جاری گشت، پس کسی به پیامبر گفت: ... شما هم ای پیامبر خدا گریه میکنید؟ حضرت فرمود: این گریهی رحمت است، چشم اشک میریزد و دل محزون و غمناک است، ولی ما هیچگاه جز آنکه خداوند میپسندد و رضایت دارد، نمیگوییم و ما در فراق تو ای ابراهیم غمگین و محزون هستیم.»
همچنین بخاری در جای دیگر از همین کتابش روایت میکند که: «اخبرنا سفیان عن عمر بن خطاب انّه الی الحجرالاسود فقبّله... لولا انّی رایت النبیّ یقبلک ما قبّلتک ...[2] سفیان از عمر بن خطاب نقل میکند که همانا او به حجرالاسود آمد و آن را بوسید... (آنگاه به حجر الاسود گفت) اگر ندیده بودم که پیامبر اعظم تو را بوسید، هر آینه تو را نمیبوسیدم...»
پس حجرالاسود مورد احترام بوده است که هم پیامبر اکرم و هم عمر بن خطاب آن را میبوسیدند و این مورد شبیه ضریح پیامبر و ضرایح ائمه معصومین است که مسلمین خصوصاً شیعیان آن را میبوسند.
لذا میبینیم که هم گریه و عزاداری کردن از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) صادر شده و هم بوسیدن حجرالاسود؛ پس چگونه وهابیان به خود اجازه میدهند، که عمل پیامبر را کفر و شرک بنامند. آیا پیامبر اکرم - نعوذبالله- مشرک و کافر است؟ چرا که او این اعمال را انجام داده است. چگونه حاضرند چیزی را که خود از آیات فهمیدهاید را نسبت ندانستن به دیگران خصوصاً، پیامبر اکرم بدهند؟ و با فتاوای جاهلانه خود همه را مشرک بدانند، و مسلمین را مهدورالدم بدانند.
و این در حالی است که تمام این اعمال را اگر از طرف شیعیان صورت میگیرد، فقط به خاطر ثواب آن انجام میدهند و تبعیت از پیامبر و امامان معصوم خود میکنند و قرآن هم با صراحت این نوع اعمال را طی برخی از حوادث بیان میدارد، و این در حالی که برچسب کفر و شرک را به افراد نمیزند. ولی وهابیت تنها به دنبال بهانهای میگردند تا بهوسیله آن خون مسلمانان خصوصاً شیعیان مخالف با افکار و اعتقادات آنان را مباح کنند و جوازی برای قتل عام آنها پیدا کنند.
این جهل و نادانی پیشینهی تاریخی هم در دوران جاهلیت قبل از اسلام و هم بعد از آن را داشته است، چرا که سردمداران آنها آنگونه بر پیامبر و اهل بیت ایشان و پیروانشان ظلم و ستم روا داشتند، متابعان آنان هم نسل به نسل و تا به امروز در لباس فرقهای ضاله و ساختگی به نام وهابیت خبیث، ظالمانه به اعمال ننگین و جنایتکارانهی خود بر علیه شیعیان و مسلمانان واقعی روا میدارند، و دم از اسلام اصیل میزنند، که هیچ شباهت و سنخیتی با اسلام و مسلمانان ندارند، بلکه دست پروردهی استعمارگران و یهودیانی هستند که دستورات آنان را اجرا میکنند، بدون اینکه عاقلانه بیندیشند که اهداف چه کسانی را دنبال کرده و تفکرات چه کسانی را پیروی میکنند.
پینوشت:
[1]. صحیح بخاری، بخاری، دارالفکر، بیروت، لبنان، (1413ق)، کتاب الجنائز، ج1-2 ص556 حدیث1216.
[2]. همان، کتاب الحج، باب 1022 ج1-2 ص668.
افزودن نظر جدید