مباحث تفسیری
با توجه به جمع بودن فراز "وَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ" در آیه ولایت، استدلال بر انحصار سرپرستی امام علی (علیهالسلام)، زیر سوال میرود. پاسخ این شبهه این است که امکان استفاده از لفظ جمع و اراده مفرد مورد پذیرش قرار گرفته است. در این آیه نیز بر طبق اعتراف علمای اهلسنت، قرینه بر استفاده از لفظ جمع و اراده مفرد جاری است.
بخشی از آیات قرآن کریم دربردارنده ویژگیهای پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) است. آیه 42 سوره توبه نیز از این امر مستثنی نبوده و به اذن پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) برای عدم ورود منافقین به جنگ تبوک پرداخته است. برخی با بهانهجویی در صدد تنقیص پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) با توجه به این آیه هستند که صحیح نیست.
آیه 23 سوره شوری یا همان آیه مودت بر لزوم محبت ورزیدن بر اهلبیت دلالت دارد. برخی با اتکا بر روایت ضعیف، کلمه قربی در این آیه را بر معنای تقرب به خداوند حمل کرده و محبت ورزیدن به اهلبیت را زیر سوال میبرند. این در حالی است که کتب لغت قربی را به معنای خویشان دانسته است.
اهلسنت معتقدند که شیعیان در استدلال به آیه ولایت (55 سوره مائده) به سیاق آیات توجه نداشته و از این روی دلیل ایشان ناقص است. این در حالی است که با گذاشتن تکههای پازل کنار هم و گفتار اهلسنت، سیاق آیات بر تثبیت ولایت امیرمومنان دلالت دارد.
تهمت صفت زشت و ناپسندی است که در دین اسلام جزء گناهان کبیره قلمداد شده است، و در حقیقت نوعی دروغ توأم با غیبتی است که شخص در نبود غیبت شونده، آن را بیان میدارد، اما حقیقت ندارد، که در این صورت ظلمی است که در حق کسیکه مرتکب گناهی نشده بیان گردیده است و در دین اسلام شدیداً نهی شده است.
مذهب تشیع هیچگاه در اعتقادات خود دچار انحراف نگشته است، چرا که تابع و دنباله رو عقاید اهل بیت پیامبر است و اشتباه اعتقادی در این مذهب به مراتب کمتر از فرق و مذاهب دیگر اسلامی است. این مذهب در برخی از اعتقاداتش با دیگر مذاهب اسلامی اختلاف اساسی دارد، که آن در اکثر مسائل اصول دین نیست، بلکه در برخی از آن و در فروع دین است و در رأس آن میتوان به موضوع امامت و ولایت اشاره کرد که از مباحث بسیار داغ و مهم در این مقوله است.
عذر به جهل یکی از موانع مهم تکفیر است. سلفیان این عذر را بسیار محدود و در موارد زیادی آن را مورد توجه قرار نمیدهند. این در حالی است که در اهل سنت با اتکا به منابع اسلامی آن را به عنوان مصداقی برای عذر به جهل میدانندد. استنادات ایشان به داستان حواریان یکی از مواردی است که میتواند شاهدی برای این ادعا باشد.
در این که آیه غدیر بر جانشینی و خلافت حضرت علی (علیه السلام) دلالت دارد یا خیر، بین اهل سنت و شیعیان اختلاف وجود دارد. ویلفرد مادلونگ به عنوان یک مستشرق، معتقد است با توجه به سیره پیامبران در قرآن که از خداوند میخواستند فرزندشان جانشین آنان باشد، قطعا پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) نیز خواستار جانشینی علی (علیه السلام) بود
برخی از اصحاب پیامبر اسلام از جمله کسانی بودند که در پیشبرد اهداف دین اسلام همراه با پیامبر صدمات فراوانی را خوردند و از جمله این اشخاص عمار و والدین او هستند، آن خانواده زمانی به دین اسلام گرویدند که بت پرستی در مکه رواج داشت و اینان برده سران مشرک مکه بودند که با اسلام آوردن خود یکتاپرست شدند و خداوند اینان را مدح و ستایش و پیامبر هم فضائلی را دربارهی ایشان نقل کرد
قرآنی كه در دست ماست در همان زمان رسول خدا، بهدست صحابه در مقابل ديدگان پیامبر بر روی كاغذها گردآوری شده است و ترتيب آيات و سورهها طبق دستور ایشان صورت گرفته است و در اين امر هيچ اختلافی بين مسلمانان نيست و بدينگونه نبوده است كه عدهای بعد از رحلت رسول گرامی اسلام آن را از سينههای مهاجر و انصار جمعآوری کنند.
روزی گروهی از یهودیان، خدمت پیامبر (ص) آمده و اسلام آوردند، سپس به حضرت عرض کردند، یا رسول الله! همهی پیامبران بعد از خود، کسی را به عنوان وصی و جانشین قرار میدهند. اکنون بفرمایید وصی و جانشین شما چه کسی است؟ در همین هنگام آیه نازل شد، که جانشین پیامبر کسی است که در نماز و در حالت رکوع زکات میدهد.
از فخر رازی پرسیدند چرا "بسم الله الرحمن الرحیم" را در نماز بلند تلاوت میکنی؟ گفت: چون علی بن ابیطالب (علیه السلام) در جمیع نمازهایش «بسم الله الرحمن الرحیم» را بلند میخواند و هر کس در دینش به علی اقتدا کند، قطعا هدایت خواهد یافت، زیرا رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در حق علی فرمود: خدایا حق را آنجا قرار ده، که علی هست.
شیخ صالح المغامسی روحانی اهل سنت عربستان و امام جماعت مسجد قبا در جلسه تفسیر قرآن با تأکید بر مسئله وحدت مذاهب اسلامی گفت: اهل سنت و شیعیان و اسماعیلیه و اباضیه، همگی به ربوبیت خداوند اعتقاد دارند وهمگی به حضرت محمد (ص) معتقدند؛ بنابراین نباید میانشان کینه و کشتار و خونریزی باشد و نباید به آنچه موجب هلاکت یکدیگر است، دامن بزنند.
مفهوم «ثانی اثنین= دومین دونفر» یعنی حضرت يك نفر بيشتر همراه نداشت؛ چون در این لفظ فضیلتی نیست ابوبكر در هيچ كجا به فضيلت «ثانی اثنین» بودن با نبی اشاره هم نكرده، در حالیکه در روز سقيفه به كمتر از آن تاکید كرده؛ بههر حال «ثانی اثنین» هرکه باشد، مؤمن راسخ نبود که خداوند حزن وترس او را بهعنوان یک نقطه ضعف در قرآن متذكر شده است.