وهابیت
بسیاری از علمای اهل سنت در کتب خود یادآور شدند که معاویه دارای هیچ فضیلتی نبوده است که از جمله ایشان میتوان به ابن تیمیه، شوکانی و العینی (شارح کتاب بخاری) اشاره کرد.
شارح کتاب بخاری بنام العینی در نقش یک منتقد در باره «باب فضائل» از کتاب بخاری وقتی به نام معاویه میرسد، مینویسد: در این باب از کتاب بخاری سخن در باره معاویه است در حالی که هیچ فضیلتی برای معاویه وجود ندارد.
با توجه به روایت احمد بنحنبل که امیرالمومنین علی (ع) را به عنوان خلیفه قبول میکند و منکر آن را از الاغ خانه خود گمراهتر میداند، معاویه که با آن حضرت به جنگ علنی پرداخته از الاغ پستتر است.
خشونت از سنتهای وهابیان و یکی از مهمترین عوامل پیشرفت آنان میباشد. محمد بن عبدالوهاب با پیروی از سلف خود با کشتار مسلمانان و غارت اموال آنان و تقسیم غنائم به دست آمده از سرزمینهای اسلامی میان وهابیها، توانست پیروانی برای خود جمع کرده و تفکرات ابنتیمیه را احیا کند و در ادامه، همین تفکر میان وهابیها رواج پیدا کرد.
خشونت از سنتهای وهابیان و یکی از مهمترین عوامل پیشرفت آنان میباشد. محمد بن عبدالوهاب با پیروی از سلف خود با کشتار مسلمانان و غارت اموال آنان و تقسیم غنائم به دست آمده از سرزمینهای اسلامی میان وهابیها، توانست پیروانی برای خود جمع کرده و تفکرات ابنتیمیه را احیا کند و در ادامه، همین تفکر میان وهابیها رواج پیدا کرد.
نه تنها مسلمانان اندیشهی وهابیان را در زمینه قرائتشان از توحید به نقد کشیدهاند، بلکه بسیاری از علمای حنبلی و حتی برخی از اندیشمندان پیرو این مکتب که از نزدیک با مکتب وهابیت آشنا بودهاند نیز پس از تأمل، به نقصها و کاستیهای این اندیشه پی برده و به نقد عالمانهی قرائت وهابی از توحید پرداختهاند.
وهابىها شبهه کردهاند که در نام مادر امام زمان (ع) اختلاف است و این مطلب دليلی بر ضعف ولادت ایشان است؛ در جواب گفته شده، مردم آن زمان ازجمله زنان، نامهای متعددی داشتند، همچنین اختلاف در نام افراد دیگر هم وجود دارد، که اگر این قاعده درست باشد، وهابیت در آن موارد چه جوابی خواهند داشت؟
از دیدگاه شیعه ایمان ، اقرار به لسان و تصدیق به قلب است،یعنی تسلیم خداوند بودن و تصدیق به آنچه پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) آورده است به زبان و قلب. اگر شخص این دو امر را باهم داشت وارد دایره ایمان میشود وعمل، فقط درجه ایمان را مشخص میکند، اما در اصل ایمان تاثیری ندرد.
مسلمانان در طول تاریخ، به زیارت قبور انبیا، صالحان و علما رفته و با بوسیدن، دستکشیدن و گذاشتن صورت بر روی قبور، انبیا، صالحان و علمای خود احترام گذاشته و به آنها تبرک جستهاند اما ابنتیمیه و اتباع وی این اعمال را حرام دانسته و مسلمانان را به شرک و کفر متهم میکنند و آنان را «قبورین» و «عبادت کنندگان قبرها» مینامند.
وهابیان هرگونه تبرک به صالحان (انبیاء، صحابه، تابعین و علما) را با ادعای وجود نداشتن چنین تبرکهایی در بین صحابه و تابعین، حرام میدانند و مسلمانان را به خاطر تبرک به صالحان مشرک میخوانند. این در حالی است که با مراجعه به تاریخ و مطالعه آن به موارد بیشماری از تبرک به صالحان در حال حیات آنان برخورد میکنیم.
بخاری در نقل حدیث از صحابی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برخورد دوگانهای را اتخاذ کرده به نحوی که از ابوهریره با سابقه سه سال اسلام و یک و نیم سال حضور در مدینه الرسول 93 روایت و از امیرالمومنین علی (علیه السلام) که همواره در محضر پیامبر (ص) بود تنها 9 روایت نقل کرده است.
بخاری در نقل روایات، دشمنی و کینه توزی عجیبی را نسبت به خاندان اهل بیت حتی پیامبر اسلام (ص) و سائر انبیاء الهی روا داشته است.
وکیع بن جراح از راویان در صحیح بخاری گفته: شراب نزد من از آب فرات حلالتر است.
وهابیان هرگونه تبرک به صالحان (انبیاء، صحابه، تابعین و علما) را با ادعای وجود نداشتن چنین تبرکهایی در بین صحابه و تابعین، حرام میدانند و مسلمانان را به خاطر تبرک به صالحان مشرک میخوانند. این در حالی است که با مراجعه به تاریخ و مطالعه آن به موارد بیشماری از تبرک به صالحان پس از رحلت آنان برخورد میکنیم.