شال و کمربند حضرت اسحاق
یکی از موضوعات و مسائل اختلافی میان مسلمانان و وهابیان، مسأله تبرک جستن به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و صالحان و آثار به جا مانده از آنان است. مسلمانان در طول تاریخ، به زیارت قبور انبیا، صالحان و علما رفته و با بوسیدن، دستکشیدن و گذاشتن صورت بر روی قبور، انبیا، صالحان و علمای خود احترام گذاشته و به آنها تبرک جستهاند اما ابنتیمیه و اتباع وی این اعمال را حرام دانسته و مسلمانان را به شرک و کفر متهم میکنند و آنان را «قبورین» و «عبادت کنندگان قبرها» مینامند.
وهابیان اعمال و رفتار مسلمانان را به رفتار مردم دوران جاهلیت با بتهای خود، تشبیه کرده و مسلمانان را همانند مشرکین صدر اسلام میدانند. ابنتیمیه بوسیدن و دست کشیدن بر روی قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و قبور سایر انبیا (علیهم السّلام)، صالحین، صحابه و اهلبیت (علیهم السّلام) را جایز ندانسته و این مطلب را به تمامی علما نسبت میدهد.[1]
این در حالی است که با مراجعه به تاریخ و مطالعه آن به موارد بیشماری از تبرک مسلمانان به صالحان پس از رحلت آنان برخورد میکنیم که نشان از سیره مستمره مسلمانان در طول تاریخ دارد.که ما نیز از باب نمونه به دو مورد از اینگونه تبرکها اشاره مینماییم.
- تبرک به شال و کمربند حضرت اسحاق (علیه السّلام)؛ فخر رازی اشعری شافعی در تفسیر آیه «قَالُوا إِن يَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَّهُ مِن قَبْلُ ۚ فَأَسَرَّهَا يُوسُفُ فِي نَفْسِهِ وَلَمْ يُبْدِهَا لَهُمْ ۚ قَالَ أَنتُمْ شَرٌّ مَّكَانًا ۖ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَصِفُونَ [یوسف/77] (برادران) گفتند: «اگر او [بنیامین] دزدی کند، (جای تعجب نیست؛) برادرش (یوسف) نیز قبل از او دزدی کرد» یوسف (سخت ناراحت شد، و) این (ناراحتی) را در درون خود پنهان داشت، و برای آنها آشکار نکرد؛ (همین اندازه) گفت: «شما (از دیدگاه من،) از نظر منزلت بدّترین مردمید! و خدا از آنچه توصیف میکنید، آگاهتر است!» مینویسد: علما در این که برادران حضرت یوسف (علیه السّلام) سرقت چه چیزی را به او نسبت دادند، اختلاف دارند. یکی از اقوال این است که عمه حضرت یوسف (علیه السّلام) او را بسیار دوست داشت و تصمیم گرفت حضرت یوسف (علیه السّلام) را نزد خودش نگه دارد. او برای نگه داشتن حضرت یوسف (علیه السّلام) پیش خود، دست به حیله زد و شال و کمربندی را که از حضرت اسحاق (علیه السّلام) نزد او بود و به آن تبرک میجستند به کمر حضرت بوسف (علیه السّلام) بست و ادعا کرد که حضرت یوسف (علیه السّلام) آم را دزدیده است و با این حیله، حضرت یوسف (علیه السّلام) را پیش خودش نگه داشت.[2]
- تبرک بنیاسرائیل به صندوقچه؛ آلوسی در تفسیر آیه «وقالَ لَهُم نَبِیُّهُم اِنَّ ءایَةَ مُلكِهِ اَن یَأتِیَكُمُ التّابوتُ فیهِ سَكِینَةٌ مِن رَبِّكُم وبَقِیَّةٌ مِمّا تَرَكَ ءالُ موسی وءالُ هرونَ تَحمِلُهُ المَلئكَةُ اِنَّ فی ذلِكَ لاءیَةً لَكُم اِن كُنتُم مُؤمِنین [بقره/248] و پیامبرشان به آنها گفت: «نشانه حکومت او، این است که (*صندوق عهد*) به سوی شما خواهد آمد. (همان صندوقی که) در آن، آرامشی از پروردگار شما، و یادگارهای خاندان موسی و هارون قرار دارد؛ در حالی که فرشتگان، آن را حمل میکنند. در این موضوع، نشانهای (روشن) برای شماست؛ اگر ایمان داشته باشید.»» پس از نقل اقوال مختلف درباره صندوقی که برای حضرت طالوت آورده شد، به نقل از امام باقر (علیه السّلام) مینویسد: صندوقچهای که برای حضرت طالوت (علیه السّلام) آورده شد، همان صندوقچهای بود که برای مادر حضرت موسی نازل شد و ایشان حضرت موسی را در آن گذاشت و به دریا انداخت. این صندوقچه نزد بنیاسرائیل بود و آنان به این صندوقچه تبرک میجستند.[3]
پینوشت:
[1]. «اتفق العلماء علی أنّ من زار قبر النّبیّ (صلی الله علیه و آله و سلم) أو قبر غیره من الأنبیاء و الصالحین ـ الصحابة و أهل البیت و غیرهم ـ أنّه لا یتمسح به و لا یقبله، بل لیس فی الدنیا من الجمادات ما یشرع تقبیلها إلّا الحجر الأسود.» مجموعة الفتاوی، ابنتیمیه حرّانی، مؤسسه دار الوفا، 27، ص 48.
[2]. «الثالث: أنّ عمّته کانت تحبّه حبّا شدیدا، فأرادت أن تمسکه عند نفسها و کان قد بقی عندها منطقة لإسحق (علیه السّلام)... .» التفسیر الکبیر، فخر رازی، مکتب الاعلام الإسلامی، ج 18، ص 184.
[3]. «و عن أبی جعفر (علیه السّلام) أنّه التابوت الذی أنزل علی أمّ موسی، فوضعته فیه و ألقته فی البحر و کان عند بنی اسرائیل یتبرکون به.» روح المعانی، آلوسی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 2، ص 764.
قَالُوا إِن يَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَّهُ مِن قَبْلُ ۚ فَأَسَرَّهَا يُوسُفُ فِي نَفْسِهِ وَلَمْ يُبْدِهَا لَهُمْ ۚ قَالَ أَنتُمْ شَرٌّ مَّكَانًا ۖ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَصِفُونَ
افزودن نظر جدید