صحیح بخاری
احادیث مهدویت از مسلّمات شیعه و سنّی بوده و هر دو مذهب، روایات آن را صحیح، متواتر و غیر قابل انکار دانستهاند تا جایی که حتّی وهّابیون نیز منکر آن را خارج از دین دانستهاند. با این وجود برخی همچون قرضاوی، قفاری با این دستاویز که بخاری و مسلم در دو کتاب خود آن را روایت نکردهاند، تلاش در انکار این روایات نمودهاند.
احادیث مهدویت از مسلّمات شیعه وسنّی بوده و هر دو مذهب، روایات آن را صحیح، متواتر و غیر قابل انکار دانستهاند تا جایی که حتّی وهّابیون نیز منکر آن را خارج از دین دانستهاند. با این وجود برخی همچون قرضاوی، قفاری با این دستاویز که بخاری و مسلم در دو کتاب خود آن را روایت نکردهاند، تلاش در انکار این روایات کردهاند.
احادیث مهدویت از مسلّمات شیعه و سنّی بوده و هر دو مذهب، روایات آن را صحیح، متواتر و غیر قابل انکار دانستهاند تا جایی که حتّی وهّابیون نیز منکر آن را خارج از دین دانستهاند. با این وجود برخی همچون قرضاوی، قفاری با این دستاویز که بخاری و مسلم در دو کتاب خود آن را روایت نکردهاند، تلاش در انکار این روایات نمودهاند.
از جمله شبهات وهّابیت در موضوع مهدویت شبههی «عدم امکان طول عمر آن حضرت» است؛ ابنتیمیه، در این شبهه به روایتی از پیامبر استناد کرده: «پیامبر آخرین نماز عشای عمرش را با ما خواند، پس از سلام نماز، ایستاد و فرمود: امشب را به خاطر بسپارید؛ زیرا پس از گذشت 100 سال از این تاریخ، هیچیک از افراد موجود روی زمین، زنده نخواهند ماند.»
از جمله بدعتهایی که توسط عمر بن خطاب در دین گذارده شد، تحریم متعه بود این در حالی است که روایات متعدد کتب اهلسنت و عمل صحابه در عصر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) و دوران خلافت ابوبکر و بخشی از دوران عمر بن خطّاب و حتی پس از آن، نظر شیعه در حلّیت متعه را تایید میکند، امّا عمر بن خطّاب آن را تحریم کرد.
کتاب صحیح بخاری نوشته محمد بن اسماعیل بخاری است. او در خصوص انگیزه تالیف این کتاب گفته است: روزی نزد استاد خود اسحاق بن راهويه بوديم كه گفت: چه میشد اگر كتاب مختصری درباره سنت صحيح رسول اكرم فراهم میكرديد! اين امر در دلم نشست و شروع به گردآوری جامع روايی صحيحی نمودم و صحيح خود را از ميان ششصد هزار روايت گرد آوردم.
بهتانهای عظیمی به ساحت مقدس پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) وارد شده که برگرفته از روایات اسرائیلیات تازه مسلمانان یهودی همچون ابوهریره و کعب الاحبار است. به نحوی که هیچ شخص عاقلی نمینواند بپذیرد، صاحب رسالت، اسوه خلقت، حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) آنگونه باشد که حتّی از یک انسان معمولی توقّع نمیرود!
خداوند برای هدایت بشریت از انسانهای ویژه خود بهره برده است. اما در این میان این انسانهای ویژه برای دستگیری دیگر انسانها، خود باید یا هدایت گشته و یا در مسیر هدایت قرار گرفته باشند. این مساله در مورد خلیفه اول، با آزار و غصبناککردن دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سازگار نیست.
اهل سنت با بیان بعضی مطالب دنبال توجیه کردن برخی از جنایاتی هستند که در صدر اسلام رخ داده است. مطالبی همچون مودت و الفت بین اهل بیت رسول خدا و خلفا. در حالی که همه به شهادت تاریخ می دانیم هیچ مودتی بین این دو گروه نبوده است وحتی بالاتر اینکه کینه بسیار زیادی نسبت به اهل بیت در دل برخی از اصحاب وجود داشت.
داعش با استفاده از روایات نبوی در صدد این است که به جامعه اسلامی بفهماند، روایاتی که از پیامبر در رابطه با مسلمانان آخرالزمان آمده است، مرادش داعش است. این در حالی است که داعش هیچ سنخیتی با مسلمانان آخرالزمان ندارد.
از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در مورد نشانه فرقه گمراهی در آخرالزمان پرسیدند: این فرقه چه نشانهای دارد؟ حضرت فرمود: از نشانههای این گروه سرهای تراشیده است.
بارها نویسندگان کناب های رد و نقد بر اندیشه های تکفیری سعی در ایجاد نوعی شباهت بین سلفیان و خوارج در زمان امیرالمومنین(علیه السلام) داشته اند.این واقعیت تاریخی به مرور زمان هر روز بیشتر عیان شده و هر روز جهت دیگری از جهات شباهت بین این دو جریان نمایان می شود. حکم به کفر حاکمان نیز از این دست شباهتها است.
بحث توحید از مباحث اصلی پس از ظهور اسلام بوده است و میان مشرکان و پیامبر اکرم روی داد. پیامبری که در اوج تنهایی در سرزمین عربستان، مردم را به طرف یکتا پرستی دعوت کرد. البته این در حالی بود که در مفهوم و محتوا مشرکین و پیامبر اختلاف نداشتند، و این اختلاف در دهههای بعدی بین مذاهب گوناگون روی داد. اهل سنت بحث توحید را به دو قسم ربوبی و الوهی تقسیم کردند و قائلین به غیر این دو را کافر و مشرک برشمردند، در حالی که شیعه آن را به اقسام وسیعتری تقسیم نمود
اهل سنت بر این باورند که صحابه رسول خدا همگی عادل هستند و با این نظریه خط قرمزی دور آنها کشیدند و هرگونه اشتباه را از آنها به دور می دانند. با اینکه در تاریخ بسیار ثبت شده که برخی صحابه چه خطاهای بزرگی را انجام دادند. مثلا قتال معاویه علیه حضرت علی و یا متهم کردن عایشه به خلاف اخلاق و یا قتل عثمان که همگی به دست صحابه صورت گرفته است.